وسيمه امين شيردل

نظيفه فاراني

پروين ون كنوبلوخ

عبدالرشيد پراچگاني

عالم سليمان

 

 

*1 نظر پرسی 

     

... ما روشنفكران از هزاران سال پيش خسارات نفرت انگيزي به بار آورده ايم : قتل عام ها به نام يك آرمان ، به نام يك مكتب و به نام يك تيوري ، اين كار ما است ، اكتشاف ما است - اكتشاف روشنفكران . همين اندازه كه احساسات انسان ها را در برابر يكديگر برنينگيزيم - گرچه گويا اكثراً با پاكترين نيت ها هم صورت گرفته باشند ــ كار بزرگي كرده ايم ...

کارل پوپر

متن سخنراني کارل پوپر را در ادامه اين بحث مي توانيد بخوانيد

 

          

 

آسمايي به گونه هدفمند بحث در مورد روشنفکر را  نه با مراجعه به شخصيت هاي نامور عرصه دانش و فرهنگ ، بل با پخش پرسشنامه يي ميان  هموطنان مهاجر افغان در آلمان ، آغاز نمود . در اين ميان هيچ نوع گزينش خاص مدنظر نبود ، بل  كوشش ممكنه به کار رفت  تا در بحث طيف گسترده از ديدگاه ها  و نظرات بازتاب يابند . هدف آن بود تا ديده شود که افغان هاي تعليم يافته چه تصور و داوريي در مورد روشنفکر و وظايف او در جامعه افغاني دارند . 

اين هموطنان مهرباني نموده و به فراخوان ما پاسخ مثبت گفته و به پرسش ها پاسخ داده اند :

 1- ميرمن وسيمه امين شيردل ، ليسانسه پوهنځي ادبيات پوهنتون كابل ، سابق معلمه در مكاتب مختلف نســــوان  و ســپــــس آمــــــــره ديپارتمنت زبان دري در ليسه رحمن بابا ، فعلاً بيكار.

2- خانم نظيفه فاراني، 48 ساله ، فارغ التحصيل دارالمعلمين كابل ، سابق معلمه ، فعلاً بيكار .

3-خانم پروين ون كنوبلوخ ، 41 ساله ،  سابق معلمه معارف .

4- شاغلي عبدالرشيد پراچگاني، تاجر و متشبث خصوصي كه از حدود چهل سال در آلمان مشغول كار مي باشند .

5-آقاي عالم سليمان ، متشبث خصوصي ، كه از جمله به حيث كنسرتگذار ، هموطنان مقيم آلمان با نام ايشان  آشنا اند .

  ·  پرسش اول  : وقتي كه اصطلاح روشنفكر را مي شنويد ، چه تصوراتي در ذهن شما خطور مي كنند ؟

آقاي پراچگاني : روشنفكر بايد از وابسته گي هاي قبيله يي و افكار يك  جانبه مبرا باشد .  شاعري اين مفهوم را چه خوب ادا كرده است :

غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود

از هر آنچه رنگ تعلق پذيرد آزاد است 

 

آقاي عالم سليمان : روشنفكر كسي است كه داراي هوش ، فكر و انديشه روشن باشد .

خانم وسيمه  امين شيردل : اصطلاح روشنفكر تداعيي ذهني است شـــامــــل آنــــعــــده

روش بينان و روشنگرايان كه منافع علياي كشور را ارجحيت داده و در طريق ارتقاي سطح دانش و بينش جامعه خود در چهارچوب كلتور ، بينش و دانش ، فرهنگ اصيل افغاني و ملي گرايي ، با تمام مسايل برخورد روشنگرايانه داشته باشند .

خانم نظيفه فاراني : كلمه روشنفكر از كلمه " Intellectuel" فرنگي از " Intellectualis" لاتين گرفته شده است. اين اصطلاح فرنگي معني هوشمند و فهميده را مي رساند ، نه روشنفكر را . اين غلط مشهور ذهن را به كجراهه مي برد . يعني وقتي آدم كلمه روشنفكر را مي شنود فوراً براي آدم تداعي مي شود كه يك انسان تحصيل كرده و متمدن و ... در حالي كه اين تصور نادرست است . چنين شخصي رامي توان زير نام هوشمند و فهميده رديفبندي نمود ، نه الزاماً روشنفكر . به پنداشت من اگر انسان خود را از بند تصورات قسمت و تقدير خلاص كرد و مهار زنده گي خود را خود به دست گرفت و در سرنوشت خود و همنوع خود مؤثر واقع شد ، آنگاه است كه اين شخص مي توان را مي توان روشنفكر  گفت .

