تاريخ ورود به آسمايی :08.04.2007 ؛ نشر در آسمايی:  09.04.2007

ناصر فیروزی

 سویدن

داروی را به مردم واگذار کنیم*

سخنی با آقای کاوه شفق آهنگ

با نثار درود بر شما، هموطن عزیز آقای شفق آهنگ مقاله شما را در تارنما های کابل ناطهــ و آسمای تحت عنوان " من درد مشترکم" به خوانش گرفتم. اینکه شما از فاشیزم و راسیسم ابراز انزجار کرده اید بسیار مایه خوشحالی است. البته با توجه به پیشینه فرهنگی خانوادگی شما این کردار نیک شما دور از انتظار نبوده و نیست.

اما نکاتی هست که خدمت شما برادر بزرگوارم عرض میکنم که امید وارم موجب حرکت دیگری از طرف شما شود تا باعث آگاهی هرچه بیشتر هم وطنان عزیز ما و روشنی بخش راه آنها در تارکیها شود .

شما در آن مقاله تان فاشیسم و راسیسم را بد گفتید اما نگفتید فاشیسم و راسیسم چی هست یعنی چه افکار و چه اندیشه های را میتوان راسیسیتی و فاشیستی گفت. شاید ، تکرار میکنم شاید بفرمائید فاشیسم را همه میدانند احتیاجی به بازگو کردن ندارد تکرار مکررات خواهد بود.

نه برادر عزیر اگر ما مردم افغانستان و حکومتهای ما میدانیستیم فاشیسم یا نژاد پرستی چی هست این همه در بدبختی بسرنمی بردیم. همان اوایل قرن بیستم راه خود را بسوی ترقی و پیشرفت پیدا میکردیم و در آخر قرن بیستم یک کشور پیشرفته و مترقی هم سطح با بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان میبودیم نه اینکه در آخر قرن بیستم اواره دربدر باشیم. اینکه در کشور ما اندیشه های فاشیستی و نژاد پرستی وجود دارد شکی نیست . اینکه بسیاری از بدبختی های ما ریشه در همین اندیشه های سیاه و پلید نژاد پرستی و راسیستی دارد باز هم شکی نیست. همانطور که خود شما هم آگاهی دارید امروز همه بر ضد راسیسم شعار میدهند بقدر جو تاریک شده طوری که بعضی از هم وطنان ما سردرگم شده اند و برای شان معلوم نیست کیها فاشیست و کیها ضد فاشیسم هستند.

 

باید بگویم فاشیستان بقدری آب را گل الود کرده اند که حتی خود شما هم دچار نوعی سردرگمی شده اید طوریکه برای شما هم دقیقا معلوم نیست که واقعا کیها اندیشهای فاشستی دارد و که بر ضد آن ازر اندام کرده اند. چون شما در مقاله تان دو طرف را در چندین جای از مقاله تان به کوبیده اید. دریک چنین درگیری های نمیشود دو طرف اندیشهای فاشیستی داشته باشد. چون در تاریخ خیلی کم سابقه یا بلکل بی سابقه است که فاشیستان در مقابل هم قرار بگیرند.

من فقط به یک نمونه از تاریخ خدمت شما اشاره میکنم. قبل از جنگ جهانی دوم زمانی که آلمان فاشیست شروع به خط نشان کشیدن برای دیگر کشورها کرد و اندیشه های سیاه خود را برای مردم دنیا روشن ساخت کشورها و ملتهای که با اندیشه پلید آن مخالف بودند ناخدآکاه در مخالفت با آن قرار گرفتند و در یک صف واحد علیه آن جبهه گرفتند. اما حکومتهای که اندیشه های فاشیستی داشتند با وجود فاصله های بسیار زیاد در یک صف واحد قرار گرفتند. شما در نظر بگیرید حکومت آلمان نازی در اروپا با نژاد سفید کجا و جاپان با نژاد زرد در شرق آسیا کجا. تنها چیزی که این دوحکومت فاشیستی را به هم پیوند میداد و آنها را در یک صف واحد قرار داد همان اندیشه های نژاد پرستی و فاشیستی بود. از این جهت گفتم این دوحکومت فاشیستی که ملت های هیچ وقت نمیشود فاشیست باشند. این افراد وحکومتها با اندیشهای پلید شان هستند که با نیرنگ و فریب بقدرت میرسند و چند روزی ملت های را به دنبال خود سرگردان میکنند و باعث تباهی خود و دیگران میشوند. من هیچ ملتی و مردمی را نژاد پرست نمی دانم ؛ حساب گروه ها و حکومتهای نژاد پرست از مردم جدا است. همین طوری نمیتوان جنایات هیتلر و رژیم او را به حساب ملت آلمان گذاشت.

