09.11.2020
غرزی لایق
سرنوشت سینمای پارک و چند گفتنی از من
واکنشها دوروبر ویرانسازی بنای فرسودهی سینمای پارک، چنانکه در رسانهها بازتاب مییافته، مرز میان «فرهنگیهای» همسو و ناهمسو را چقرتر و گیرایی شان پیرامون این پرسمان را دستخوش چنددستهگی نموده است.
من، به مثابهی کابلنشین، یادماندههای چند از این ساختمان غوغاساز هنوز در مخیله دارم. بهگونهی مثال، تماشای نخستین فیلمهای امریکایی کاوبایپوشان را با تمام ابهت سیما و صدا در سینمای پارک هنوز از کودکی به خاطر دارم، سینما برای من اما، از پردهی صالون سینمای پامیر با یک فیلم سپید و سیاه هندی در محضر شادروان عبدالودود وفامل آغاز گردیده بود. یک بخش مکتبگریزیهای من نیز با سینمای پارک گره خورده است. همرکابان مکتبگریزیهای من، بیگمان، با من همنوا خواهند بود که چهگونه با تکتهای هشت افغانی در ردههای نخستین، قریب پردهی سینما زمان طلایی را به هدر میدادیم . فراموش نهکردهام که جشنوارهی هفتهوار نمایش فیلمهای اتحاد شوروی سابق نیز در تالار سینمای پارک و سینمای آریانا برگزار میگردید. من هنوز سیماهای ببرک کارمل، استاد میراکبر خیبر و دکتورس اناهیتا را در دهلیز ورودی سینمای پارک خوب بهیاد دارم که در یکی از شامگاهان برای تماشای یکی از شهکارهای سینمای شوروی در زنجیرهی یکی از جشنوارهها چشمانتظار داخلشدن به صالون سینما بودند. گاهگاهی هم با خانوادههای خویشان شهرنونشین شبانه در یکی از چندین غرفهی فامیلی سینمای پارک به تماشای فیلمها سرگرم میشدم.
باور دارم که آزمودهگیهای من در پیوند با سینمای پارک شامل حال طیف گستردهی همنسلهای من نیز میگردد. مکتبخواندههای روزگار نوجوانی و جوانی من، بیگمان، آنچه من از سینمای پارک آزمودهام، آزموده و یادماندههایی در دماغهای خویش دارند.
با تمام مدوجزری که سینمای پارک از سر گذرانده، چنانکه شماری پافشاری میکنند، این بنا نه کهن است و نه دارای کدام ارزش تاریخی و فرهنگی چشمگیر و ماندنی. شصت سال و اندی که از ساختمان این بنا میگذرد نهمیتواند گویندهی تاریخیبودن و فرهنگیبودن آن باشد. سینمای پارک فقط برای تماشای فیلم و ایجاد تفریح و سرگرمی برای حاشیهنشینان پارک شهرنو و کوچهها و پسکوچههای شهرنو و خانوادههای سرداران و بالانشینان دربار و سلطنت مهندسی و بنا یافته بود. صالون و دهلیزها و زیرگذرهای سینمای پارک هیچ همایش، شورش و رستاخیز تاریخساز و فرهنگساز را به یاد نهدارد. زیر سقف این عمارت به غیر از نمایش فیلم هیچ رویداد سراسری-وطنی و همهگانی-فرهنگی ثبت و سجل نهگردیده است. متن واکنشهای ناهمسو به بهانهی تخریب این بنا نیز تهی از فرنودآوریهای تاریخی و فرهنگی و صرف تبارز سهشهای فردی بیغرض و پرغرض است.
من در آهنگ ویرانسازی این بنای ناموزون و ژولیده که طی چند دههی اخیر هیچ سود و سودایی از موجودیت آن متصور نیست و یک گوشهی تپندهی شهر را بدنما ساخته است، هیچ عیب و قصوری نهمیبینم. هرگاه، چنانکه پیشگویی میکنند، ساحهی پارک شهرنو به استراحتگاه شهریان مبدل گردد و به جای تعمیر رنگباختهی سینمای پارک بنای تازه با نیازمندیهای امروزین همشهریها به پاخیزد و عطش فرهنگی و تفریحی مردم را بسندهگی بخشد، کار نیکوتر و والاتر از این سراغ نهمیتوان کرد. البته، سرگرمشدن به درونمایهی پردازهای نامبارک و کاوش نیتها و چشمداشتها در فصل و باب ویرانسازی بنای سینمای پارک را بیهوده و زاید میپندارم.
شایسته نیست که در آوند همدردی با فرهنگ و تاریخ کشور با هر ندا و آوازهی آزمایشناشده و گمانانگیز همآوا و همنوا شد.
هالند
۹ نوامبر سال ۲۰۲۰
منبع اولیه :
https://www.facebook.com/garzai.layeq/posts/3821532851193146
لینک های مرتبط:
لینک های مرتبط:
حمید عبیدی تخریب سینما پارک - عاشق گپ خود ماندن و نظر دیگران را نه شنیدن عاقلانه نیست!
نامهی سرگشادهی فرهاد دریا به جناب امرالله صالح
دومین نامهی فرهاد دریا به جلالت مآب معاون صاحب اول
فرهاد دریا: انتخاب در دستان خودماست. یا به خواب خود ادامه میدهیم و یا بیدار میشویم!
آصف بره کی: نگاه دقیق تر بر مسأله سینما پارک
غرزی لایق: سرنوشت سینمای پارک و چند گفتنی از من
طارق ارسلایی: چند نکته در موردسینمای پارک
حمید عبیدی: نامهٔ سرگشاده به جناب امرالله صالح معاون رییس جمهور افغانستان در مورد سینما پارک
حمید عبیدی: تخریب سینما پارک چرا حساسیت بر انگیخت
عارف عباسی : سینما پارک -خاطره یی که تخریب شد
تصامیم و گفته های آقای امرالله صالح در مورد سینمای پارگ در گزارش هایی مربوط به جلسات شش ونیم صبح
مسعود ارسلا: یک نامه به ارتباط سینما پارک
توضیح شاروالی کابل به ارتباط سینمای پارک
بی بی سی : سینما پارک کابل، تخریب حافظه فرهنگی یک شهر
تخریب سینما پارک؛ صحرا کریمی اعتصاب غذا کرد، فرهاد دریا نامه سرگشاده نوشت
با وجود مخالفتهای گسترده ساختمان سینما پارک کابل تخریب شد