ورود به صفحهء هنر ادبيات و فرهنگ                         ورود به صفحهء آلمانی

حميد عبيدی

تأکيد روی چند نکته

 در 

آغاز دومين دههء نشراتی  آسمايی

- در مورد پايان نشرات مطبوع و تمرکز روی نشراتی انترنتی آسمايی

- تقسيم سايت آسمايی به سه بخش مستقل - سياسی ، اجتماعی ؛ هنری ، ادبی و فرهنگی؛ نشرات به زبان آلمانی

- باور ما در مورد ضرورت حياتی  تحول فکری و فرهنگی و اهميت کار پيگير روشنگرانه در اين مسير

- موضع مستقل ما در قبال حکومت و مخالفين آن

- کار ما در کدام سمت ها بیشتر متمرکز خواهد بود

I

آسمایی که نخست به شکل مجلهء سه ماهه ( فصلنامه ) پا به عرصهء وجود نهاد  و نزديک به 9 سال به نشرات خود ادامه داد،  در فرجام با  پاگرفتن رسانه های آزاد در داخل افغانستان ، لازم دانست تا نقش و جايگاه تازهء خويش را در خانوادهء رسانه های جمعی افغانی چستجو می نمايد. از جمله به همين جهت و  با توجه به رشد سريع کاربرد انترنت در افغانستان ، ما مصمم شديم تا با اعلام پايان نشرات فصلنامهء آسمايی، تمام توان خود را روی نشرات انترنتی آسمايی متمرکز بسازيم.   647689 بار مراجعه به صفحهء آسمايی در سال 2006 ،   و افزايش روز افزون شمار خواننده گان و شمار مراجعات به صفحهء آسمايی نشان می دهد که تصميم برای تکيه برنشرات انترنتی ، جهت گسترش شمار خواننده گان و بازتاب به موقع رويدادهای افغانستان و سازماندهی به مباحثات روی مسايل حاد و اساسی  کشور ، کار درستی بوده است.

با توجه به حساسيت کنونی اوضاع افغانستان و با در نظر داشت شکايات  شمار کثيری از خواننده گان از تراکم بيش از حد مواد در صفحهء آسمايی و دشواری در دريافت مطالب مورد علاقه، از آغاز سال 2007 صفحهء انترنتی آسمايی به دو بخش با نشانی های جداگانه و مستقل تقسيم گرديد - اولی برای مباحثات روی مسايل اساسی امروز و فردای افغانستان  و دومی برای هنر ، ادبيات و فرهنگ  . به همين ترتيب در پايان فبروری سالجاری صفحهء آسمايی به زبان آلمانی زير نام «Germanasamai»  نيز به کار آغاز کرد.

البته ما بر اين نکته واقف هستيم که شايد شماری از خواننده گان که به بخش های گوناگون  نشرات آسمايی يک برابر علاقه مند بودند ، اين راه حل را نپسندند ؛ زيرا برای ديدن و خواندن مطالب مورد علاقهء شان اکنون بايد به دو و يا سه نشانی جداگانه مراجعه بنمايند؛  ولی روشن است که اين تقسيم، پافتن مطالب مورد علاقه را در هر بخشی که باشد ساده تر می سازد.

II

آسمايي بر اين باور است که راه درست ، با ثبات و مطمين حل مسايل موجود، غلبه بر عقبماني قرون و تأمين رشد اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي افغانستان و تأمين شرايط بهتر زنده گي براي مردم افغانستان زماني گشوده شده مي تواند که جامعه افغاني در عرصه فکري و فرهنگي برابر و همسو با نيازمندي هاي جهان امروز متحول گردد. اين امر به ويژه در جهان معاصر که غنا و فقر کشورها ديگر بر مبناي ميزان منابع طبيعي نه ، بل با معييار توانايي هاي فکري ، ميزان دانش و اطلاعات و مهارت هاي باشنده گان آن ها محاسبه مي شود ، بيشتر از پيش اهميت کسب مي کند. به همين علت است که کوشش هاي آسمايي روی گشايش و فراخ ساختن دريچه ها در مسير چنين تحولی متمرکز است.
همزمان با تأکيد بر اهميت نگرش نقادانه نسبت به گذشته و امروز ، بايد روشن بسازيم که اين به معناي کم توجهي به پيشينه تاريخي و فرهنگي کشور و مردم ما نيست. ما به ميراث هاي ارزنده و پسنديدهء اين تاريخ و پيشينه ارج مي نهيم و بر اين باور هستيم که برون کشيدن آن ها از زير بار لايه هاي تحجر ، تعصب و خرافات و پالايش ارزش هاي مثبت و ريشه ها و هسته هاي سازنده و انساني فرهنگ باستاني ما به يکي از منابع مهم تحول فکري و فرهنگي مورد نظر مبدل شده مي تواند.

