رسیدن به آسمایی: 08.04.2009 ؛ نشر در آسمایی: 08.04.2009

جهان پسا - امریکا- 7


نویسنده : فرید ذکریا؛ برگردان : غفار صفا

 

همراه با گردش آزادانهء پول تحول بنیادین ِ دیگری نیزبمیان آمد: یکی توسعهء بانکهای مستقل مرکزی و دو دیگر مهار انفلاسیون. انفلاسیون شدید بدترین بیماری اقتصادی است که ملتی می تواند دچارش شود. چرا که ارزش پول، پس انداز، دارایی و کار را از بین میبرد. این امر حتی نسبت از یک رکود عمیق اقتصادی نیز بدتر است. انفلاسیون شدید آنچه راکه اکنون داری(پس انداز) ازتو میگیرد، درحالیکه رکود آنچه راکه می توانستی داشته باشی (براساس بالاترین سطح زندگی درصورت رشد) ازتو میگیرد. بهمین دلیل است که انفلاسیون شدید دولتها را ساقط کرده و سبب انقلاب ها شده است. این " رکود بزرگ" نبود که باعث بقدرت رسیدن نازی ها در آلمان شد. بلکه انفلاسیون شدید بود که بابی ارزش ساختن پس انداز طبقهء متوسط آن طبقه را نابود کرد.
پیروزی قطعی دریک مبارزه چیزی است که بندرت اتفاق می افتد. در اواخر سال های 1980 شمار زیادی از کشورهای بزرگ و مهم در معرض خطر انفلاسیون شدید قرارگرفته بودند. این انفلاسیون در ارجنتاین 3500، در برازیل 1200 و در پیرو 2500 فیصد بود. درسال های 1990 این کشور های درحال انکشاف یکی پی دیگری بسوی اتخاذ یک روش عاقلانهء مالی و پولی حرکت کردند. برخی از آنها پولهای شان را به دوران انداختند و شماری هم پولهای شان را به یورو و دالر مرتبط ساختند. در نتیجه امروز تنها 12 کشور درسراسر جهان وجود دارند که میزان انفلاسیون در آنها بیشتراز 15 درصد است و اغلب آنها ازجملهء دولت های ناکام چون هایی تی، برما و زیمبابوی اند. این سطح پایین انفلاسیون در اکثر کشور ها برای ثبات سیاسی و رشد اقتصادی جوامع در حال رشد بسیار سرنوشت ساز بوده است.
همراه با این فاکتور های اقتصادی و سیاسی که کشور های درحال رشد را بسوی یک اجماع تازه سوق میدادند یک سلسله ابداعات تکنولوژیک نیز آنکشور ها را در همین مسیر هدایت کردند. امروز بسیار مشکل است که روز های تاریک سال های 1970 را بخاطر بیاوریم، دوره ی که در آن اخبار و گزارشها بسرعت و و سعت امروزی انتشار و انتقال نمی یافتند. اما از سالهای 1990 به اینسو هرحادثه ای که در هرکجایی مثلاً برلین شرقی، کویت یا میدان تیانان مین اتفاق افتاده بزود ترین فرصت و مستقیماً به همه جا انتقال میابد. ما به اخبار به عنوان رخداد های سیاسی نگاه میکنیم . اما نرخ ها نیز نوعی اخبارند. و امکانات انتقال نرخ ها بصورت فوری و بگونهء شفاف در سراسر جهان باعث انقلابی در کار آمدی (سیستم ها) شده است. امروز این یک امر بسیار عادی است که درظرف چند دقیقه بتوان نرخ محصولات را از طریق انترنت مقایسه کرد. بیست سال پیش بدلیل اینکه مقایسهء فوری نرخ ها بسیار مشکل بود بازار تجارت مبتنی بر تفاوت قیمت ها رونق بسیار داشت
 

