29 جولای  2016

سخن روز

چنان به نظر میرسد که یک عده به جای رفتن به سوی تعاملات دیموکراتیک برای حل اختلاف ، اولتیماتوم پی اولتیماتوم  صادر میکنند.

چنان به نظر میرسد که به رغم فاجعهٔ‌ دوم اسد بخش تندرو رهبران «جنبش روشنایی»‌ از خطاهای خود درس نگرفته است .

با توجه به مراتب بالا است که آقای اسدالله سعادتی عضو «شورای عالی مردمی جنبش روشنایی»، ‌در یک بحث تلویزیونی گفت : من نگران پایان تلخ و فاجعه بار یک دادخواهی بزرگ هستم ... منطقی وجود ندارد که ما گفتگو نکنیم ؛ چرا گفتگو نکنیم ؟!... (۱)

آقای سخیداد هاتف  با انتقاد از انعطاف ناپذیری رهبران «جنبش روشنایی» نوشته است : « به نظر من، رهبران جنبش روشنایی به جای اولتیماتوم دادن های دوباره و پافشاری مضاعف بر مواضع انعطاف ناپذیر بنشینند و کمی از خود فداکاری نشان بدهند. فداکاری تنها رفتن در خیابان و در کام خطر نیست. این هم فداکاری است که به خاطر مصالح بزرگتر مردم خود انعطاف نشان بدهند و در شرایطی که هزینه ی پیروزی جنبش بسیار کمرشکن شده در گفتار و رفتار و اعلام موضع خود تجدید نظر کنند. کوتاه آمدن با مقداری رسوایی و وجهه از دست دادن همراه است. اما نشان صداقت این رهبران با مردم نیز خواهد بود. این فداکاری بزرگتری است.» (۲)

آقای هاتف قبلاً نیز نوشته بود:‌ «به نظر من، برای بسیاری از رهبران جنبش روشنایی حالا دیگر خیلی دیر و دشوار شده که از سخنان تندی که گفته اند و راهی که آمده اند، برگردند.

گمان من این است که یک راه میانه برای برون رفت از این وضعیت دشوار این است که رهبران و فعالان جنبش روشنایی از خود انعطاف نشان بدهند و تمام نیروی خود را بر اجرای کامل، شفاف و سریع همان پروژه ی بدیل 300 مگاوات بگذارند. (۳)

*

این ادعا نیز وجود دارد که مسیر خط انتقال برق ، ‌تنها ظاهر مساله است و در پس پرده گپ های دیگر وجود دارند...

آقای جعفر عطایی همان کسی که ماجرای لندن را خلق کرد در پست مورخ ۲۶ جولای خود در فیسبوک ،‌عدم آماده گی برای مذاکرات با دولت و به راه انداختن تظاهرات دوم اسد را محکوم نموده و  بهزاد، جعفر مهدوى، عارف رحمانى ، ناجى، ذوالفقار اميد، ريحانه آزاد و ليلا محمدى را متهم کرد که « درصدد حل قضيه توتاپ نيستند و اين‌‌ها به هر نحوى و به هر بهانه‌‌اى كه شده، مى‌‌خواهند اين جنجال ادامه پيدا كند».(۴)

آقای عطایی  تلویحاً این رهبران را متهم میسازد که در تبانی با برخی مراجع دیگر در صدد براندازی حکومت اند. او همچنان اتهامات سنگین دیگری به آقای بهزاد وارد کرده است. 

**

محمد امین محمدی رییس  حزب اعتماد مردم افغانستان ، اتهامات سنگین تری را  علیه برخی رهبران «جنبش روشنایی» مطرح کرده است :  "عدالت خواهی به این معنی نیست که ما صدها هزار نفر را به سرک بکشانیم و از احساسات پاک‌شان سوء استفاده بکنیم، در میان شورای عالی مردم کسانی هستند که جاسوس کشور خارجی هستند." (۵)

***

این تصور که تصامیم و کرده های «جنبش روشنایی» ،‌ تنها به اشتراک کننده گان این حرکت و تنها یک قوم تعلق دارد، تصور درستی نیست:

-  اگر مساله روی یک پروژهٔ‌اقتصادی دارای اهمیت ملی  است  ،‌ در این صورت این مساله به همهٔ‌مردم افغانستان تعلق دارد.

-  همچنان اگر مساله روی عدالتخواهی  و انکشاف متوازن باشد نیز این یک مسالهٔ‌ مربوط به تمام جامعه است.

