11.12.2015

سخن روز

نگاهی بر سفر غنی به پاکستان

نه « زور کم ،‌ قهر بسیار» و نه «عقل کم ،‌ چال کلان»

 

سفر رییس جمهور غنی به پاکستان ، واکنش علنی رییس امنیت ملی و  رییس جمهور پیشین آقای حامد کرزی و استعفای رییس امنیت ملی، بازار داغ شایعات را گرم ساخته است.

سفر رییس جمهور غنی به پاکستان ، واکنش علنی رییس امنیت ملی، اعلامیه رییس جمهور پیشین آقای حامد کرزی و استعفای رییس امنیت ملی، بازار شایعات گوناگون را گرم ساخته است.

اطلاعات منتشره را اگر کنار هم بگذاریم ، دیدن این که افغانستان و پاکستان هردو از سوی قدرت های موثر تحت فشار قرار داشته اند تا از ادامهٔ تشنج در مناسبات متقابل دست برداشته و بر سر میز مذاکرات برگردند، ‌چندان دشوار نیست. نشست سه جانبهٔ افغانستان- پاکستان – امریکا و نشست چهار جانبهٔ افغانستان – امریکا- چین – پاکستان، در حاشیه «همایش قلب آسیا» ‌نیز وجود همچو فشارها را تایید میکنند.

در این که پاکستان نسبت به افغانستان در برابر فشارهای بیرونی توان مانور به مراتب بیشتر را دارد نمیتوان شک کرد. در مورد هماهنگی میان مراکز قدرت در پاکستان نیز کمتر میتوان شک داشت.
در این شکی نیست که توان مانور افغانستان در برابر فشار همزمان قدرت های جهانی هم بنابر نیازمندی های شدید مالی و هم به علت وضعیت حاکم در کشور،‌ نزدیک به صفراست. در چنین شرایطی غیرمسوولانه میبود اگر باز هم افغانستان به شیوهٔ «زور کم ،
‌قهر بسیار» ادامه میداد.

اعلام سفر رییس جمهور به پاکستان ، توسط عبدالله عبدالله رییس اجراییهٔ حکومت وحدت ملی در اجلاس شورای وزیران، نشان میدهد که قبلاً رهبران «حکومت وحدت ملی»‌ در مورد این سفر و مسایل مرتبط به آن مذاکراه نموده و به توافق رسیده بودند.
از سوی دیگر اشارت موجود در بیانیهٔ‌رییس جمهور غنی (اگر آن اشارات عمدی و سنجیده شده باشند) و مخالفت با آن اشارات در اعلامیهٔ صادره از سوی آقای کرزی، نشانه هایی از تغییرات احتمالی در سیاست حکومت افغانستان نسبت به یک مسالهٔ پیچیدهٔ تاریخی تلقی شده میتوانند- تغییراتی که آقای حامد کرزی با آن مخالف است. از این جهت نادیده گذاشتن مسایل یاد شده و پیچیدن در خوب و بد استعفای رییس امنیت ملی، یک بحث انحرافی است. در این که رییس امنیت ملی با آن اظهارتش بسیار غیرمسوولانه و غیر حرفه یی عمل کرد، ‌شکی وجود ندارد.
*
هنوز هیچ ثبوتی وجود ندارد که پاکستان «سیاست عمق سترتیژیک»‌ در قبال افغانستان را ترک کرده باشد. برخلاف ،‌ حوادث ماه های اخیر به روشنی نشان میدهند که ‌جنگ اعلام ناشدهٔ‌پاکستان علیه افغانستان توسعه و تشدید یافته است. در چنین شرایطی این پرسش مطرح میشود که به پاکستان تا چه حد و در چه مقاطع و با چه تضمین هایی میتوان برخی امتیازات را داد تا پاکستان حاضر شود عملاً به جنگ اعلام ناشده و صدور تروریزم ضد افغانی پایان داده ، به استقلال ،‌ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان احترام گذاشته و به حیث شریک برابر در عرصهٔ‌مناسبات متقلاً مفید با افغانستان وارد تعامل سازنده شود.

خوب این که درب دیپلوماسی و راه برای حل مسالمت آمیز مسایل همیشه باید باز باشد، ‌گپ معقول است . و اما به شرطی که هنر تعامل با جهان را آموخته باشیم و اجازه ندهیم تا متجاوزان و مداخله گران در برابر جهان در نقش قربانی ظاهر شوند و افغانستان را منبع خطر برای جهان معرفی کنند. بنیادگرایی و تندروی اسلامی محصول جامعهٔ‌افغانی نیست؛ بل به حیث یک پروژه در دوران جنگ سرد در بیرون از افغانستان تولید و بر افغانستان تحمیل شده است.

دولتمداران افغانستان باید به دولتمداران پاکستان تفهیم کنند که افغانستان حاضر است تا گذشته را به گذشته بسپارد- مشروط به آن که پاکستان از سیاست های سلطه جویانه در قبال افغانستان دست بر دارد ؛ در ختم مصیبتی که برای افغانستان آفریده همکاری نماید و در مناسبات با افغانستان اصول و موازین حقوق بین الدول را دقیقاً رعایت کند. در عین زمان ‌این یک تصور باطل است تا انتظار داشت پاکستان صرف به خاطر رضای خدا ، ‌سیاستش را تغییر دهد.

حکومت افغانستان باید به پاکستان و جامعه ی بین المللی یک نقشه ی راه را- که خوب سنجیده شده باشد- پیشنهاد کند. نقطه ی آغاز این نقشه ی راه باید قطع هرگونه کومک- به شمول آموزش ، تسلیح، تجهیز و دادن پناهگاه- به شورشیان و قطع صدور شورشگری به افغانستان و پایان جنگ اعلام ناشدهٔ پاکستان علیه افغانستان و یا در واقع انجام عملی تعهدات رسماً اعلام شده ی پاکستان در برابر جامعه ی جهانی باشد. مرحله ی نهایی این نقشهٔ راه میتواند مذاکرات افغانستان - پاکستان برای حل مسایل پیچیدهٔ به میراث مانده از دورهٔ‌ استعمار باشد و نه برعکس آن . رفتن در راه معکوس و همچنان سیاست «زور کم، ‌قهر بسیار» میتواند نتایج و پیامدهای غیرقابل جبران داشته باشد. سیاست چهارده سال اخیر افغانستان در قبال پاکستان چیزی مثل « زور کم قهر بسیار» بود . ترک این اشتباه نباید به معنای سیاست «عقل کم ،‌ چال کلان» باشد.

به هر رو، حکومت در ارتباط به سیاست افغانستان با پاکستان باید با مردم به روشنی سخن بگوید و یک اجماع هرچه گستردهٔ‌ملی را شکل دهد- در غیر آن بازار شایعات گرم خواهد ماند و این هم برای حکومت ، هم برای جامعه و کشور بسیار زیانبار است.
 

لینک های مرتبط با موضوع:

- متن کامل کنفرانس مطبوعاتی رییس جمهور غنی

- متن کامل سخنرانی  رییس جمهور غنی در کنفرانس قلب آسیا

- دو رخ سکه ی فریبکاری در مورد دیورند

- مسایل موجود در مناسبات افغانستان و پاکستان

- افغانستان و خطر هژمونی پاکستان

- مناسبت افغانستان و پاکستان

- افغانستان و خطر صوبه ششم شدن

- افغانستان روی چنگک قصابی منافع همسایه ها

- با همبسته گی و اتحاد ملی باید به تروریزم پاکستانی پاسخ داد

- همبسته گی ملی سد مطمین در برابر سیاست ناپاک پاکستان

آرشف سخن روز