من خاتول « فروتن تنویر»  در سال  1341 هجری شمسی  در شهر زیبای کابل متولد  شدم  تحصیلات دوران مدرسه ام رادر لیسۀ  ملالی به اتمام رسانیده ام و بعداً شامل فاکولته ء طب پوهنتون کابل شدم ، در سال 1364 ازپوهنتون کابل فارغ گردیدم و در همین سال شامل کدر علمی پوهنتون و بحیث استاد در دیپارتمنت « فارمکولوژی » شامل کار و در پهلوی آن به حیث داکتر اطفال ایفای وظیفه نموده ام . در اواخر سال 1366 به اثر شرایط سیاسی آن زمان مجبور به ترک وطن گردیدم ، وپس از سپری کردن چند ماه در پاکستان، به حیث پناهندۀ سیاسی در هالند قبول شدم . در بهار سال 1371 ازدواج نموده و صاحب دو فرزند هستم . پس از اتمام تحصیلات عالی در دانشگاه آمستردام هالند بحیث داکتر در کشور هالند ایفای وظیفه می نمایم .

 

¦            شما در نخستین روز های رسید ن به هالند و مقا یسه شرائط زنده گی با افغانستان ، چه احسا سی داشتید ؟

 

            پاسخ : طبیعی است هر افغانی که برای اولین مرتبه به  یک کشور غربی وارد میشود تفاوت هایی را می بیند که هم جالب و دیدنی است  و هم نا آشنا ! 

در زمانی که من پناهنده شدم تعداد افغان ها در کشور های غربی کم بودند ، به همین جهت نیز از سوی کشورهای غربی به احترام خاصی پذیرفته می شدند . کمپ ها  برای مهاجرین وجود نداشت . انواع و اقسام پناهنده گی نیز موجود نبود . چون افغان ها آن زمان با داشتن مشکلات اقتصادی تن به مهاجرت نداده بودند بل به دلا یل سیاسی مجبور به ترک دیار شان شده بودند به صورت طبیعی  پناهنده گان سیاسی محسوب می شدند . در راستای همین پالیسی ، کشور فرانسه برای شاگردان لیسه های ملالی و استقلال و همچنان کشور آلمان برای شاگردان لیسۀ امانی، آن وقت به صورت عاجل ویزه های دخول به این کشور ها را می دادند . در کشورهای غربی وقتی مردم با  افغان ها مواجه می شدند ،  به هزران تعریف و تمجید از ما افغان ها می پرداختند و از تاریخ ، فرهنگ ، و شجاعت مردم ما به خصوص مقاومت مردم افغانستان در برابر اشغالگران شوروی آن وقت را یاد آوری و تمجید می نمودند . کلمۀ مجاهد و دین اسلام را به شکل بسیار عالی ارزیابی می کردند .

 

¦            شما از محدود افغا ن ها و آن هم از میان زنانی هستید که توانسته اید در هالند در سطح تخصص و سپس به حیث یک داکتر کار بکنید و حال باز هم می خواهید تخصص تان را در سطح عالی تری ارتقأ ببخشید . چه چیز به شما کمک کرد تا به این مؤفقیت ها دست یابید ، و اکثر هموطنان دیگر و بویژه زنان دیگری نتوانند چنین مؤفقیتی داشته باشند ؟ 

 

            این که من چه گونه توانستم - به قول شما-  به سطح عالی تر آموزش و کار برسم چند عامل را  قابل یادآوری می دانم . اولأ ، خودم با علاقه مندی خود  رشتۀ طبابت را انتخاب نموده بودم و همیشه در رابطه به این رشته و مسلک از کنجکاوی خاصی بر خوردار بودم . ثانیاً ، شاید هم عنعنۀ خانواده گی  نیز در این مورد نقشی داشته باشد : پدرم هم داکتر بود و پدر کلان ام نیز که  زمان  حبیب الله خان  به حیث  «عطار باشی » در بار ایفای وظیفه می نمود ، پسر کاکای پدرم داکتر دربار اعلیحضرت ظاهر شاه بودند . ثالثاً ، خانواده و به خصوص همسرم که  فوق العاده در این راستا همراه و همسفرم بود و تا هنوز هم می باشد در احیای مجدد و تداوم مسلکم نقش ارزنده یی را ایفا نموده اند .

 

¦            آیا در سال های گذشته هنگام آموزش و کار در هالیند ، در محیط زند ه گی و کا ر و هنگام  مراجعه به ادارات رسمی ، نسبت به شما به علت خارجی بودن و مسلمان بودن بر خورد تبعیض آمیز شده است ؟

                             

            به صورت عموم نه ، به خصوص در مراجع بلندی چون وزارت صحت عامه ، پوهنتون ها ، کورس های زبان و دیگر مراکز علمی و اکادمیک ؛  اما ، متأ سفانه در مرا جع پاینتر ، بلی ! به طور مثال در دفاتر سوسیال که خوشبختانه مدت کوتاهی با این دفاتر سر و کاری داشتیم . 

