11.11.2015

سخن روز

 

چند نکتهٔ بنیادی در مورد حرکت اعتراضی امروز در کابل

سربریدن هفت هموطن ما و از جمله زنان و کودکان موج گستردهٔ اعتراض بر حق مردم را بر انگیخت.

واقعیت این است گروه های تندرو بار بار مرتکب جنایت سنگین و نابخشودنی علیه مردم افغانستان شده اند- از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب افغانستان. و اما گردن زدن هفت قربانی اخیر جنایت،  گویی قطرهٔ آخری بود که بر کاسهٔ صبر مردم ریخته شد .

مردم حق دارند از حکومت بخواهند تا برای مهار کردن ناامنی ها و از جمله ناامنی  راه‌ها و شاهراه‌ها اقدام کند.

حفاظت از جان و مال و حقوق شهروندان در برابر خطر ،‌ از وظایف بنیادی دولت است. اگر مردم ببینند و عملاً احساس کنند که دولت با تمام توان در حال انجام این وظیفه است،  و اما با آن هم قادر نیست در همهٔ موارد جلو مخاطرات را بگیرد، در آن صورت به یقین حاضر خواهند بود که کمر دولت را ببندند تا توانایی های آن افزایش یابد ، ‌نه این که به حق و ناحق به اعتراض متوسل شوند.

اعتراض گستردهٔ امروز نشان میدهد که یا دولت هر آن چه را که در توانش است انجام نداده است و یا این که قادر نبوده وضعیت را به درستی برای مردم روشن بسازد.

این روشن است که افغانستان  قربانی یک جنگ تمام عیار اعلام ناشده است. فهمیدن این هم دشوار نیست که دشمنان میخواهند با پخش جهل و تعصب و با توطیه مردم افغانستان را دچار تفرقه کنند و با ترور و دهشت اراده و امید به زنده گی بهتر را در آنان نابود سازند و جامعه و کشور ما را به عمق پرتگاه تباهی ملی سوق دهند.

و اما این هم روشن است که حکومت دچار کاستی های فراوان درونی است .

اگر سران «حکومت وحدت ملی» نتوانند به کمترین زمان ممکنه  بر مشکلات درون حکومتی فایق آیند، اگر حکومت نتواند تمام توانایی خود را برای مهار کردن بحران و دفع و طرد جنگ اعلام ناشده و خنثا سازی توطیه های دشمنان رنگارنگ افغانستان بسیج کند و اگر حکومت نتواند برای احیای اعتماد و امید مردم اقدامات بنیادی و همه جانبه را طرح و به اجرا بگذارد، در این صورت دیر یا زود کشور با وضعیت انفجاری غیر قابل مهار مواجه خواهد شد.

*

اعتراض یک حق  قانونی است  است - از این حق باید به صورت  قانونی و متمدن  استفاده کرد.

دادخواهی برای هموطنانی که جنایتکاران وحشیانه آن ها را سر بریدند اند ، ‌یک امر عادلانه است.

و اما در عین زمان نباید از شناخت توطیه های دشمن غافل ماند:

- هدف دشمنان از این کشتار وحشیانه ، بر افروختن تفرقه قومی و مذهبی است؛

- هدف دشمنان تخریب توانایی های ملی و ایجاد هرج و مرج و انارشی است؛

- هدف دشمن براندازی نظام و دستیابی به اهداف شوم ضد افغانی است.

پس باید هوشیار بود ...

باید خواست ما تامین  حاکمیت قانون قانون و اجرای عدالت از مجرای قانون باشد.

هدف باید اصلاح و توانمند سازی دولت و ارتقای توانایی ملی برای دفع و طرد توطیهٔ دشمنان افغانستان باشد.

هدف ما باید فردای بهتر و دفاع از امکانات و زمینه ها برای رسیدن به فردای بهتر باشد. باید نیروی خود را در همین مسیر متمرکز بسازیم.

در حرکت امروزی کابل  که در آن هزاران تن از شهروندان اشتراک داشتند،‌ نیروی بزرگی نهفته است. در این حرکت ده ها گروه دارای گرایش ها و اهداف متفاوت  اشتراک داشتند.

باید از خواست های عادلانه و واقعبینانه و حرکات معقول پشتیبانی کرد ؛ و اما نه باید به افراط گرایی و هرج و مرج و خشونت گرایی اجازه داد. نه باید اجازه داد تا عناصر و گروه های افراطی رشتهٔ رهبری اعتراض مردم را به دست بگیرند و در کورهٔ مصیبت مردم آش اغراض سوو خود را بپزند و جامعه را به سوی فاجعهٔ غیر قابل جبران سوق دهند.

چنان که آقای سخیداد هاتف نوشته اند « بعضی سعی می‌کنند با پخش دروغ و اطلاعات مخدوش و اغراق‌آمیز هم که شده تظاهرات دادخواهانه‌ی مردم را به خشونت بکشانند...

ما می‌خواهیم دولت را «پاسخگو» بسازیم، نه این که آن را در سراشیبی یک «بحران غیرِ قابلِ برگشت» بیندازیم. آنانی که می‌گویند دشمنانی چون دولت پاکستان بحرانی از این دست را از خدا می‌خواهند، راست می‌گویند. این یک واقعیت است و نه یک توهم که ما چنان دشمن در کمین نشسته‌یی داریم. توجه داشته باشیم که اگر آدم ربایی و گروگان‌گیری راه موثری برای براندازی حکومت در افغانستان باشد، سازمان اطلاعات پاکستان این روش را به عنوان روشی نتیجه‌بخش بیشتر گسترش خواهد داد...»

بلی ، به هیچ وجه حرفی نگوییم و کاری نکنیم که فردا از آن پشیمان شویم.