حميد عبيدی
آن روز آسمايی هم هندو بود ...
آقای ايشر داس با باز کردن صفحهء کابل ناتهـ ، گام جديدی در کار فرهنگی دراز مدت خويش برداشته است . اين نشريه گاه گاه نکات قابل توجهی را هم در مورد مسايل هموطنان هندو و سکهـ ما به نشر می رساند - کاری که بايد می شد و بايد بشود . و اين کاری نيست که تنها صفحهء کابل ناتهـ ، بل همهء نشريه هايی که خود شان را هوادار آزادی ، دموکراسی ، عدالت و وحدت ملی می دانند، بايد به آن توجه بکنند .
نوشتارهای آقای ايشرداس از نظر من به اين علت نيز جالب اند که وی از زخم ها و دردهايی هم سخن می گويد که خود از سرگذرانده است . وقتی نوشتهء اخير آقای ايشرداس را که بازتاب بخشی از محروميت و اهانت هايی را که وی و ساير هموطنان هندو و سکهـ ما متحمل شده و هنوز هم می شوند خواندم ، ندايی از دورن به من گفت تا در اين باره مطلبی بنويسم و لااقل مراتب همبسته گی خويش را با اين هموطنان ابراز دارم و از خواست های برحق شان علناً پشتيبانی بنمايم .
در مورد ديد انتقادی برحق آقای ايشر داس در مورد کم توجهی به حقوق هموطنان هندو و سکهـ ما در قانون اساسی و نيز برخوردهای ناشايسته با عقايد و مراسم مذهبی اين هموطنان ، می خواهم بر چند نکته اشاره بکنم .
- گرچه در مادهء بيست و دوم فصل دوم قانون اساسی تساوی حقوقی شهروندان افغانستان به رسميت شناخته شده است ، ولی متأسفانه برخی مواد ديگر همين قانون هموطنان غيرمسلمان ما را در حالت تبعيض قرار می دهند . اين يکی از موارد جدی تناقض در قانون اساسی و تناقض برخی مواد اين قانون با اعلاميهء جهانی حقوق بشر و اسناد متممهء آن است که افغانستان آن ها را امضأ نموده است .
- چنان که شاهد بوديم شماری از روشنفکران و عناصر و گروه های هوادار دموکراسی و تجدد ، در روند مباحثات روی مسودهء قانون اساسی و نيز شماری از نماينده گان در لويه جرگهء قانون اساسی با تلعيق پيشاوندها و پساوندها و احکامی که سبب بروز همچو تناقضات در قانون اساسی گرديده ابراز مخالفت نمودند ، وامّا اين که همچو تعليقات چی گونه بر قانون اساسی تحميل شدند ، همه آن را می دانيم . و می دانيم کسانی اين تعليقات را بر قانون اساسی تحميل کردند که مسلمانان افغانستان نيز از دست شان ستم های بسيار کشيده اند .
- صرف نظر از اين که قانون چی بگويد و يا نگويد ، اهانت به مقدسات دينی و مذهبی و اعتقادات ديگران عمل قبيح و شرم آور است . و چنين حرکات و برخوردهای شرم آور متأسفانه به خصوص در برابر هموطنان هندو سکهـ ما نه تنها در گذشته موجود بوده اند بل هنوز هم موجود اند .
- من بر اين باورم که يکی از وظايف روشنفکران روشنگر ما اين است تا از طريق کار فکری و فرهنگی زمينه را برای رفع هر گونه موانع در برابر تساوی حقوقی شهروندان افغانستان فراهم سازند . در جامعهء ما تنوع دينی ، عقيدتی ، زبانی و اتنيکی موجود است . بی احترامی واهانت به هريک از اجزای اين تنوع ، نه تنها مخالف موازين و ارزش های متمدن انسانی است ، بل مخالف منافع و مصالح ملی ما نيز است و بر بنياد همبسته گی و وحدت ملی ما صدمه می زند . ما بايد فرهنگ بردباری و احترام متقابل ميان دارنده گان عقايد گوناگون را رشد بدهيم و در برابر هرگونه رفتار و گفتار اهانت آميز در مبارزه کنيم . حتّا اگر بر حقوق مخالفان فکری ما نيز تعرض صورت بگيرد ، بايد در برابر آن حساسيت نشان بدهيم .