دانشمند و بزرگان ديگر  را نمي توان الزماً روشنفكر پنداشت .آنان هوشمندان و خبره گان در رشته تحصيل و كار شان اند .

به نظر من روشنفكر ، يعني آزاد انديش .

با آنچه گفته آمد ، ما در جامعه خود كمتر روشنفكر يا روشن انديش داريم .

دانشمند و كارشناسي كه آزاد انديش نباشد ، روشنفكر بوده نمي تواند ، بل تنها فهميده و هوشمند خواهد بود .

  ·  پرسش دوم  : اين تصورات در مورد كدام شخصيت هاي تاريخي يا موجود افغاني صدق مي كند ؟ ( تنها چند نام را تذكر دهيد )

خانم امين شيردل : در مورد كساني كه در راه آزادي ، ارتقاي كشور و تماميت ارضي ، حفظ نواميس ملي و كلتور جامعه خود قرباني ها داده اند ، كه اسامي شان بر جبين تاريخ نقش است .

آقاي پراچگاني : مثلاً سيد جمال الدين افغاني ، حضرت مولانا جلال الدين بلخي يا امثال شان ؛ در تاريخ معاصر چنين كساني را سراغ ندارم .

  ·  پرسش سوم : از روشنفكران در تاريخ افغانستان چه كارهاي مثبت و چه كارهاي منفيي سر زده اند ؟

خانم وسيمه امين شيردل : هستند و بودند روشنفكراني كه در تاريخ معاصر كشور جهت حفظ و حراست ناموس ، آبرو ، تماميت ارضي ، هويت ملي ، جهش به طرف ديموكراسي، زنده گي همگون و تساوي حقوق از هيچنوع قرباني دريغ نفرموده اند و برعكس هستند كساني كه خود يوغ اسارت و برده گي بر گرده مي كشند و جامعه را به اسارت و برده گي سوق مي دهند  در حالي كه سنگ وطنپرستي بر سينه مي كوبند و دعواي روشنفكري و روشنبيني  را به صورت كاذب شعار خود ساخته اند .

  ·  پرسش چهارم : به نظر شما چه كسي را مي توان روشنفكر ناميد ؟

آقاي عبدالرشيد پراچگاني :  كسي كه وابسته گي فكري يكجانبه نداشته باشد . بي خوف و بدون ترس حقبين و حقيقتگو باشد.

خانم نظيفه فاراني : يك روشنفكر بايد وقت كافي براي انديشيدن داشته باشد . مثلاً ، يك حمال يا يك دهقان در تلاش است تا خود و فرزندان خود را سير كند ، او وقتي براي انديشيدن و امكاني براي روشنفكر شدن در اختيار ندارد .

يك روشنفكر بايد از منافع خود بگذرد ، يعني از بند خود نيز آزاد گردد . و اگر منافع مردم را بر منافع خود ترجيع داد و بدون بدون رياء و تعصب در خير و صلاح  مردم كوشيد، چنين شخصي را مي توان روشنفكر گفت .

خانم پروين فون كنوبلوخ : انسان روشنفكر نبايد شرايط را از ديدگاه خودش ديده و خود را در قشر محدود احاطه و محصور نمايد .

انسان روشن دنيا را  به ديده باز و كشوده ديده ، زنده گي انسانها را نظر به محيط اجتماعي شان مي ـبيـند .  و در اجتماع از دانش و فرهنگ بهره برده و حق را از ناحق تشخيص داد و جدا مي كند .  و هر نسل را نظر به دوره آن نسل پذيرفته و ارزيابي مي كند . 

آقاي عالم سليمان : روشنفكر كسي است هوشمند كه  فهيم و داراي انديشه روشن باشد.

