05.2014 .13

سخن روز

شانزدهم حمل را باید به نقطه عطف تاریخی بدون برگشت مبدل ساخت

افغانستان مهمتر از نامزدان ریاست جمهوری است

 

قرار است نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری فردا چهارشنبه (احتمالن هم پس فردا پنجشنبه)، توسط کمیسیون انتخابات اعلام شود.

با توجه به حساسیت های برهه ی حاضر ،‌ میتوان گفت که چی گونه گی واکنش نامزدان پیشتاز به نتایج نهایی رسمی انتخابات ، برای  روند سیاسی و سمتگیری جهت انکشاف آن از اهمیت سرنوشت سازی برخوردار است . در واقع میتوان گفت که  این ‌نخستین آزمون بزرگ عملی  آقایان عبدالله عبدالله و اشرف غنی  در قبال منافع و مصالح همه گانی مردم افغانستان خواهد بود .

سیاستمدار بزرگ کسی است که  در لحظات حساس و سرنوشت ساز بر خود تسلط داشته و توانایی اتخاذ تصامیم بزرگ را در راستای تامین منافع و مصالح همه گانی از خود متبارز سازد- ولو این تصمیم منافع خودش و حزب و جریان سیاسیی  را که به آن تعلق دارد و از آن نماینده گی میکند ،‌ تامین نه کند .

گرهارد شرویدر صدراعظم پیشین آلمان برنامه ی معروف به  «اجندای ۲۰۱۰»‌ را به رغم مقاومت هایی که علیه آن در درون حزب خودش وجود داشت ، ‌به اجرا گذاشت . این برنامه در نهایت سبب شکست حزب وی در انتخابات سال ۲۰۰۵،‌ ترک شمار قابل ملاحظه ی کادرها و اعضای حزب و کاهش شدید محبوبیت حزب سوسیال دیموکرات آلمان گردید ، ‌که تا به حال نیز جبران شده نه توانسته است . و اما همه کارشناسان بر این باور اند که درست همین «اجندای ۲۰۱۰»‌ گرهارد شرویدر ،‌ اقتصاد آلمان را  که دوره ی هلموت کول دچار بیماری مزمن شده بود ،‌ نجات داد و به منبع تحرک نیرومند اقتصاد اروپا مبدل ساخت .

*

از همه قراین چنان به نظر میرسد که به احتمال بزرگ نتایج نهایی انتخابات تغییر قابل ملاحظه یی نسبت به نتایج ابتدایی نه داشته باشد . در این که در انتخابات تخلفات و تقلباتی صورت گرفته است ،‌ جای شک و تردید وجود نه دارد.  اصول و موازین بررسی و تقلب و تخلف و تثبیت ارای پاک از ناپاک نیز روشن است . کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی در ویبسایت کمیسیون همه اسناد و مدارک و ارقام را در این ارتباط  منتشر ساخته است.

در این میان باید در نظر داشت که همیشه و در همه موارد قانونیت و عدالت مترادف هم نیستند - از جمله در انتخابات. و این چیز حتا در کشورهای پیشرفته نیز وجود دارد- مثلن حکم محکمه عالی امریکا سبب شد تا  بوش در انتخابات سال ۲۰۰۰ در برابر الگور پیروز اعلام شود و الگور بدون چون و چرا به حکم اطاعت از قانون  آن را بپذیرد.

این که آقایان اشرف غنی و عبدالله عبدالله ،‌ به قانون پابند بمانند و نتایج انتخابات را بپذیرند ،‌ توقع بزرگی نیست . این مکلفیت قانونی آنان است که چنین کنند . به علاوه آنان مسوولیت دارند  تا هر یک در جناح خود شان  در برابر کسانی که با زبان تند و تیز تهدید و تخویف سخن میگویند و کسانی که احتمالن در صدد ایجاد بحران باشند ،‌ برخورد مناسب و موثر را اتخاذ کنند .

**

تلقی  دولت به حیث  «شرکت سهامی»   و  «نظریه ی توافق سیاسی» ، در واقع پشت و روی یک سکه اند. «سهامداران بزرگ»  برای خود شان چیزی شبیه به حق «ویتو» قایل بوده اند .  و  از «توافق بن» تا کنون   «بیمار افغانستان» بر اساس همین نسخه «تحت تداوی» بوده است .

