نوشته هايی که در تريبون آزاد می آيند يا از نظر شيوهء پرداخت به مسايل و يا هم شيوهء بيان و يا هم در اصل کم از کم  دارای نکاتی اصولاً مغاير  با مشی نشراتی آسمايی  هستند ، اما به پاس آزادی بيان  منتشر می شوند. مسؤوليت اين نوشته ها همانند ساير مطالب منتشره بر عهدهء نويسنده گان آن ها است.

_____________________________________________________________________

رسیدن به آسمایی :02.2008 .17؛ تاریخ نشر در آسمایی :02.2008 .17

 

نجیب الله عزتیار

اشاره یی به نوشته آقای سخیداد هاتف

هموطن گرامی آقای هاتف ، آیا واقعاً  فکر می کنید که با چند کلمه محدود پشتو، زبان فارسی دری ما صدمه می بیند؟

به باور من ، اگر با ورود هزاران واژهء عربی به عظمت فارسی صدمه یی وارد نشد با چند کلمهء انگشت شمار پشتو هم از فارسی چیزی کاسته نخواهدشد.
ما در زبان فارسی کلمات زیاد دری ناب داریم؛ ولی در بسیاری موارد به جای آن ها از معادل های عربی آن ها استفاده می کنیم؛ زیرا میدانیم هر کلمه یی که در زبان مان رایج شده است از آن ما است.
اما چرا در برابر این چند کلمهء محدود پشتو باید حساسیت وجود داشته باشد- در حالی که پشتو خود شمار زیادی از کلمات فارسی را در خود پذیرفته است؟
به هر رو ، به باور من اگر از استفادهء شمار بسیار محدود و انگشت شمار اصطلاحات پشتو در زبان دری جلوگیری به عمل آید ، طبعاً این چنین برخوردی حساسیت های متقابلی را تحریک خواهد کرد. با آن که اگر این چند کلمه پشتو در زبان دری به کار برده شود یا نشود از هیچ یک این دو زبان چیزی کاسته نمی شود؛ اما از شما آقای هاتف می پرسم چرا آنانی که (به خصوص برنامه فارسی بی بی سی و تلویزیون طلوع که به این مساله بیشتر دامن می زنند) پارلمان روسیه را دوما و پارلمان امریکا را کنگره می نامند؛ ولی حاضر نیستند مجالس دوگانه شورای ملی افغانستان را با نامهای ولسی جرگه و شورای ملی یاد کنند؟

طی روزهای اخیر برخی گفتند که آنان چرا باید اجازه نداشته باشند که  این یا آن کلمهء زبان مادری خود را به کار ببرند و چرا به جای آن کلمات بیگانه پشتو را به کارببرند . آیا  اینان گاهی با خود فکر کرده اند که مثلاً  چرا یک پشتون اروزگان، کندهار، ننگرهار، کابل ..... باید در کابل نه به زبان مادری خودش ، بل  به زبان فارسی تحصیل کند ، چرا باید عریضه خود را به فارسی بنویسد و چرا  کسانی که در دفاتر و حتّا مقامات بالایی دولت ابفای وظیفه می کنند  هر دو زبان رسمی  کشورشان نمی فهمند!؟
اگر شما  چند کلمه محدود پشتو را نمیتوانید تحمل کنید آیا حاضرید که بعداً در تمام مسایل مساوات کامل زبان های رسمی کشور رعایت شود؟

از جمله مثلاً می توان پرسید که چرا باید ريیس جمهور باید مکلف باشد که به فارسی سخنرانی کند ولی هر دو معاونش حاضر نباشند کلمه یی هم به زبان پشتو ا بر زبان  آورند؟!
چرا از هجده پوهنتون کشور تنها در سه پوهنتون به پشتو تدریس  می شود؟

من به  خواهران و برداران دری زبان خود از روی دلسوزیی که به کشورم و مردم دارم می گویم که نگذارید مساله به جاهای حساس کشانیده شود؛ پشتو زبانان که  از  دهه های بسیار به پاس روابط  دوستانهء هموطنی و پذیرش رجحان منافع و مصالح علیای ملی  بر هرگونه منافع و مصالح دیگر، در مورد بسا مسایل  - که تنها به چند مثالش اشاره کردم- با کمال مدارا و تحمل پذیری برخورد کرده اند  از هموطنان غیر پشتو زبان نیز توقع رفتار مشابه را دارند....