رسيدن به آسمايی : 16.05.2007 ، ساعت : 07:11:28 ؛ نشر : 16.05.2007 ؛ ساعت 10:20

سنجرسهیل

اخراج پناهجویان افغان از ایران:

یک تیر و دو فاخته

کشور ایران اعلام کرده است که روند اخراج اجباری پناهنده گان افغان را کاهش می دهد.این مطلب را معاون وزیر خارجه ایران آقای مهدی صفری روز گذشته در دیدارش با داکتر سپنتا وزیر امور خارجه کشور بیان داشت.در اعلامیه یی که از سوی دفتر مطبوعاتی وزارت امور خارجه کشور انتشار یافته است گفته شده که طرف ایرانی علاوه بر تعهد مبنی بر کاهش روند اخراج اجباری پناهجویان افغان، اقداماتی را برای جابجایی آنها در افغانستان نیز انجام خواهد داد.

اعلامیه هم چنین از سهل شدن روند صدور ویزای ایران برای متقاضیان افغان نیز سخن می گوید که ظاهراً جانب ایرانی متعهد به آن شده است.این در حالی است که روزانه صدهاتن از افغانها از صبح زود برای اخذ ویزای ایران در کنار سفارت آن کشور در کابل و دیگر شهرهای افغانستان که قنسولگری ایران در آن وجود دارد، در صف های طولانی انتظار می کشند.با این حال روند صدور ویزای ایران روزهای طول می کشد و هر افغانی که متقاضی ویزاست ناگزیر باید تکت رفت و برگشت هواپیما را نیز به ایران آماده کرده و نیز برای معاینات صحی به یکی از کلنیک های ایرانی مراجعه کند.این درحالی است که اعلامیه وزارت خارجه کشور از تعهد ایران برای صدور ویزای کار به آن افغانها نیز سخن گفته است به شرطی که سند کار از سوی کارفرمایان ایرانی به آنها آماده شود.

هر چند در نگاه اول تصمیم دولت ایران بخشی از نگرانی های موجود را در زمینه اخراج اجباری پناهجویان افغان از ایران کاهش می دهد اما موضوعی که باعث ایجاد شک در مورد این تصمیم ایران شده این است که چرا ایران در نخست به اخراج جمعی اجباری پناهجویان افغان اقدام کرد ولی حالا می خواهد این روند را آهسته تر سازد؟

گمان غالب در بسیاری از حلقات سیاسی و روشنفکری افغانستان این است که اخراج جمعی پناهجویان افغان جدا از دلایلی که دولت ایران می آورد،ملحوظات سیاسی نیز در عقب خود داشته است که یکی از عمده ترین مسایل قابل مکث در این مورد همانا جو سازی برای رد صلاحیت داکتر سپنتا از وزارت امور خارجه افغانستان بود.

منابع نزدیک به داکتر سپنتا که نخواسته نام شان افشا گردد گفته اند که اخراج جمعی پناهجویان افغان مبتنی بر یک برنامه از پیش تعین شده و در هماهنگی با گروه های سیاسی داخل پارلمان افغانستان صورت گرفته است.به باور آنان دل نگرانی ایران از حضور داکتر سپنتا در سمت وزارت امور خارجه، این کشور را واداشته است تا در تفاهم با گروههای سیاسی نزدیک به پاکستان و جبهه متحد ملی دست به سلب صلاحیت داکتر سپنتا از وزارت خارجه به واسطه پارلمان افغانستان بزند.

براساس شواهدی که از سخنان شماری از کارشناسان و اطرافیان آقای سپنتا برمیاید عاملی که ایران را به این اقدام واداشته است تقریباً به چند ماه پیش بر میگردد. به گفته آنان داکتر سپنتا در مذاکراتش با جانب ایرانی که چندی پیش به دنبال ایجاد جبهه ملی به کشور ایران سفر کرده بود مسایلی را مطرح نموده بود که برای ایرانیان به ویژه از یک وزیر تاجیک تبار کابینه کرزی انتظارش را نداشته بودند.

گفته می شود در این سفر جانب ایرانی در کنار حمایت از ایجاد جبهه ملی از داکتر سپنتا خواسته بودند تا در مورد آب هیرمند نیز مذاکراتی را با آنان انجام دهند.در حالیکه آقای سپنتا با قاطعیت موضوع مذاکره در مورد آب هیرمند را خارج از صلاحیت خودش خوانده بود و گفته بود که تصمیم مذاکره در مورد آب هیرمند از صلاحیت های رییس جمهور است ولی باید پیشاپیش وضعیت آب این دریا باید از سوی یک گروه از کارشناسان بی طرف مطالعه شود تا تصویری روشنی در نزد افغانستان برای مذاکره وجود داشته باشد.

هرچند در هنگام برگشت آقای سپنتا از ایران وی شایعات در مورد هدف سفرش را که رسانه ها از آن به عنوان سفری جهت پرسیدن چون و چند جبهه ملی یاد کرده بودند رد کرد،اما حالا روشن شده است که آقای سپنتا در آن زمان و به هدف بحث بالای همین موضوع به ایران رفته بود که در کنار آن ایرانیان موضوع آب هیرمند را نیز مطرح کرده بودند.

البته روشن است که عکس العمل رییس جمهور کرزی در برابر ایجاد جبهه ملی که دخالت برخی از سفارت ها و کشور های همسابه را در ایجاد آن دخیل دانسته بود و به دنبال آن سفر آقای سپنتا به کشور ایران در آن زمان واضح می سازد که رفتن آقای سپنتا به ایران در آن زمان زیاد هم غیر عادی نبود.

حالا که ایران روند اخراج اجباری پناهجویان افغان را کم کرده است واضح است که آنان از رد صلاحیت آقای سپنتا و یا حداقل سلب مشروعیت وی به عنوان وزیر امور خارجه مطمین شده اند و دیگری نیاز نیست که با اخراج اجباری پناهجویان افغان به حیثیت خود در انظار عامه جهانی صدمه وارد کنند.روشن است که ایران از یک طرف با جو سازی برای رد صلاحیت داکتر سپنتا با این کار نتیجه پیش بینی شده را بدست آورده است و از جانب دیگر با آهسته تر کردن روند اخراج اجباری پناهجویان یک نوع احسان گذاری نیز بر دولت افغانستان کرده است.چون اخراج اجباری پناهجویان افغان به عنوان یک عامل فشار بر دولت افغانستان باید تا مدت زیادی به دست ایرانیان باقی بماند و هرگاه و ناگاه ضمن جوسازی های سیاسی در افغانستان از این وسیله می توانند به نوعی دولت افغانستان را همیشه ممنون احسان خود نگهدارند.