آیا در جبهه ضد نژاد پرستی کشوری بوده که اندیشه های نژادپرستانه داشته باشد؟ تاجای که من آگاهی دارم تمامی کشورهای که بر ضد حکومتهای فاشیستی آلمان ، ایتالیا و جاپان میجنگیدند اندیشه های ضد فاشیستی داشتند وگرنه دلیل نداشت در مقابل آنها قرار بگیرند. حتی ما شاهد هستیم همین اندیشه های ضد نژاد پرستی باعث شد کمونیزم با کاپیتالیزم در یک صف واحد علیه راسیسم قرار بگیرند. اگرچه بعد از نابودی دشمن مشترک در مقابل هم قرار گرفتند و دنیا را با جنگ سرد و پیامد های وحشتناک آن روبرو کردند.

بلی ما میتوانیم بر سر کردار و رفتار آنهای که در جنگ جهانی دوم شرکت داشتند انتقاد کنیم اما نمیتوانیم دو طرف را متهم به فاشیست بودن کنیم فقط یک طرف فاشیست بود . بلی بعدا جبهه ضد فاشیسم دو تقسیم شد در مقابل هم صف آرایی کردند این حرکت آنها ناشی از اندیشه های نژاد پرستانه نبود بلکه ناشی اختلاف اندیشه های ایدیولوژی کمونیست و کاپیتالیست بود. دو طرف کوشش داشتند کشورها و ملتها را با وجود تفاوتهای نژادی بطرف خود یا به ایدیولوژی خود جذب کنند. نمونه آن قاره افریقا است که سیاه پوستان آن دو قسمت شده بودند عده ای با بلوک شرق و اندیشه های کمونیستی و عده ای با بلوک غرب با اندیشه های کاپیتالیستی . خلاصه اینکه سیاه پوستان در دو جبهه جای داشتند.

از آنجای که ما آدم هستیم در این صورت جایز الخطا هم میباشیم و ممکن است اشتباه کنیم حتی اگر در بالاترین سطوح علم و دانش هم قرار داشته باشیم. حتی پیامبران که هیچ وقت اشتباه نمیکنند ما شاهد هستیم همان پیامبران هم گاهی وقتها اشتباه کرده اند. بعنوان نمونه حضرت یونس قوم خود را که فکر میکرد به عذاب الهی گرفتار خواهند شد رها کرده و رفت تا از عذابی که خدا بر آنها نازل میکند در امان باشد. که بعدا دیدیم خداوند با او چکار کرد و درنهایت او را دوباره نزد قومش برگرداند. حضرت یونس هم دید که قومش توبه کرده اند و بسوی خدا رو آورده اند و خداوند هم آنها را بخشیده.

بنظر من این اشتباه خواهد بود که ما افرادی را نام ببریم و بگوییم آنها فاشیست هستند. چرا چون ممکن است ما اشتباه کنیم. ما و شما بعنوان یک مسلمان میدانید اگر چنین اظهار نظری اشتباه باشد چه عقوبتی سختی در این دنیا و آخرت نصیب ما خواهد شد. هرچه قدر هم میزان دانش ما بالاتر باشد بهمان میزان مسئولیت ما سنگین تر خواهد بود و گناه ما نزد خدا بزرگتر.

از طرف دیگر ما با متهم کردن دیگران به آن سفتهای زشت و با نشان دادن آنها بدیگران آیا ما مردم را و میزان درک و فهم آنها را نادیده نگرفته ایم؟ به این معنی که مردم قدرت تشخیص نداردند و ما هستیم که این قدرت تشخیص را داریم و شما به ما گوش فرا دهید وسلام. بلی ما میتوانیم با برشمرد خصلتها و اندیشه های فاشیستی و راسیستی مردم را در تشخیص درست و واقعی فاشیسم کمک کنیم و داوری را هم به خود مردم واگذار کنیم. ما اگر نظر خاصی نسبت افرادی داریم این نظر ما است پس باید پیش ما باشد بنظر من اعلام کردن آن از یک تریبون عمومی کار درستی نخواهد بود.