-  اگر چنان که برخی ها ادعا کرده اند ، در پس پرده  سناریوی براندازی حکومت  نیز مطرح باشد ،‌ باز هم مساله  سرنوشت همهٔ‌ جامعه و کشور مطرح است.

****

اصولاً طرح خواست های گروهی و مبارزهٔ قانونی برای تحقق آن امر مشروع است – مشروط به آن که این خواست خلاف منافع مصالح همه گانی نباشد.

خواست گروهی باید در چهارچوب منافع و مصالح همه گانی و در فضای آزاد ، منطقی ، مسالمت آمیز و سالم مورد ارزیابی قرار بگیرند و در یک تعامل دیموکراتیک اجتماعی در مورد شان تصمیم گرفته شود.

هر گروه اجتماعیی که احساس میکند مورد تبعیض قرار گرفته حق دارد علیه تبعیض اعتراض بکند و خواهان رفع تبعیض شود.

به رسمیت شناختن اصل برابری شهروندان در برابر قانون یک اصل ارجمند است . و اما، این برابری حقوقی وقتی معنا مییابد که فرصت های برابر برای شهروندان جهت استفاده از این حقوق نیز فراهم شود. در غیر آن برابری اگر تنها درج قانون شود و شهروندان فرصت های برابر برای استفاده از حقوق شان نداشته باشند،‌ این نوع برابری تنها برای تزیین کاغذ و قانون خواهد بود.

این را نیز میدانیم که فراهم ساختن فرصت های برابر برای استفاده از حقوق قانونی یک شبه میسر شده نمی تواند. مهم این است که ما این اصل را بپذیریم و در راه تأمین آن حرکت بکنیم- هرچه سریعتر ، متوازن تر و گسترده تر همانقدر بهتر. این به نفع تمام کشور و جامعه به حیث کل است.

به رسمیت شناختن و پذیرش اصل رشد متوازن کشور یک اصل ارجمند است. رشد متوازن یک اصل بنیادی برای تأمین عدالت اجتماعی است. وقتی دولت میبیند و میگوید که برخی مناطق کشور عقبمانده تر و یا بسیار عقبمانده تر از سطح عمومی رشد کشور اند ، پس دولت باید به رشد سریعتر این مناطق توجه بکند- عملاً و به صورت موثر و محسوس توجه بکند. این به نفع تمام کشور و جامعه به حیث کل است.

مناطق مرکزی افغانستان از نظر اقتصادی از شمار عقبمانده ترین مناطق افغانستان است. طی یک و نیم دههٔ اخیر نیز توجه شاید  و باید به رفع این عقبمانی نشده است. نسبت به هموطنان هزاره پیشداوری ها و برخورد تحقیر آمیز در جامعه در سطح گسترده وجود داشته و هنوز وجود دارد. این به ضرر تمام کشور و به ضرر تمام جامعه است. ما باید بر این وضعیت ناگوار فایق بیاییم- هر چه زودتر همانقدر بهتر.

اگر مساله این گونه مطرح شود،‌ در این صورت  میتواند پشتیبانی همه انسان ها معتقد،‌ هواخواه و مدافع عدالت اجتماعی و بهروزی اجتماعی را کسب کند. و اما ، ‌اگر  مساله به گونهٔ‌ درست مطرح نشوند و یا رهبری چنین حرکتی به هر علتی که باشد، شعارهای غیر مسوولانه را سر دهد و تعاملات دیموکراتیک را رد کند، در این صورت ولو داعیه عادلانه نیز باشد آن گاه کار به جایی خواهد رسید که نه باید برسد- چنین چیزی در اوضاع شکننده و بحرانی حاکم در افغانستان حتا میتواند به فاجعهٔ‌دارای نتایج و پیامد های غیر قابل پیشبینی بینجامد.

---

منابع و مأخذ:‌

(۱)  تلویزیون طلوع – گفتمان: ایجاد کمیسیون حقیقت یاب رویداد ۲ اسد  کابل:

https://www.youtube.com/watch?v=Bro5T6i9qgc&feature=autoshare

(۲)

https://www.facebook.com/sakhidad.hatif/posts/10153900928754385

(۳)

https://www.facebook.com/sakhidad.hatif/posts/10153899817214385      

(۴) آقای جعفر عطایی حالا این پست را برداشته است و اما، آن پست  تحت این نشانی هنوز قابل دید است :

https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=10154141614510081&id=604755080&refid=52

(۵)

http://da.azadiradio.com/a/27871669.html