آقای اشرف غنی با قاطعیت با تلقی «شرکت سهامی» ابراز مخالفت کرده است . مخالفت با تلقی «شرکت سهامی» از دولت  و برملا ساختن نادرستی و زیان های آن ،‌ کار لازمی و درستی است . و اما پرسش در این است که آیا وضعیت کنونی و تناسب موجود قوا اجازه ی آن را میدهد تا به یک باره این قاعده ی نادرست و زیانبار را  با قاعده ی درست و قانونی تعویض کرد ؟!

آقای اشرف غنی در داشتن قاطعیت شهرت دارد و خود نیز بر آن می بالد . و اما ،‌  مواردی نیز استند که یک سیاستمدار خردورز و مسوولیت پذیر آن هم در مقام رییس جمهور کشور  ( و همچنان نامزد این مقام) باید توانایی تبارز انعطاف را نیز داشته باشد . در واقع سیاستمدار و به خصوص دولتمدار خوب کسی است که موارد کاربرد و تناسب معقول میان قاطعیت  و انعطاف را بشناسد و برقرار کرده بتواند .

***

در قانون جدید  انتخابات هم حکمی در مورد به رسمیت شناخته شدن یک نامزد پیشتاز به حیث رییس جمهور ، ‌در صورتی که  نامزد دومی از رفتن به دور دوم منصرف شود ،‌ وجود نه دارد .

انصراف عبداالله عبدالله در انتخاب قبلی ریاست جمهوری از رفتن به دور دوم ،‌ گویا زمینه ی آن را فراهم ساخت تا حامد کرزی برای دومین بار رییس جمهور شود . و اما ،‌ روشن نه شدن قضیه در فضای آن زمان سبب  تضعیف موقف حکومت گردید . حتا حالا هم که کتاب کای آیدی منتشر شده و او طی مصاحبه ها و مباحثه ها چه گونه گی قضایا را برملا ساخته است ،‌ هنوز هم مغالطه  در این مورد حتا در برخی رسانه های جدی جریان دارند .

با توجه به جلساتی که در ارگ با حضور ارکین نظام و دو نامزد پیشتاز برگزار شد ،‌ گزارشاتی منتشر گردید که ممکن است رفتن به دور دوم انتخابات از طریق  دستیابی به « توافق سیاسی»  منتفی گردد .

اگر از جنبه ی حقوقی- قانونی مساله بگذریم ،‌ از لحاظ سیاسی نیز چنین توافقی میتواند جنبه های مثبت و منفی داشته باشد . یک جنبه ی مثبت همانا صرفه جویی مصارف است- گرچی ضاهرن جامعه ی جهانی قبول کرده است که این مصارف را خواهد پرداخت . همچنان یک چنین توافقی میتواند از بروز بحران سیاسی احتمالی جلوگیری کند . و اما یک جنبه منفی اش کم اهمیت شدن رای مردم  و بالنتیجه کاهش قابل ملاحظه ی شمار رایدهنده گان در انتخابات های بعدی است . دوم این که توافق برای ایتلاف وسیع سبب خواهد شد تا حکومت  در برابر خود یک اپوزسیون سیاسی نیرومند  نه داشته باشد و بالنتیجه اعمال فشار و کنترول دیموکراتیک برای آن تقریبن ناممکن شود .

و اما اگر هم مثلن چنین توافقی صورت بگیرد ، ‌باید بر اساس یک منشور برنامه یی مشخص باشد و نه صرفن بر اساس تقسیم کرسی ها- چنان که در دو دور گذشته ی ریاست جمهوری آقای کرزی بوده است. و اگر هم یکی یا هر دو نامزد پیشتاز  بخواهند به دور دوم بروند ،‌ یا حکم قانون در مورد رفتن به دور دوم  را مرجع ذیصلاح یک مکلفیت تعبیر کند ،‌ در آن صورت نیز باید دو نامزد پیشتاز در مورد قواعد بازی سیاسی و خطوط سرخ آن در دور دوم و کنش و واکنش ها در قبال نتایج آن به توافق برسند و نیز یک جا با نهادهای مسوول در مورد ‌ تعین موازین و اصول شفافیت و‌ رفع هرچه کامل تر کاستی هایی که در دور اول بروز کردند ،  به توافق برسند .

