11.012015
اسلام - دین خشم و خشونت و یا مهربانی ، بردباری و صلح؟!
ترور پاریس را باید تقبیح و محکوم کرد
آیا این به نفع اسلام و مسلمانان است تا با گفتار و کردار خود یک سیمای جذاب از دین و اعتقادات خود به جهانیان ارایه دهند و در برابر منتقدان و حتا هجو کننده گان و ناسزاگویان ، همانند پیروان ادیان دیگر از خود بردباری نشان بدهند و یا این که همان تصویری را ارایه کنند که سوژه ی طنز و استهزا قرار بگیرد؟!
ترور پاریس جز وارد کردن زیان بر سیمای اسلام و مسلمانان و تقویت نیروهایی راستگرای افراطیی که اسلام هراسی را تبلیغ میکنند و دسته دادن تبر آنان بر ضد مسلمانان در اروپا ، هیچ سودی برای اسلام و مسلمانان نه دارد . اسلامیست ها و اسلام هراسان گرچه در ظاهر دشمن هم جلوه میکنند ، ولی در واقع همدیگر را تغذیه و تقویت مینمایند .
*
ترور پاریس جنایت غیر قابل توجیه است و باید آن را بدون هیچ گونه اما و اگر تقبیح نمود و محکوم دانست.
این به آن معنا نیست که بر چه گونه گی سیاست های کشورهای غربی در مورد کشورهای اسلامی و مسایل موجود در آن نه باید بحث کرد ؛ در مورد مسایل مربوط به مسلمانان و مسلمان تبارها و مهاجران مسلمان در جوامع اروپا نه باید بحث کرد ؛ و یا به این مساله نه پرداخت که چه چیزهایی سبب شده اند تا شماری مسلمان زاده ی متولد اروپا به افراط گرایی و حتا تروریزم متمایل گردند. این مسایل همه قابل مطالعه و قابل بحث اند. و اما، نباید به افراطیون اجازه داد تا این مباحثات را به انحراف کشانیده و با گل آلود ساختن آب ، ماهی مورد نظر خود را صید کنند.
**
گفتنی است که مجله ی شارلی ابدو، از نشریه های طراز اول فرانسه نیست. بسیاری ها با شیوه ی کار آن که بیشتر از طنز مبتنی بر هجو است توافق ندارند . ابراز همبسته گی با شارلی ابدو و قربانیان جنایت تروریستی به معنای تایید شیوه ی کار این نشریه نیست ؛ به بل معنای دفاع از حق زنده گی در فضای امن و قانونیت و دفاع از حق آزادی اندیشه و بیان است و موضعگیری صریح در برابر تروریزم .همچنان باید گفت که به علاوه ی کارتون از پیامبر اسلام ، شارلی ابدو و برخی رسانه های دیگر غربی در مورد عیسای مسیح و مقدسات عیسایی نیز طنزها و کارتون هایی منتشر کرده اند. قانون فرانسه این حق را به شهروندان و رسانه های فرانسه یی میدهد. این که آیا استفاده از این حق را تا این سرحد باید برد و یا خیر مساله ی دیگری است. در غرب معمولا خود یک رسانه و آفرینشگر این مرز را تعین میکند.
***
مسلمانان اگر میخواهند سیمای بهتری در ذهنیت عامه ی جهانی کسب کنند ، نیاز نیست به چین بروند... در آیات قران باربار نیکی ، صبر و بردباری توصیه شده است:
«مؤمنان کسانى اند که دشنام و اذیت را با سلام و مدارا پاسخ مى دهند»- ( مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ و َمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ)
«هرگز بدی و نیکی یکسان نیست، بدی را با نیکی دفع کن تا دشمنان سرسخت مانند دوستان گرم و صمیمی شوند» - (وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ)
با اشاره به کردار پیامبر : «به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مى بودى از گرد تو پراكنده مى شدند. پس بر آنها ببخشاى و براي شان آمرزش بخواه»- (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ)
«در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش»- (وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ)
همچنان رویات بسیاری از برخورد پر از مدارا ، گذشت و حتا مهربانی پیامبر اسلام در چنین مواردی وجود دارند.
البته که در راستای بنیادگذاری نخستین هسته ی دولت عربی، مساله ی کاربرد قوه به میان آمد. و اما حتا در این برهه نیز استفاده از قوه ی قهریه و به خصوص کاربرد نامتناسب قوه ی قهریه رجحان نداشت.
روشنفکران مسلمان بر این باور اند که تنها آیات عبادی قران اعتبار همیشه گی دارند و نه آیات تاییدیی که برای تعدیل عنعنات اعراب و آوردن اصلاحات در جامعه ی عرب آن زمان نازل شده اند. یعنی ایات تاییدی برای محدوده ی مکانی و زمانی خاص اعتبار داشته اند و فراتر از آن اعتبار ندارند . همچنان این نظریه نیز وجود دارد که دو نقش پیامبری و بنیادگذاری دولت را که در شخص واحدی تبارز یافته باید از هم تفکیک نمود. و این دو نظریه بر منطق نیرومندی استوار اند . اصلاحات و تعدیلات جامعه ی عرب آن زمان را باید با امکانات ، شرایطه و نیازمندی های همان زمان ارزیابی نمود ؛ در غیر آن این ارزیابی به گمراهی منتج خواهد شد.
مسلمانان نه باید بگذارند تا اسلامیست ها و به خصوص جهادیست ها و تروریست ها که گفتار و کردار شان مملو از نفرت، نابردباری و خشونت و خونریزی است، دین شان را به گروگان بگیرند. در غیر آن خطر این وجود دارد تا تصویری که همین اقلیت بسیار کوچک ارایه میکند، میتواند در ذهنیت عامه ی جهانی به تصویر اسلام مبدل گردد.
مسلمانان نه برای ذهنیت جهانی ، بل برای امروز و فردای خود و فرزندان شان باید در برابر جهالت ، عقبمانی ، نفرت ، دشمنی و خشونت اسلامیست ها قیام کنند.