- البته با چند نوشتار و نامه و اعلاميه نمی توان اوضاع را تغيير داد . جامعهء ما نيازمند يک تحول فکری و فرهنگی بنيادی است و ما با درک همين نکته بر جبين آسمايی نوشته ايم : « بدون تحول فکری و فرهنگی متناسب با ایجابات جهان معاصر ، حل پایدار مسایل جامعۀ افغانی و بازسازی معاصر افغانستان ناممکن است. آسمایی در مسیر گشایش روزنه ها به سوی یک چنین تحولی خواهد کوشید » . حال می خواهم تأکيد بورزم که ما در اين کوشش ها هيچ وقت هموطنان هندو سکهـ را نيز به حيث اعضای جامعهء افغانی فراموش نخواهيم کرد . به باور من زمانی افغانستان از نظر اجتماعی وارد عصر کنونی خواهد شد که هموطنان هندو و سکهـ ما نه تنها شهروندان متساوی الحقوق کشور خويش به شمار روند ، بل جامعه آماده گی آن را داشته باشد تا اگر از ميان اين هموطنان شخصی خودش را به پست رياست جمهوری افغانستان نامزد کند و نسبت به نامزدان ديگر شايسته گی بيشتر کسب اين مقام را داشته باشد ، مردم وی را برگزينند . و امّا ، با آن که سخت آرزومندم هرچه زودتر چنين روزی فرا برسد ، واقعبيانه که بنگريم تا رسيدن یه آن مرحله هنوز هزاران فرسخ فاصله داريم . اين واقعبينی به معنای آن نيست که ما آرمان های شريفانهء آزادی ، برادری ، برابری و عدالت را به فراموشی بسپاريم. برخلاف با ديدن کوه هايی از موانع بايد حجم وظايفی را که در برابر ما قرار دارند دريابيم و برای تحقق آن ها کمر همت ببنديم و بدانيم که هر قدر برای انجام وظايف مشترک پرتفاهم تر و متحدانه تر عمل کنيم ، همانقدر کار ما پربار خواهد بود .
- فکر می کنم امضأ کننده گان نامهء سرگشاده به رييس جمهور حامد کرزی - که به ارتباط تعرض به حقوق قانونی آقای محقق نسب و تقاضای اعادهء حقوق قانونی وی نگاشته شد - با من مؤافق خواهند بود اگر بگويم که ما در صورت تعرض بر حقوق هر هموطن ديگر - از جمله هموطنان هندو و سکهـ - نيز همانند مورد آقای محقق نسب ، عمل خواهيم کرد.
ايشر داس گرامی ، مطمين باش « هرگاه يک هندو يا سکهـ افغان "خداي" بگويد » و «او را به "بيردي" گفتن» نگذارند و بخواهند « سرش را از تنش جدا» کنند ، ما آرام نخواهيم نشست و سکوت نخواهيم کرد .
در پايان می
خواهم يادآوری نمايم که در اعتراض بر دستور طالبان به اهل هنود و سکهـ
افغانستان برای حمل نشانهء زرد روی لباس ، ستارهء زردی را بر روی جلد شمارهء
18 , 19 چاپ کرديم و در توضيح از جمله نوشتيم
برای ما همه افغان ها صرف نظر از
منشأ و تعلقات قومی ، زبانی ، دينی
، مذهبی و سمتی يک برابر افغان هستند و گفتيم که ستارهء زرد بر روی اين
شمارهء آسمايی به نشانهء همبسته گی با هموطنان هندو است
.در همين شماره در متن کوتاه و با حروف بزرگ صدای اعتراض خود را بلند کرديم .
با تعليق آن ستاره آن روز آسمايی نيز خودش را در قطار هموطنان هندو و سکهـ
شمرد ...