12.03.2016

غرزی لایق

و اما كيفر: تعقل و عاطفه

امروز در آغاز فصل بهار، دلِ زمينِ سرد وطن از آتش تن بريان شده و صدپاره ى فرخنده به سوزش افتاد. فرخنده را همراه با هزارن زخم خونين يك عصر جهالت و بربريتِ تندخويى مذهبى به خاك سپردند. در نماد مظلوميت و محجوبيت قتل فرخنده، فغان و نعره هاى هزاران و صد ها هزار كشته اى دوران لجام گسيخته گى هاى"جهادى گرى" و داكو گرىِ دين فروشان عصر جهان وطنى سرمايه در سرزمين داغديده ى ما هوا و فضاى كشور را پرماتم ساخت. امروز، روان آزرده ى مرده هاى ما، شهداى گلگون كفن ما، كشته هاى ساده و بيخبر افغان زمين كه قربانى انديشه هاى عاريتى و بيگانه در چندين دهه ى اخيرِ تأريخ معاصر افغانستان گرديده اند، انسان بلاپرورده ى ديار مان را در برگه هاى پايانىِ سرنوشت انسان ستيزى و بنيادگرايى عقيدتى با اميد و دلهره در مرز يك آزمايش دشوار و نهايى قرار داده است.

همدردى، غمشريكى، عاطفه و احساس ما به زودى جاى خويشرا به تفكر و انديشه خالى ميكند و پس فردا فرخنده و عذابش ديگر نُقل مجلس سفره هاى ميليونها افغان بهت زده و گمشده ميان راز هاى سر به مُهر نه خواهد بود. سراپاى جامعه ى افغانى را پرسش "چه بايد كرد؟" در خود خواهد پيچاند.

بار سنگين سوگنامه ى كشتار فرخنده بالاى وجدانها صرف با مجازات چند جنايت كار و آدمكش قدمه هايى جنايى نه ميتواند سنجه شود. امروز كشور با شبكه هايى تُو در تُوى مافياى چور ثروتها و دارايى هاى مردم در مصاف است كه سخاوتمندانه از ساختار ها و انديشه هاى اسلام ستيزه گر سياسى استمداد مى جويند. اخوانى گرى آگاه دهه هاى "جنگ سرد" نه تنها پناه گاه بى غل و غش براى چورگران دارايى ها و حيثيت كشور زمينه سازى ميكرده، بلكه بخش بزرگ پيشكسوتان آن جنبش ناروا در اختفاى عباو قبا و سله و ريش به اندوختن ثروتهاى حرام از بيت المال مى پرداخته اند. همين ها سراپاى حاكميت دولتى، امتيازات فوق العاده ى بيرون از چوكات قانون، مدرسه و آموزش، مسجد و ممبر، خلاصه تمام اركان زنده گى افغانها را چون تار عنكبوت در خود پيچيده اند. هر آواز آزادى خواهى و هر حركت روشنگرانه به كمك همين ساختار هاى عجوبه با نيستى رو به رو ميشود.

امروز نداى به كيفر رساندن جانيان و قاتلين فرخنده در اجنداى روز قرار داده شده است و افغانهاى عاصى و سوگوار اعدام اين جنايتكاران را تقاضا ميكنند، من اما باور ديگر دارم: دولت و مردم در يك تن يگانه در پى پيگرد، شناسايى، افشا و مجازات ساختار ها، تشكلات و نيز همان انديشه هاى ناجور برآيند كه بالاى آزادى هاى فطرى انسانى و عزت انسانها هجوم ميبرند.

اوجگيرى احساسات ضد "جهادى"، طالبى و داعشى ميان مردم در چند روز اخير به دامن زدن يك گرايش ناروا و لغزش خطا ديگر نيز زمينه ساخته است: برخى ها زير تأثير جنايت كشتار فرخنده، دين باورى مردم را به مسخره گرفته و به خدا و پيامبر قرآن پاك بى حرمتى و سبكسرى تبارز ميدهند و بر اسلام و اسلاميت سنگ دشنام و فحش ميبارند. اين همان پيشه اى نادرست و ناروا است كه در رده هاى مردم و يگانه گى شان در راه به كيفر رساندن فتنه گران ستيزه گر چندگانه گى و چند دسته گى مى زايد و جنبش ضد جنگ و ضد تندگرايى مذهبى را در چنين لحظه باريك صدمه ميرساند. ميان دين باورى مردم و نيات تيكه داران اسلام سياسى بايد خط درشت كشيد!

به گمان قاصر من، آنچه در لحظه ى كنونى از اولويت مبرم برخوردار است، در چند فورمول ساده ى زير قابل كنكاش و پيگيرى است كه اجراى آنها صرف به يارى دولت و ارگانهاى حاكميتى قابل تصور ميباشد:

- پاكسازى ارگانهاى سه گانه ى دولتى از لوث دين فروشان و تاجران آخرت؛

- به راه اندازى گفتمان گسترده و باز به كمك رسانه هاى گروهى و همه گانى براى برهنه سازى نيات و انديشه هاى اسلام سياسى و بيگانه بودن آن با دين خداوندى و ارشادات محمدى؛

- كنترول بدون چون چرا بالاى سيستم آموزشى دينى و مدنى از پائين تا بالا؛

- نفوذ برنامه ريزى شده در سيستم مساجد و تكايا؛

- انحلال تمام احزاب و ساختار هايى سياسى كه نفرت و كينه ى مذهبى ميفرشند و نفاق ميكارند؛

- زمينه سازى براى مطرح شدن ملا هاى متدين و وطندوست و علماى دلسوز دينى؛

- كنترول جدى فعاليت "رضاكارانه ى" شبكه ها و نهاد هاى اسلامى خارجى در داخل كشور؛

- در كنترول درآوردن تمام نهاد هاى فردى و غير دولتى چون انستيتوتهاى اسلامى، مراكز تحقيقات اسلامى، مدرسه ها، مكاتب شبانه و ليله ها؛

- ارجحيت به نصب كادر هاى مسلكى و آموزش يافته گان مكتبهاى رسمى دولتى در ارگانهاى دولتى؛

اين فهرست را ميتوان با موارد ديگرى از همين طول و عرض تكميل ساخت.

بگذار تا به اينگونه حداقلِ كفاره ى قربانى ها و فداكارى هاى هزاران هزار هم وطن ما، از سر به نيست ساختن جنبش بى تقصير امانى تا سقوط عبرت انگيز حاكميت شهيد نجيب الله و نيز تا ريختن خون پاك فرخنده روى سنگفرشهاى عبادتگاه خداوند(ج) پرداخته شود!

 

*

نوشته های دیگر از همین قلم و در همین موضوع:

از فرازگاه "پل خشتى" تا نشيبگاه "دو شمشيره"

مرگ فرخنده- يك جستار ديگر

سنگسار فرخنده: يك نداى ديگر

و اما كيفر: تعقل و عاطفه

**

لینک های مرتبط به موضوع:

فراخوان  :‌ فاجعهٔ زجرکشی جمعی فرخنده را فراموش نکنیم  (به ارتباط فرارسیدن سالروز فاجعه )

صفحهٔ‌ویژهٔ ناب به مناسبت سالروز فاجعه

آرشیف سال گذشتهٔ  آسمایی به ارتباط فاجعه

آرشیف سایر مطالب سال گذشته به ارتباط فاجعه