  ·  پرسش پنجم : روشنفكر در جامعه چه نقشي را بايد ايفا كند ؟مبرمترين وظيفه روشنفكر در مرحله كنوني چيست ؟

آقاي عالم سليمان : كار و كوشش پيگير براي روشن ساختن اذهان مردم  وظيفه اساسي روشنفكر است .

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : رهنمايي فكري جامعه را برعهده بگيرد.

خانم وسيمه امين شيردل : روشنفكر بايد ايفاگر نقش وحدت ملي ، و حراست فرهنگي و كلتوري جامعه خود باشد و از طريق تنوير اذهان جامعه نقش سازنده داشته باشد.

مهمترين وظيفه روشنفكر در حال كنوني مبارزه در برابر گرايش هاي سودجويانه ، غير معقول ، سمتي ، جهتي ، لساني و كيش شخصيت پرستي است كه بايد جاي آن رابه وحدت ملي داد .

خانم نظيفه فاراني : مبرمترين وظيفهروشنفكر در مرحله كنوني اينست كه تمام نيرنگ ها و رياها را تشريح كند ، واقعيت ها را بدون ترس از جاهلان ، به خاطر رفاه جامعه برملا كند .

خانم پروين فون كنوبلوخ : روشنفكر افكار خويش را براي مردمش آشكار مي كند و سعي مي ورزد تا افكار كوچك و محدود را تحت تأثير قرار دهد ، هيچوقت از زنده گي اجتماعي دور نمي شود و حتي در شرايط مشكل نيز  وظايف خود را انجام مي دهد . در اينجا در زنده گي مهاجرت مسأله مبرم كومك معنوي به نسل هاي نوخاسته مي باشد كه از مسايل موجود ميان دو فرهنگ متفاوت ( فرهنگ خانواده يعني جامعه مبدأ و فرهنگ جامعه ميزبان ) دچار دشواري ها اند . 

  ·  پرسش ششم : روشنفكر با رسوم و عنعنات رايج در جامعه ، چه گونه بايد برخورد كند ؟

آقاي عبدالرشيد پراچگاني :چون در همان جامعه زنده گي مي كند ، نمي تواند از آن دوري كند .

خانم نظيفه فاراني : چون تمام رسوم و عنعنات جامعه را در كل نمي توانيم درست بگوييم - زيرا بعض رسوم و عنعنات نادرست و  مزخرف نيز داريم- بناءاً بايد توجه اش ار به آن رسوم و عنعناتي مبذول دارد كه بدرد جامعه مي خورد و از آني كه به درد جامعه نمي خورد بگذرد .

خانم وسيمه امين شيردل : رسوم ، عنعنات و فرهنگ مثبت را حفظ و تشويق نمايد و بر منفي خط بطلان بكشد.

  ·  پرسش هفتم : روشنفكر افغان ، از روشنفكران غربي چه چيزهايي را بايد بياموزد ؟

خانم وسيمه امين شيردل : آنچه را كه سازگار با فرهنگ جامعه افغاني است .

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : آزاد فكري ، حقيقتپسندي و حقيقـتـگويي .

آقاي عالم سليمان : دانش ، تحقيق و پشتكار را .

خانم پروين فون كنوبلوخ : بايد براي بهروزي خود و مردم خويش ، فرهنگ غرب را نيز مطالعه كرد و با آگاهي از آن و طبعاً با شناخت كامل از فرهنگ افغاني مي توان سازگاري و پيشرفت را براي نسل جديد پيشكش نمود . منظور من به خصوص در باره مسايل زنده گي مهاجرت و فرزندان مان در اينجا است . بايد مادران و پدران  در اين باره داخل گفت و شنود شد ، تا حقايق را و ايجابات را دريابند . بيخبر ماندن خانواده هاي مهاجر از فرهنگ غرب و بيگانه ماندن فرزندان از فرهنگ افغاني، سبب عدم تفاهم متقابل ، بي اعتمادي متقابل و  اعمال فشار و تجميل محدوديت هايي مي گردد كه  پرمخاطره اند. در اين مورد روشنفكران مسإوليت خاصي براي حل مسايل دارند - هم در برابر بزرگسالان و هم در برابر نونهالان . 