آسمايي در عين زماني که به ارزش هاي عالي و جهانشمول بشري ارج والا قايل است و نوسازي معاصر افغانستان را برابر با ويژه گي ها و توانايي هاي جامعه افغاني و در راستاي ايجابات و امکانات جهان امروز يک امر حياتي براي بقاي افغانستان به حيث يک کشور و افغان ها به حيث يک ملت مي داند با «فرهنگ تقليد» که چند بار جامعه ما را به پرتگاه فاجعه کشانيده است ، مخالف است و بر اين باور است که بايد «فرهنگ تقليد» را با «فرهنگ تفکر» جاگزين کرد و آن را رشد و گسترش داد و تعميق بخشيد.


III
آسمايي به آينده يي مي انديشد که همه مردم افغانستان به حيث شهروندان آزاد ، آگاه و تام الحقوق کشور واحد افغانستان و اعضاي ملت واحد ، برادرانه و با احساس نيک وحدت و همبسته گي ملي و همبسته گي و تعاون اجتماعي نسبت به همديگر، در کنار هم و با همديگر در صلح و صفا زنده گي کنند. ما گرايش هاي فرقه يي - بر اساس تبار ، قبيله و قوم ، زبان، سمت و مذهب و امثالهم و به خصوص گرايش هاي تند و افراطي و به همين سان همه اشکال تبعيض و امتياز بر اساس تعلق اتنيک ، زباني ، سمتي ، مذهبي و ديني را - که خواهي نخواهي به نفاق ، اختلاف و دشمني ميان باشنده گان افغانستان دامن مي زنند ، خطرآفرين ، غيرعادلانه و مخالف منافع و مصالح همه گانی مي دانيم و به همين دليل در صفحات آسمايي چنين مطالبي منتشر نشده و نخواهد شد. البته اين به معناي بحث علمي و منطقي و متمدن بر مسايل و دشواري هاي موجود بر سر راه مبدل شدن ما به يک ملت واحد - در معناي معاصرش - نمي باشد.

آسمايي نه از حکومت برسراقتدار پشتيباني مي کند و نه هم در مخالفت با آن قرار دارد. ما عين موضع را در برابر اپوزسيون سياسي حکومت نيز داريم . و امّا ، با توجه به اين که روند پيريزي دولت معاصر در افغانستان ، امريست ضروري براي رفع بحران و رسيدن به صلح و ثبات و تأمين شرايط براي بازسازي افغانستان و در اين راه هزار و يک مسأله و مشکل موجود اند ، به باور ما لازم است تا به رغم همه کاستي هاي اين روند ، با آن با خونسردي، احتياط و احساس مسؤوليت برخورد نمود – به اين معناي که از کاستي ها و انحرافات بايد انتقاد نمود و کوشيد تا از برنامه ها و اقدامات سازنده در اين راه حمايت کرد.


IV
متأسفانه اين يک حقيقت تلخ است و امّا لازم است آن را روشن گفت که   تفکر و فرهنگ سياسي در افغانستان هنوز در سطحي نيست که حتّا نيروهايي که صادقانه به دموکراسي باورمند اند -در کردار چه که حتّا از ديدگاه نظري هم- دموکراسي را خوب نماينده گي بکنند. فرهنگ پسماندهء سياسی و رسانه يی در کشور از ما ميطلبد تا به حيث يک نشريه آزاد  بکوشيم تا گفتار و کردار دولتمداران و سياست مداران را زير ذره بين قرار داده و هر آن گفته و کرده بازيگران عمده صحنه سياست را که مخالف ارزش ها و موازين آزادي ، حقوق بشر ، دموکراسي ، عدالت اجتماعي ، همبسته گي و وحدت ملي و منافع و مصالح علياي ملي باشد ، برملا ساخته و انتقاد نماييم.