¦            آیا پس از 11 سپتامبر و انفجار ترین در مادرید و بویژه قتل تیو وان گوگ ، در رویه ء همکاران تان و سائر مردم در محیط کار و جامعه نسبت به شما رو نما نشده است ؟

            شخصأ احساس نه کرده ام . شاید هم به خاطری که اجرای این گونه اعمال زشت از نظر من هم محکوم  و قابل تقبیح اند.  از سوی دیگر هالند که یک کشور چند ملیتی است . مقامات سعی میکنند  تا حقوق سایر ملیت ها را نیز درنظر  بگیرند. به همین ارتباط حتی الامکان سعی بعمل آمد تا جلو یک نوع انارشی را بگیرند.

 

 

¦            آیا حجاب اسلامی شما اکنون در شهر وبازار بیشتر جلب توجه می کند ؟

 

            نه ، مگر  چرا  ؟

 

¦            آیا در این ارتباط با همکاران و هالندی های دیگر بحث های نیز داشته اید ؟

 

            بلی ! من به عنوان اولین زنی که در شرایط اروپا و آنهم در سطح بلندی به عنوان یک داکتر با چادُر به وظیفه ام ادامه میدهم ، بعضأ مورد پرسش قرار می گیرم . من هیچگاه یک جانبه قضاوت نه میکنم ، حتی در مورد قتل تیو وان گوگ در یک جلسه ء  عمومی زنان ابراز نظر کردم که درست است که دموکراسی  با آزادی بیان معنا می یابد اما باید حساب آزادی بیان را از اهانت و توهین به مقدسات یک ملت جدا کرد . نکات ضعیف عملکردهای « تیو وان گوگ » را همراه با عملکرد های نادرست مسلمان ها با ارایۀ منطق و استدلال لازم بیان کردم .

 

¦            موضع شما نسبت به حوادث تروریستی و از جمله قتل تیو فان گوگ  چیست ؟

 

            تیو وان گوگ یک فلمساز ، تحلیل گر و رژیسور بود که اخیراً  انتقاد های شدیدی در زمینه های مختلف  از خود نشان داد و   در پهلوی انتقاد بر  حرکات و عملکرد های دیگر مسلمانانی که از کشور های ، ترکیه ، مراکش به خاطر کار آمده بودند  مستقیمأ  دین  اسلام را به  شیوۀ  تند و اهانت آمیزی مورد هدف قرار داد  که   از حد یک نقد سالم بیرون و تنها  عقده گشائی های فردیی آقای گوگ شمرده می شد .  متأسفانه  این گونه عُقده گُشائی های وی و بعضی از همکارانش مخصوصأ یک خانم سوما لی الاصلی که از اعمال زشت ِ مسلمان نما هایی که در زادگاهش سومالیا  از سال های سال به نام اسلام انجام می یافت به شمول «  عمل ختنه کردن زنان »   ، مو جب قتل وی گردید .  این عملکرد ها وقتی برازنده شد که همین خانم سومالیایی الاصل به کمک آقای « تیو فان گوگ » آن چه را که در کشور سومالیا به نام اسلام مشاهده کرده بود در یک فیلم به نمایش گذاشت  و به جای اسلام حقیقی اعمال  مسلمانان را به شکل بسیار زشتی زیر نام اسلام معرفی کردند و از طریق تلویزیون به نشر رسید . پخش و نشر این فلم، قهر تمامی مسلمانان را بر انگیخت  تا بالاخره آقای « تیو وان گوگ » توسط یک جوان مراکشی  که در هالند تولد شده بود به قتل رسید .                                                                                                                                            

 به نظر من حوادث تروریستی چه در امریکا و چه در هسپانیا و سایر کشور ها ي جهان قابل تقبیح است بالخصوص که این اعمال تحت نام اسلام انجام می پذیرد .   فعلآ در دنیا ي امروزی  یک نوع جنگی در جریان است که روی پول وقدرت می چرخد . به این معنا که از یک طرف اسم اش را « جهاد  » می نامند  و به این نام مقدس خون انسان های بی گناهی  را می ریزانند و از سوی دیگر بنام  « دموکراسی !»و « آزادی » دست به انسان کُشی می زنند . سیاست مدار های امروزی افراد خود خواه ، جاه طلب و حریص و نا قانعی هستند . شما می بینید که مکاتب مختلف سیاسی که برای یک هدف انسانی پایه گذاری شدند ،چگونه به افتضاح کشانیده شدند، که متأسفانه  امروز نوبت اسلام و دموکراسی فرا رسیده است .!                                                                                                                                