  ·  پرسش هشتم : چند درصد از باسوادان جامعه افغاني به نظر شما روشنفكر اند ؟

خانم وسيمه امين شيردل : نخست بايد تعداد باسوادان را شمرد  تا بعداً در باره تعداد روشنفكران  صحبت شود .

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : در جامعه فعلي قحط الرجال است .

آقاي عالم سليمان : 0,05   فصيد...

  ·  پرسش نهم : مناسبات ميان روشنفكران افغان را چه گونه ارزيابي مي كنيد ؟

خانم وسيمه امين شيردل : مناسبات ميان روشنفكران افغاني با كمال تأسف هم آهنگ و استوار بر منافع ملي نيست .

  ·  پرسش دهم : مناسبات ميان روشنفكران افغان ، به نظر شما چه گونه بايد باشد ؟

خانم وسيمه امين شيردل : مناسبات ميان روشنفكران بايد بر محور وحدت ملي و گرايش هاي ملي استوار باشد .

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : عاري از خودخواهي و  خود محور بيني . روشنفكر بايد صميمي باشد.

خانم نظيفه فاراني : مناسبات روشنفكران بايد مانند مناسبات ولتر ، با دوستان و مخالفانش باشد . ولتر كه از رهبران انقلاب كبير فرانسه بود ، بهترين سرمشق است . او مي گويد : من تا پاي جان تلاش خواهم كرد تا تو انديشه ات را بيان كني ، گرچه مخالف من هم باشد .

يا به گفته خوشحالخان ختك كه فرموده اند:

كه ته وايي چي زه يم

او زه وايم چه زه يم

نه به ته يي نه به زه يم

او كه ته وايي چي ته يي

او زه وايم چي ته يي

هم به زه يم او هم به ته يي

آقاي عالم سليمان : اين مناسبات بايد عاملانه و بر پايه احترام متقابل و بردباري در برابر همدگر استوار شود .

·       پرسش  يازدهم : آيا شما خود را روشنفكر مي دانيد ؟

خانم وسيمه امين شيردل : با مطالعه اين پرسش من با خودم در جدالم.

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : ديگران بايد در اين مورد قضاوت كنند .

خانم نظيفه فاراني : در اين مورد قضاوت ديگران شرط است .

  ·  پرسش دوازهم   : از روشنفكران افغان چه پرسش هايي داريد ، كه آسمايي آن ها را با آنان در ميان نهد ؟ اين پرسش ها را به نظر شما با كدام شخصيت هاي افغاني مطرح كنيم ؟

آقاي عبدالرشيد پراچگاني : به نظر من در جامعه پنجاه سال گذشته روشنفكر حقيقي كه افكار آزاد و بي الايش داشته باشند ، نداشتيم و اگر هم كند و گذار بودند تحت شكنجه و زبانبندي حاكمان وقت قرار داشتند و يا تبعيد شدند .

آقاي عالم سليمان : با همه .

خواننده گان محترم ، اين بحث در شماره هاي بعدي نيز ادامه خواهد يافت و ما خواهيم كوشيد تا با روشن ساختن تصورات موجود پيرامون اين مسايل ، بحث جدي علمي را در باره آنها آغاز كنيم.

البته، نـتـنـها هر هموطن علاقه مند به اين بحث مي تواند براي شماره بعدي به سوالاتي كه در بالا مطرح شده اند پاسخ بگويد، يا نظريات ارايه شده را نقد كند ، بل ما از ايشان خواهش مي نماييم تا در اين بحث سهم بگيرند .

خواهشمنديم پاسخ هر پرسش   حتي المقدور از  سه چهار  سطر بيشتر نشود. همچنان خواهش مي نماييم تا زنده گينامه كوتاه ، يك قطعه فوتو و نيز آدرس پستي و شماره تيلفون تان را نيز حتماً بفرستيد. لطفاً اين را نيز فراموشنفرماييد كه بنويسيد چه پرسش هاي ديگري را بايد در اين بحث مطرح نمود و از نظر شما آنها را به كدام شخصيت هاي افغاني براي دريافت پاسخ بايد فرستاد . به اميد همكاري شما .

***

* برگرفته از  شماره 15  مجله آسمايي ( جون 2000)

*****

 

u برگشت به صفحهء اول