رحمت گل

از بغلان

« منشور مصا لحه » و تکلیف مردم

حوادث و جنایات قریب به سه دهه جنگ وخون ریزی در افغانستان به همگان معلوم است وبه توضیح وشرح و بسطی ، نیاز ندارد.بحث اینجاست که پارلمان افغانستان که خود را مظهر ارادهء مردم میداند، از کدام مردم میخواهد نماینده گی نماید.واراده ونیات چه کسانی را میخواهد در پارلمان، تمثیل کند؟؟

منشور مصالحهء ملی مصوب پارلمان ومجلس سنای افغانستان که جنایتکاران جنگی را از تعقیب عدلی وجزایی معاف گردانیده اند، میتواند پاسخگوی داد خواهی مردمی باشد که طی این سالها فرزندان، مادران وپدران شان را در اثر خشونتها وتعصب قومی ومذهبی واید یو لوژیک از دست داده اند؟ وجنایات بیشمار جنگی را متحمل گردیده اند؟در این باره وچندی وچونی این مساله، فراوان مقالات، تحلیل ها واظهار نظرهای موافق ومخالف تا کنون ابراز شده است که نمیخواهم باردیگر روی ان بحث شود.اگر این پارلمان که از گروههای مختلف شامل در جنگ تشکیل گردیده است، مردانه وجا نانه به گناهان وجنایات خود در برابر مردم افغانستان اعتراف میکردند که به راستی چنین اعمالی در جر یان جنگها از جانب ما و هواخواهان ما صورت گرفته اما بخاطر اعاده صلح وآشتی ملی ، واحیای مجدد افغانستان و خرابیهای ناشی از جنگ، ما از شما ملت عذر می خواهیم ، باز هم یک بینی خمیری میشد و ملت صبور و خطا پوش افغانستان گزیری نداشتند که بخاطر مصلحت های ملی،آنها را نبخشند.لکن با اینهمه خطا ها وجنایات، هنوز هم پا فشاری دارند که بیگناه اند وهنوز قهرمانان ملی ومنجی افغانستان اند آیا میشود که ازچنین جنایتی که من فقط چشمدید واطلاعات دقیق خود را از جنایات یکی از این جنگ سا لاران بعنوان مثال ذکر میکنم چشم پوشی کرد، و گفت که نه، ما جهاد و مبارزه کرده ایم و کشور را از تجاوز! خارجی ها و بد بختی نجات داده ایم؟ خواهشمندم نهاد های دفاع از حقوق بشر، ارگانهای دولتی افغانستان و جامعهء بین المللی به این فاکت ها توجه فرمایند که چه کسی حق دارد این همه جنایات رخ بدهد و هنوز هم حق بخشیدن را داشته باشد؟

ولایت بغلان، از جمله ولایت هایی است که باشنده گان آن در طول آن سالهای جنگ، و ویرانی ها، بیشترین آسیب ها و قربانی ها را هم توسط عمال دولتی و هم به وسیلهء فرماندهان محلی مجاهدین ، تجربه کردند و مرگبار ترین ستم ها و خون ریزی ها را پذیرا شدند. و هنوز هم که جامعهء بین المللی در این کشور حضور دارد، و بلیون ها دالر کمک ها سرازیر شده است، قلبهای خونین مردم و ویرانی های ناشی از جنگ، در این ولایت ،التیام نپذیرفته است.

محمد یوسف دولت زایی مشهور به (بشیر بغلانی )، که از خونریز ترین وسفاک ترین فرماندهان حزب اسلامی گلبدین در حوزهء بغلان مرکزی بود، در طول همان سالهای جنگ همیشه در سکوی قدرت و دهشت افگنی و قتل ها قرار داشت و سر گروپ ها و فرما ند هان تحت امر او،درهرکجا به آدمکشی، به آتش کشیدن مکاتب، ترورمعلمان تخریب تاسیسات اقتصادی ومختل ساختن نظم عامه وایجاد شرایط رعب و ترس، زبانزد خاص و عام بودند. نام های سفاک و خون ریزی مانند بشیر، آمر غیور، افضل بنوال، و صوفی پاینده از حزب اسلامی، آمر عبدالحی حقجو، ازجمعیت اسلامی در نهرین  و برخی از جنایتکاران در حاکمیت وقت مانند محمد خان پیگیر،( والی) نظیف الله نهضت،( والی)، عبدالغیاث شاروال دربغلان ( که بعدا در علاقه داری برکهء نهرین توسط مردم دستگیر وبه دار آویخته شد)، جلال الدین رییس کوپراتیف های دهقانان (که در جنگهای دهنه ء غوری و تا له و برفک ، اسیران جنگی را با سنگ میکشت و میگفت که مرمی ضایع میشود، سر هزاره های قیام کننده را چت و مال شان را به امر عبدالله امین چور کرد) و دهها جنایتکار دیگر که مرتکب قتل مردم بیگناه و زنده به گور کردن ها شده اند، نام های آشنایی اند که تا نسل ها باقیست، نام و خاطرات ننگین و تلخ آن ها از صحیفهء ذهن مردم، زدودنی نیستند.