****

‌ اگر آقای عبدالله عبدالله  قرار گرفتن یک تعداد نامزدان رده ی سوم و چهارم در کنارش را به خودی خود ضامن پیروزی در دور دوم  و بالاتر از آن زمینه تشکیل حکومت توانا و پایدار و باعث توفیقش در پست ریاست جمهوری بداند ، مرتکب اشتباه بزرگی خواهد شد .

همچنان اگر آقای اشرف غنی تصور بکنند که ترکیب گروه رقیبش در دور دوم  ،‌ به خودی خود سبب خواهد شد تا مردم او را به حیث نامزد بدیل بیشتر مورد عنایت قرار دهند ،‌ مرتکب اشتباه بزرگی خواهد شد .

 درواقع آقایان عبدالله عبدالله و اشرف غنی برای توفیق در دور دوم ،‌ کارخانه گی بسیار دشوار و پرحجمی پیش رو دارند .

اگر هم هر دوی آنان کارخانه گی خود را موفقانه انجام بدهند ،‌ باز هم به کیمیاگران سیاست مبدل نه خواهند شد تا  با یک یا چند حرکت «وضعیت سربی» کنونی را به «وضعیت طلایی» مبدل بسازند - اصلن چنین علم و هنری وجود نه دارد.

*****

به هر رو ،‌ چنان نامزدی برای ریاست جمهوری که تن و توشته ی رستم ،‌ عزم از خودگذارنه ی آرش ،‌ دانش انشتین ،‌ تقوای گاندی ،‌عملگرایی ماندیلا ،‌ آواز رفیع یا مکیش و ... را داشته باشد ،‌ به میدان نیامد و هرگز به میدان نه خواهد آمد- هرکسی که به میدان بیاید کاملن انسان خواهد بود و نه انسان کامل. سیاستمداران و روسای جمهور بزرگ کشورهای موفق جهان نیز از همین جنس بوده اند.

ما  هم همین نامزدهایی را داشتیم که به میدان آمدند و حال همین دو نامزدی را داریم که به حکم به دست آوردن درصد بیشتر آرا حق دارند به دور دوم بروند. هیچ یک از اینان آنچنانی نیستند که پشتیبانان و هواداران شان و یا هم مخالفان سرسخت شان آنان را معرفی میکنند - هر کدام کاستی ها و برازنده گی های خود را دارند.

اگر هم کسی بسیار بهتر از این هر دو را داشته باشیم و او را به کرسی ریاست جمهوری برسانیم و به او آزادی کامل بدهیم تا هر چی میخواهد بکند و هر چی میخواهد بگوید و ما حتا به اشاره هم به او نگوییم که بالای چشم ابرو هم دارد ،  به احتمال بسیار پس از مدتی به دیکتاتور فاسد مبدل خواهد شد .

ما نه باید کار خود را با ارایه ی چند درخواست به سیاستمداران و از جمله آقایان عبدالله و غنی پایان یافته شده بدانیم . نخبه گان فکری و فرهنگی و نهادهای جامعه ی مدنی  به ویژه در این برهه ی بسیار حساس  اگر با آگاهی و احساس مسوولیت چنان که باید و شاید از موضع منافع و مصالح همه گانی در برابر گفتارها و کردارهای سیاستمداران ، ‌واکنش نشان بدهند . این واکنش ها باید چنان باشد تا سیاستمداران دریابند که در صورت ارتکاب اشتباه ،‌ خطا و کجروی با «محاکمه ی ذهنت عامه »‌ مواجه خواهند شد و ممکن است مقامی و منزلتی را که دارند  از دست بدهند و اگر الویت منافع همه گانی بر هر گونه منفعت دیگر را به حیث خط سرخ رعایت نه کنند ، به مهره ی سوخته ی میدان سیاست مبدل خواهند شد .  به باور ما به این ترتیب است که میتوان حماسه ی شانزدهم حمل سال ۱۳۹۳ را به یک نقطه ی عطف پایدار در تاریخ افغانستان مبدل ساخت.

---

پیوندها:

صفحه ی ویژه ی انتخابات  2014

 

اسناد مهم در مورد انتخابات سال ۱۹۹۳