 

¦            مسلمانان تا چه حد خود در ارایۀ  یک تصویر واقیعبینانه از خود تقصیر داشته است ؟

 

            اکثریت مسلمانان در هر گوشه ای از جهان کلتور خود را یا بهتر گفته شود عنعنات خود را در اولویت قرار داده اند تا  ارایۀ تصویر واقعی از اسلام را. مثلأ در کشور سومالیا طوری که  قبلأ نیز به آن اشاره کردم « ختنه کردن زنان » را اصل اسلامی می دانند  و یا در کشور ما افغانستان ، تصویر  جنگ ، شهید و غازی ، فورأ حمله کردن ، عدم تحمل عقاید نامسلمانان خصوصیات یک مسلمان واقعی محسوب میشوند !  افکار و اندیشه های  شخصیت ها و مشاهیر  افغانستان و جهان اسلام  را با  پیروی کور کورانه از نظریات و عقائد آنان  تا سرحد یک لجاجت خشک ! پائین آورده اند  !

 

 

¦            دیگران تا چه حد و چرا در مورد شکل گیری ذهنیت منفی نسبت به اسلام و مسلمانان و تبارز تصویر دشمن از اسلام و مسلمانان در ذهنیت عامه در کشور های غربی تقصیر دارند و تا چه حد این ناشی از سؤ تفاهم است و تا چه حد عمدی و اگر عمدی است انگیزه و اهداف آن چیست ؟

 

            با اشاره به فکتور های بالا ،  در قدم اول  مسلمانان خود ،  در عرضه  و ارایۀ تصویر نادرست از اسلام نقش  داشته  اند  . این را هم باید نادیده نگیریم که در به وجود آوردن این وضعیت  حکام برای بقای شان  با چهره های دوگانه ، ضربات شدید را در ذهنیت مردم در برابر اسلام سبب شده اند . و حتّا با  رویکار ساختن نصاب تعلیمی ضعیف و مسخ شده ، تاریخ را هم به نفع خود شان تغییر دادند . به نظر من اگر این وضعیت را به صورت دقیق ریشه یابی کنیم پرده از روی بسیاری چهره ها و قوت هایی که به عناوین مختلف و جذابی در کشور ما و سایر کشورها حضور داشتند بر ملا خواهد شد . البته فرقی نه می کند که به نام سوسیا لیزم   و توسط « شؤون اسلامی » ژست اسلام خواهی را بگیرند   و یا هم  به نام « اسلام صد در صدی! » اسلام را در مخالفت با آرزوهای واقعی انسان های امروزی تعبیر و تفسیر کنند!

 

¦            به نظر شما افغان ها و مهاجران از سابر کشور های اسلامی در اروپا چه می توانند بکنند تا فضای مناسبات میان آنان و جوامع میز بان بهبود یابد ؟

 

 

            به نظر من هر انسان از خود ویژه گی های خاصی دارد ، هیچ وقت دو انسان از لحاظ خصوصیات با هم قابل مقایسه نیستند.  اگر بخواهیم با حفظ این اصل که هر  اختلاف مثبت  موجب پیشرفت در جامعه  است میان هم روابط حسنه داشته باشیم ، امر نیکی خواهد بود . و زمانی که ما به حیث انسان های معقول و متمدن متاعی  برای  یک تبادله داشته باشیم و بر مبنای همین فورمول در کشور های پیشرفته زندگی اختیار کنیم و در ارتباطات مان برخورد متعادل اختیار نمائیم از فرهنگ خویش نه تنها خجالت نه کشیم بل با صداقت و دوستی بر آن چه که در کلتور ما چیزهایی برای گفتن داریم افتخار کنیم . این کار زمانی ممکن است که با فهم و شناخت  از کلتور دیگران و کشور دیگری که ما برای مهاجرت برگزیده ایم  با شناخت و احترام به قوانین آن کشور ها به زندگی خود ادامه دهیم . حس تنبلی را از خود دور کرده تا جایی که امکان داشته باشد از راه کار و زحمت پول را بدست آورد ، از وابسته گی به دفاتر اجتماعی و کمک دهنده حتی الامکان بپرهیزیم .

***

ديدگاه های ديگر:

ايان هرسي علي: همه مذاهب در ذات خودشان تبعيض بين زن و مرد را دارند نه تنها اسلام بلکه مسيحيت، يهوديت، بوديزم و همه مذاهب

قانون شريعت و جهاني سازي اسلام سياسي

جنبش زنان مسلمان در جامعه چند فرهنگي هاليند