 

V
ما از ارزش ها و موازين آزادي ، حقوق بشر ، دموکراسي ، عدالت و همبسته گي اجتماعي با اين باور و آرزومندي که با تحقق اين ارزش ها و موازين ، امکانات ، شرايط و زمينه ها براي زنده گي مؤافق به حيثيت و شأن انساني براي مردم افغانستان فراهم شده مي تواند ، پشتيباني مي نماييم ؛ ولي ، آسمايي به حيث يک نشريه آزاد و مستقل فرهنگي ، اين وظيفه را ندارد تا براي حل مسايل موجود و رسيدن به فرداي افغانستان برنامه ارايه کند. ارايه چنين برنامه ها وظيفه احزاب سياسي است . به حيث يک نشريه روشنگر وظيفه ما اين است تا برنامه هايي را که در اين زمينه ارايه مي شوند مورد بحث و نقد قرار دهيم و افق هاي ديد و تفکر را در سمت ايجابات معاصر گسترش دهيم .
حتّا يک نيم نگاه به فضای مناسبات ميان روشنفکران دارای انديشه ها و پيشينه های گوناگون و نيم نگاهی به مناسبات ميان گروه های گوناگون سياسی و انديشه يی  که همه روزه در نشرات تصويری ، شنيداری، مطبوع و انترنتی بازتاب های آن قابل تشخيص اند نشان می دهد که هنوز هم  نوعی جو جنگ سرد ميان اين گروه ها  حاکم است. علل اين وضع هرچی باشد ، نتيجه و پيامد آن برای سرنوشت ملی افغان ها در اين برههء حساس و سرنوشتساز مهلک است و مانع از تشکل ،  نزديکی ، تفاهم و همکاری ميان  نيروهای هوادار صلح ، دموکراسی ، تجدد ، عدالت اجتماعی  و وحدت ملی می گردد.
آسمايي بر اين باور است که گسترش تماس ، شناخت متقابل و همکاري سازنده ميان روشنفکران افغان مبتني بر اصول بردباري در برابر مخالفين انديشه يي و احترام متقابل و ديالوگ ميان دارنده گان ديدگاه هاي گوناگون ، ظرفيت ها براي غلبه بر نتايج و پيامدهای جنگ تباهی آور روانی سه دههء اخير را مضاعف مي سازد. به همين جهت است که آسمايي پيوسته کوشيده است تا ميزبان گفت و شنودها ميان دارنده گان ديد گاه هاي گوناگون باشد.

در اين ميان آسمايی کوشش های خويش را در زمينه های زيرين  بيشتر از پيش متمرکز خواهد ساخت:

- تمرکز کار روی سازماندهی مباحثات و گفت و شنودها در رابطه به مسايل اساسی و سرنوشتساز در جامعهء افغانی به منظور روشن ساختن راه ها و وسايل برونرفت از بحران دراز مدت  و تأمين حرکت با ثبات جامعهء افغانی در مسير رشد و تکامل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سياسی افغانستان و تأمين عدالت و رفاه اجتماعی در کشور و برداشتن موانع و دشواری ها از سر راه ساختن ملت- دولت باثبات، توانا و توانايی آفرين؛

- معرفی  آخرين دستآوردهای دانش ، هنر ، ادبيات و فرهنگ معاصر  جهانی به ويژه به  کومک  کادرهای جوان افغان که   در کشورهای پيشرفتهء جهان در دانشگاه های معتبر تحصيلات عالی کسب نموده و توانايی و صلاحيت علمی اجرای چنين کاری را دارند؛

- گسترش گفت و شنود ميان بخش های گوناگون روشنفکران و فرهنگيان افغانستان ؛

- کوشش در راه وساطت اطلاعات باوری و ارايهء تصوير واقعبينامه از اوضاع در افغانستان و مسير انکشاف آن برای افغان های مقيم در خارج .

VI

حقيقت تلخ اين است که با وجود انزجار گستردهء مردم از گروه ها و گرايش های افراطی و رژيم های ايديولوژيک و تماميت طلب و گروه های برخاسته از خندق های جنگ سرد ،  روشنفکران و فرهنگيان افغانستان که يک سدهء کامل در متن جامعه بودند و در آن روح تجدد و بيداری می دميدند در اثر فاجعه های پياپی سه دههء اخير به حاشيه پرتاپ شده اند  و تا هنوز هم نتوانسته اند از اين ناکامی های درس های لازم را فراگيرند و جايگاه شايسته و اثرگذاری را در جامعه کسب کنند.  با آگاهی از وسعت و عمق وظايف گرانی که روشنفکران و فرهنگيان افغان در مرحلهء سرنوشتساز ملی بر دوش دارند ، و با آگاهی کامل از  محدوديت ها و دشواری هايی که در اين مسير موجود اند، آسمايی آرام و بی سر و صدا دههء تازه يی از کار و کوشش را آغاز می کند  و  از شما اميد همراهی و همکاری دارد- همکاری و همراهی که در آن هميشه دريچهء ديد و ارزيابی انتقادی از کار آسمايی نيز باز بوده و از اين پس  نيز  باز خواهد بود.

***

 

ورود به صفحهء هنر ادبيات و فرهنگ                         ورود به صفحهء آلمانی