بحث اين شماره : آيا دگرگون ساختن فضای مناسبات ميان روشنفکران و فرهنگيان افغانستان ممکن است؟! |
رسيدن به آسمايی : 23.07.2007
؛ نشر: 24.07.2007 براي “ یکسان سازي” و “ برتري جوي” دير شده است ما بايد اين واقعيت را قبول کنيم که جامعه افغاني جامعه گوناگوني ها است. جامعه افغاني جامعه تفاوت ها است. جامعه افغاني از لحاظ ساختارهای قومي، فرهنگي، لساني و مذهبي يک جامعه پلورالستيک است. و اين يک امر طبيعي است که در چنين يک جامعه يی نظريات و موضعگيريهاي گوناگوني هم وجود دارند و نه بايد از آن ها ترس وجود داشته باشد. اين حاکميت هاي ايديولوژيک و ديکتاتورها هستند، که...ادامه... |
رسيدن به آسمايی : 27.07.2007 ؛ نشر: 27.07.2007 فراموشي تاريخ؛ اشتباهاتی که تکرار می شوند من تاریخ مکتوب کشورم را به صورت کامل نخوانده ام، ممکن است این مساله ناشی از عدم علاقمندی ام به به تاریخ رسمی این کشور باشد که نوعی نفرت طبیعی را در ذهنم نسبت به شیوه تاریخ نگاری رسمی افغانستان بر می انگیزد و از طرفی عدم علاقه مندی من به تاریخ رسمی که گزینه های دیگر را به دلیل عدم به وجود آمدن شان ...ادامه... |
رسيدن به آسمايی : 23.07.2007 ؛ نشر: 24.07.2007
نگاهی به نقش سیاسی محمدظاهرشاه |
رسيدن به آسمايی :
05.05.2007 ؛ نشر 06.05.2007
دوهمه
برخه |
د رارسيدولو نېټه : 03.04.2007 ، د خپرولو نېټه :
04.04.2007 |
رسيدن به آسمايی :01.05.2007 ؛ نشر در آسمایی: 01.05.2007
فوزيه
آرين و صبورالله ســياه سنگ
ســياه سنگ: اينگونه ســازشها در
افغانستان و آنهم در روزگار کنوني يک معنا دارد...
ادامه... |
رسيدن به آسمايی :29.04.2007 ؛ نشر در آسمایی: 30.04.2007 |
...آيا افغانستان کشور شگفتيها نيست؟ برهان الدين رباني رهبر حزب جمعيت اسلامي و فرمانرواي کشور در سالهاي لاژوردي پيش از اورنگ نشيني ملا محمد عمر، اينسو کميسيون حقوق بشر را فاقد صلاحيت و شايستگي براي بررسي کارنامه هاي رهبران جهادي ميداند و آنسو مردم را متهم ميسازد به کينه توزي در برابر مجاهدين و تلاش براي توهين و خوار شمردن و به گوشه نشاندن آنها. مردم خاموش اند و رباني ميگويد: ... ادامه... |
دهقان زهما ...
به هنگامي كه ميگوييم هویت مرا
"الف" و "ب" ميسازند، در این جمله این مفهوم نیز مستتر است كه به طور
نمونه، "ت" و "ث" اجزاي تشكيل دهنده هويت من نيستند. به اين معنا كه من
خود را فقط با "الف" و "ب" تداعی ميكنم و خود را در آن بازمييابم.
پس "ت" و "ث" در دايرۀ هويت من نميگنجند و من آن ها را به مثابۀ آن
"ديگر" ميشناسم. |
اگر به اساس عقل و خرد در باره آن چه که در افغانستان، منطقه، پاکستان و همچنان در جهان ميگذرد بينديشيم درخواهيم يافت که افغانستان از حساس ترين مرحلهء زنده گي خويش ميگذرد. در اين کشور دو راه وجود دارد: يکي راه سعادت و استقرار دموکراسي و ديگر راه سقوط، بدبختي و تسلط بنيادگرايي. نگارنده به اين باور است که راه سومي وجود ندارد. آن چه که روشنفکران را در شناخت او ضاع کنوني افغانستان کمک ميکنند، آن چه که آنان را قادر ميسازد تا با اوضاع و احوال کنوني با واقع بيني برخورد کنند همانا رهايي شان از...ادامه... |
22.04.2007 «چاقو هایی که فکر میکنند قاشق شده اند »- سخنی در مورد جبهه ملی |
رسيدن به آسمايی: 18.04.2007؛ نشر : 19.04.2007
|
02.04.2007 |
تاريخ نشر : 03.01.1386 . مطابق به 23.03.2007 سخن روز: « بهار بد » يا « بهار بدی »- در مورد طاعون طالبی و « ايدز ذهنی» |
بحث حفره های سیاه صحنهء سیاسی افغانستان فراخوان آسمايی، دستگېر خروټی، قسيم اخگر، الهام غرجی، دستگېر خروټی سيد حميدالله روغ پوهاند دکتور م. حسن کاکړ محمد امین «فروتن» ميرعنايت الله سادات دکتور رنگين دادفر سپنتا حمزه واعظی فريد مزدک خوشال روهی |