در سال 1359 شمسی، تیم هاکی بازان افغانستان که غرض انجام مسابقات سپورتی بخارج از کشور رفته بودند، در راه بازگشت، از راه شیر خان بندر وارد افغانستان شدند. وقتی سرویس حامل آنها در منطقهء بغلان رسید، توسط چریک های بشیر اسیر وبه حسن تال بغلان انتقال داده شدند. بشیر، پس از باز پرسی هویت های آنها بسیاری از آنها را وحشیانه و بطور فجیعی بقتل رسانید. و برخی ها فرارنمودند. حتی ورزشکارانی که پیام آوران صلح وهمصدایی میان مردمان و ملتها اند، نیز از ظلم و جنایت این جنایتکار در امان نماند. اسامی برخی از کشته شده گان :

( 1)_ عبد الغنی، مشهور به راید جشنی.(2 ) _ عبد الجبار، افسر اردو(.3 )_عبد الهادی، افسر اردو( 4 )_هدایت الله، افسر اردو.( 5 )_ محمد هاشم، افسر اردو.(6 ) _سمیع حمیدی، مغازه دار شهر کابل(.7) _ معلم ضمیر، از نورستان.(

(8 )_ سلیم گولکیپر، از کابل.( 9 )_ محمد رفیع از کندهار(10 )_جان سنگ،ترینر تیم ملی هاکی از اهل هنود.آنهایی

که فرار نموده بودند:

(1 ) رحمت الله نورستانی، مامور شار والی کابل.و فعلا معاون فنی ریاست فدراسیون ملی المپیک کابل.

(2 ) شیر خان، افسر اردو که فعلا در لندن زنده گی میکند.

(3 ) گل رحمن، مامور شار والی کابل که فعلا در جرمنی زنده گی میکند.

( 4 ) معلم با قی که فعلا معلم بر حال در لیسهء انصاری کابل ، وظیفه اجراء میکند.( اسامی افراد از ریاست المپیک کابل بدست آمده.وبا منابع محلی وآگاه از قضیه ، دقیق ساخته شده است.) بشیر بغلانی، قاتل صد ها نفر روشنفکر، متنفذین محلی، دهقانان، معلمان، زنان وشاگردان وافسران وسربازان اردو و افراد بیگناه است که جنایات او بار ها در رسانه ها و مصاحبه های فعالان سیاسی ومدافعان جامعهء مدنی و حقوق بشر افغانستان به نشر رسیده است.اسامی برخی از این افراد که بدست بشیر کشته شده اند، اینهاست:

1 _ معلم کریم، لیسا نسهء فاکولتهء زراعت از شهر کهنهء بغلان.

2 _ محمد نعیم برادر معلم کریم ، لیسا نسهء فاکولتهء زراعت.

3_ آته مراد ، از فرما ندهان حزب اسلامی وسپس جمعیت اسلامی از حوزهء حسن تال بغلان.

4 _ سخیداد، مامور زراعت. از شهر جدید بغلان.

5 _جلاد، فرما نده شهری حزب اسلامی از شهر جد ید بغلان.

6 _ حاجی محمد رحیم، از متنفذ ین محلی شهر جدید بغلان که بد ستور بشیر کشته شد.

7 _ حاجی سلطان محمد، والی آنوقت ولایت بغلان که بدستور بشیر بوسیلهء صوفی پاینده، از فرماندهان محلی حزب اسلامی حکمتیار در حوزهء خنجان اسیر وکشته شد.این کشته شده گان وجنایات یک فرمانده، مشت نمونه خروار بود.

گفتنی است که دهها نفر معلم وشاگردان مکاتب ومامورین حکومتی بوسیلهء بشیر کشته شده اند که اسامی شان با گذشت سالیان دراز، فراموشم گردیده است.آیا همین پارلمان ویا مراجع دیگر، از وارثان این کشته شده گان پرسیده اند که شما قا تلین عزیزان خود را میبخشید یانه؟.چه کسی حق دارد از فراز خون این عده کشته شده گان بیگناه( که تنها همین عده را من شنیده ام ومی شناسم)بگذرد وقلم عفو، بر گناهان قا تلین آنها بکشد؟!