توسعهء سریع ارتباطات جهان را هم بسته و به قول تامس فریدمن "هموار" کرد. مکالمات ارزان تلفونی و شبکه های گسترده این تسهیلات را بار آورده که افراد بتوانند از یک کشور برای کشور دیگری کار کنند (مشخصهء مرحلهء بعدی در رشد کاپیتالیسم موجود ). با اختراع کشتی های بزرگ باربری در قرن پانزدهم اموال تجارتی فراوان و سیار شدند، با پیدایش سیستم بانکداری مدرن درقرن هفدهم سرمایه و سپس در سال های 1990 کار سیار شد. مردم لزوما نمی توانستند به جاهایی بروند که در آن ها کار یافته می شد بل این کار بود که بسوی آنان می آمد. کار برنامه نویسان ( کامپیوتر) را در هند می یافت ، آپریتر های تلفون را در فلیپین و رادیولوژیست ها را در تایلند. از قرنهاست که هزینهء انتقال اموال تجارتی و خدمات ترانسپورتی رو به کاهش است و باظهور شبکه های گسترده انترنیتی مصرف بسیاری از این خدمات به صفر تقرب کرده است. البته با هیچ حسابی تمام مشاغل نمیتوانند به خارج از مرز ها منتقل شوند اما اثرات انتقال مشاغل به خارج در همه جا قابل لمس است.

 

از یک جهت تجارت اساسا همواره به همین نحو انجام شده است. بگونهء مثال فابریکات نساجی در آغاز سدهء بیستم از بریتانیای کبیر به جاپان انتقال کرد .اما ارتباطات فوری و بی وقفه این روند را به شدت تسریع کرده است. یک فابریکهء تولید لباس در تایلند را می توان از امریکا به گونه یی مدیریت کرد که گویی اصلا خود فابریکه در امریکا است. در حال حاضر شرکت ها میتوانند از چندین کشور بمثابهء حلقه های یک زنجیر استفاده کنند ، حلقه هایی که می خرند، تولید میکنند، بسته بندی میکنند، بازاریابی میکنند و میفروشند.

 

از سالهای 1980 به اینسو این سه نیرو یعنی سیاست، اقتصاد و تکنولوژی هر سه در یک مسیر معین فشار آورده اند تا یک فضای بین المللی هرچه بیشتر باز ، هم بسته و پیشی بینی پذیر را بوجود آورند. و درعین زمان آنها فرصت های تازه ای را در همه جا فرا راه کشور ها گسترده اند تا گام نهادن به پله های پیشرفت و رفاه را آغاز کنند.

 

دگرگونی های گسترده در دو کشور (غیرآسیایی) را مدنظر بگیرید: برازیل و ترکیه بیست سال پیش بعنوان دو کشور روبه انکشاف همراه با رشد بطی، انفلاسیون فراگیر، بدهی های درحال افزایش، سکتور خصوصی بیمار، وسیستم شکنندهء سیاسی به شمار می رفتند. اما امروز هر دوی آنها از جمله کشور هایی اند که بخوبی اداره میشوند و دارای سطح پایین انفلاسیون، رشد نیرومند، سطح نازل بدهی، سکتورخصوصی رشد یابنده و ساختار های بیش از پیش مستحکم دموکراتیک اند. سطح انفلاسیون برازیل برای نخستین باردرتاریخ همسطح ایالات متحدهء امریکا شده است. برازیل و ترکیه هنوز دشواری های خود را دارند(کدام کشور ندارد) اما آنها ملت های جدی در راه رشد اند.

 

بازار های جهانی پیشاپیش نوع نگاه خود به این کشور ها را تغییر داده اند. قرضه دادن به این کشور ها دیگر مثل قرضه دادن به کشورهای عقب مانده یک ریست تلقی نمی شود. در واقع انبوهی از مازاد سرمایه در بسیاری از بازار های جدید تجمع کرده است. به حدی که آنها اکنون 75 درصد ذخیره ارز خارجی را در اختیار دارند. چین به تنهایی خود بیشتر از 1.5 تریلیون دالر بحساب خود دارد. گولدمن سکز پیش بینی کرده است که در سال 2040 پنج کشور دارای بازار های جدید مانند چین، هندوستان، برازیل، روسیه و مکسیکو مجموعاً دارای دستآورد های اقتصادی بزرگتر از کشورهای گروپ هفت یعنی 7 کشور غربی که از چندین سده به اینسو در امور جهانی نفوذ داشته اند، خواهند بود`.


***

بخش های قبلی: 1 ؛ 2 ؛ 3 ؛ 4 ؛ 5 ؛  6