جاوید فرهاد


بیا و بخوان!



شب تاریک از ستاره بخوان

در سکوت دلم دوباره بخوان

جاده بن بست و کوچه ها بسته

رهگذر! حرف راه و چاره بخوان

درد خود را که صاف و ساده نشد

با کنایه، به استعاره بخوان

صوفیانه دلم به زیر لبت

آیت سبز استخاره بخوان

از علف هر کی می سراید شعر

شاعر از سنگ سنگ خاره بخوان

دل من مثنوی درد و غم است

نه دو بیتی نه چار پاره بخوان