سيد حميدالله روغ

چند نکته در مورد

سرگذشت آقای محقق نسب

سرگذشت جناب علی محقق نسب افکارعامهء افغانها راباردیگرتکان داد.خاصتا روشنفکران افغان مقیم خارج چنین رویدادهایی راچونان معیارهایی درنظرمیگیرند که ازمنشورآن ها دربارهءمجموع وضع داخل کشورمی بایست قضاوت کرد.

من باگذشتهء سیاسی جناب محقق نسب و نیز با برنامه و فعالیت های نشراتی ایشان آشنایی قبلی ندارم.اما آنچه برای محقق نسب و پیرامون وی رخ داده است، مسایل بسیارمهم امروز و آینده را مطرح میسازند که عطف توجه به آنهادارای اهمیت اصولی است.   

بنظرمیرسد که مساله راباید در دوسطح مطرح سا خت:

نخست بلحاظ همه آنچه درین جریان برشخص جناب محقق نسب رفته است وشخصیت وحیثیت مدنی ومطبوعا تی جناب ایشان مورد هتاکی وتعرض خشن قرارگرفته است.

این رویدادهمه آنچه رازیرسوال میبرد که بعنوان انکشافات مثبت قانونی وسیاسی درافغا نستان پیروزمندانه به افکارعامه تحویل داده میشود. رویداد محقق نسب نشان میدهد که نه تنها نهادهای قانونی و مدنی درافغانستان ازهمه جهات هنوز نیازمند تقویت همه جانبه اند، بل که مشکل اصلی جامعهءافغانی درین زمینه کماکان پا برجاست که این نهادها اساسا تا کنون نهادینه نه شده اند،یعنی حضورآنها تاکنون به مدارعمل و دوران قانون مبدل نه شده است.

این معضل هم بار دگرخود را نشان میدهد که چند گونگی وتعارض نهاد قضایی ومندرس بودن سراسر این نهاد،ضرورت نوسازی همه جانبهءآن رابحیث یک مسالهءمبرم تحول سیاسی درافغانستان مطرح میکند.

واین که در فاصلهء زمانی نسبتا کم چنین رویدادهایی تکرارمیشوند،این سوال رابه پیش میکشد که چرا اینچنین است ؟ ونهادها و بنیادهایی که به چنین جریانا ت و تمایلاتی مشروعیت می بخشند کدامها اند و از جانب کی و چرا حمایت میشوند؟ اینها به هر گونه ایکه باشند ،به حیث بخشی ازدستگاه حاکم کنونی در افغانستان عمل میکنند، یعنی عکس العمل در برابرمحقق نسب اساسا یک عکس العمل سیاسی است.  

 و اما حادثهء محقق نسب و حساسیت ومقاومت آشکار طیف بطورغیر منتظره گستردهء محافل مشخص در داخل و خا رج افغا نستا ن در برابر آن، درسطح اساسا متفاوتی نیز تفکر برانگیزاست. در"قضیهء" محقق نسب برخی مسایل اصولی کانونی میشوند که یکی از زوایای اصلی بازاندیشی در میراث اسلامی را در مرکز تفکر و تعمق روشنفکران قرار میدهد. محقق نسب تفاوت اساسی واصولی درمیا ن"نص اسلا می" و "متن اسلا می" را مورد بحث قرارمیدهد. بحث دراین تفاوت ها از زمان سید افغانی مطرح بوده وعدهء زیادی مانند اقبال لاهوری و دیگران درین زمینه سخن گفته اند. امروزه این بحث دیگر یک بحث صرفا کلامی و یا فقهی نیست بل که با اساسی ترین مسا یل دگرگونی در ساختار سیاسی جوامع اسلامی پیوند می یابد. یعنی بحث محقق نسب  شرط  ضرور و مقدمهء لازم بحث در ضرورت جدایی دین و دولت در افغا نستا ن و بحث در ضرورت تکثر مذهبی درافغانستان است . این معلوم است که کدام نیروها ونهادها در برابر این جریان مقاومت میکنند، واما اینهم معلوم است که ندای محقق نسب پژواک آینده است و این آینده می آید، برغم هرکس ؛ وبی توجه به غم ویا شادی هرکس .