اگر هموطنی از بپرسد که کی فاشیست است و اندیشه های راسیستی دارد؟ من خواهم گفت معذرت مرا بپذیرید من نمیتوانم به شما بگویم کی فاشیست است اما میتوانم در حد توان خودم به شما اندیشه های فاشیستی را باز گو کنم تا خود شما از روی نگارش ؛ گفتار و کردار شان نژاد پرستان و راسیستان را شناسایی کنید.

من برای همه بزرگان علم و دانش از جمله آقای استاد رهنورد زریاب ، آقای استاد لطیف ناظمی که حالا درگیر این قضیه شده اند ؛ شما و دیگر سروران عزیز یک پیشنهاد دارم و آن اینست با همفکری همدیگر تعریف درستی از نژاد پرستی را مردم ارائه کنید. یا بعبارت دیگر آن چیزی که واقعا برتری خواهی و نژاد پرستی به حساب می آید برای مردم بنویسید و بگویید . وقتی مردم فهمیدند چه اندشیه ای فاشیستی و چه اندیشه غیر فاشیستی یا ضد آن است آنوقت خود شان قضاوت خواهند کرد که کی فاشیست است و کی نیست. در واقع کار دانشمندانی مثل شما آسان خواهد شد و شما درگیر دعواها و چانه زدنهای اینچنینی نخواهید شد. آقای شفق آهنگ حالا شما افرادی را متهم کرده که ممکن است اشتباه باشد بنظر من حتما تعدادی بیگناه متهم شده اند. حالا ممکن است همه آن افراد چه آنانی که افکار فاشیستی دارند و چه افرادی نداردند در مقابل شما جبهه بگیرند که چرا ما را بیگناه متهم میکنید.

در چنین وضعیتی خدای نخواسته علمیت شما زیر سوال خواهد رفت. چون ممکن است افردی که بیگناه متهم شده اند با دلایل قابل قبول ؛ منطقی و محکم از خود به دفاع برخیزند در چنین شرایتی شما در تگنا قرار خواهید گرفت. حتی ممکن است افرادی که اندیشه های فاشیستی داشته باشند بیشتر داد و فریاد شان برآید بخصوص که از دیر زمانیست میگویند: دیوار حاشا بلند است . پس بهترین کار همان است که ما نژادپرستی را دقیقا خط بخط برای مردم باز گو کنیم تا مردم پی ببرند واقعا فاشیسم چی است و چه پیامد وحشتناکی برای شان در پی دارد. نخستین راه برای آگاه کردن مردم این است که ما حقوق دیگر افراد اجتماع را برای شان یاد آوری کنیم و تاکید داشته باشیم که شما موظف به رعایت آن هستید. در مرحله بعد افراد را با حقوق خود شان آشنا کنیم یعنی اینکه شما به عنوان یک شهروند از چه حقوقی بر خوردار هستید و دیگر شهروندان موظف به رعایت حقوق شما هستند. وقتی مردم حق خود را و حق دیگران را از هم باز شناختند و از همه مهمتر آنرا رعایت کردند دیگر جای برای اندیشه های فاشیستی نمی ماند. در چنین وضعیتی نتنها جای برای فعالیت فاشیستان نمی ماند بلکه خود مردم فاشیستان را تشخیص خواهند داد چون یک آفت و انگل اجتماعی دم آنرا گرفته از بین خود دور خواهند انداخت.

در آخر سخن و بطور خلاصه منظور خود را بیان میکنم.

همه ما برای آگاهی مردم کوشش و تلاش کنیم.

داوری را به خود مردم واگذار کنیم. وقتی تعداد قابل ملاحظه از مردم نسبت به فاشیسم آگاهی پیدا کردند از آن دوری خواهند جست. من بشما اطمینان میدهم همین مردم در مورد افراد و گروه ها داوری درستی خواهند کرد.

من منتظر مقاله های آگاهی بخش از دانشمندان کشور و شما در مورد نژاد پرستی و ابعاد گوناگون آن هستم تا باعث آگاهی هرچه بیشتر هموطنان شود.

سلامت باشید و در پناه حق

***

* این مطلب بنابرملاحظاتی  بدون ويرايش  انتشار می يابد