30.04.2017
در مورد سخنرانی آقای حکمتیار در لغمان
اگر کسی انتظار داشت که آقای گلبدین حکمتیار از اسلام سیاسی و اخوانی گری ببرد، پس از بیانیه وی در لغمان باید فهمیده باشد که وی از سطح تفکر راشد غنوشی تونسی بسیار فاصله دارد – فاصله یی که نه تنها بقیه عمرش ، بل حتا شاید یک عمر دوباره نیز برای رفع آن کافی نباشد.
راشد غنوشی هنگامی که از پس ۲۲ سال تبعید شش سال پیش به تونس برگشت ، نه تنها در حرف ، بل همچنان در عمل نشان داد که با اخوانی گری بریده است. به همین علت نیز است که «بهار عربی» در تونس خزان زده و جهنمی نشد.
غنوشی تأکید ورزید : «دموکراسی را بدون هیچگونه محدودیتی میپذیریم و تصمیم مردم را نیز، چه با ما موافق باشند و چه مخالف، قبول میکنیم»- در عمل نیز وی این کار را کرد.
حزب اسلامگرای "نهضت" تونس تحت رهبری راشد غنوشی سال گذشته در کنگرهٔ اش با پذیرش تفیک میان دین و دولت و حتا دین و سیاست ، از بیخ و ریشه با پیشینهٔ اخوانی خودش تصفیه حساب کرد .
در همین راستا غنوشی سال گذشته در مصاحبه یی گفت : «خواست ما جامعهیی است که در آن سیاستمداران از مذهب برای رسیدن به اهداف خود، استفاده ابزاری نکنند؛ و نیز، مذهب گروگان سیاست نباشد و گروهی از آن برای اهداف سیاسی، سوواستفاده نکنند«.
*
و اما در افغانستان نه تنها گلبدین حکمتیار ، بل هیچیک از احزاب و تنظیم های جهادی– حتا شیک پوش ترین نکتایی پوشان شان- تا به حال به سطح راشد غنوشی و نهضت تونس نرسیده تا دیموکراسی و حقوق بشر را بدون چون و چرا بپذیرد و خیال واهی دولت اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، سیاست اسلامی ، اقتصاد اسلامی و نصوار و چلم و سیگار و سگرت اسلامی ... را ترک بگویند.
**
اگر این سخنرانی را آقای حکمتیار در سال ۱۹۹۱ یا ۱۹۹۲ ایراد میکرد، باید آن را نه تنها برای خودش و حزبش، بل در مقیاس احزاب و تنظیم های جهادی هم یک تحول بزرگ فکری و سیاسی ارزیابی نمود. و اگر این سخنرانی را در سال ۲۰۰۱ ایراد میکرد باز هم میشد بر جنبه های مثبتش بیشتر تأکید ورزید. و اما، امروز اگر قرار باشد باشد حتماً نکتهٔ مثبتی را در سخنرانی اخیر آقای حکمتیار در لغمان جستجو کرد، آن را میتوان در مقایسهٔ حکمتیار با حکمتیار در گذشته و امروز یافت. همچنان میتوان این نکتهٔ مثبت را در مقایسهٔ حکمتیار امروز با طالبان و داعش یافت.