زنده گینامه ی کوتاه دکتور ببرک ارغند

 

ببرک ارغند در سال هزارونهصد چهل و نه میلادی در شهر کابل به دنیا آمده است. مادرش خورشید و پدرش غلام محی الدین نام داشت.  به ترتیب در ولایات بلخ ، کابل و قندهار در لیسه های باختر ، حبیبیه و میرویس هوتکی به مکتب رفته است.  دانشکدهء ادبیات و علوم بشری وقت را در کابل تمام نموده و دکتورا در رشتهء روزنامه نگاری را از یونوورستی صوفیه ِ بلغارستان به دست آورده است.

ببرک ارغند از سی سال به این سو مینویسد.

زادگاه پدری ببرک ارغند قریهء ارغنده ِ ولسوالی پغمان ِ ولایت کابل است. این قریه در بیست کیلومتری شهر کابل موقعیت دارد.   خانوادهء پدری اش از ریشهء سلیمانخیل، از شاخهء ستانکزایی تترخیل میباشند که همان ارغند یوال های امروزی باشند.  و تخلص موصوف نیز در همین واژه ریشه دارد.
ملا عبدالحق ارغند یوال در جنبش مشرو طیت اول ، نظام الدین خان ارغند یوال در جنبش مشروطیت دوم ، پروفیسور محمد انور ارغند یوال و چند تن شایستهء دیگر، از پرورده گان همین قریهء کوچک اند.

اجداد مادری موصو ف با پنجصد فامیل از اقارب و خویشاوندان خویش ، در زمان زمامداری احمدشاه بابا- بنا بر دلایل سیاسی - از سمرقند و بخارا به افغانستان کوچیده اند و پس از توافق شاه ِ مذکور در منطقه ء کوهدامن شمالی- به خاطر مطبوع بودن آب و هوای آن - سکونت اختیار نموده اند. احمد شاه بابا به ریُس این خانواده لقب « نواب » را اعطا نموده است.  و به همین دلیل خانوادهء مادری وی نوابی تخلص میکنند.

دکتور ببرک ارغند عضو اتحادیهء نویسنده گان افغانستان و عضو اتحادیهء ژورنالستان جمهوری افغانستان بوده  و دارای
لقب ِ کارمند شایسته ء فرهنگب ود. وی اولین مدیر مسؤول ِ هفته نامهء درفش جوانان و اولین مدیر مسؤول مجلهء فرهنگی وطن و مدیر مسؤول مجلهء زراعت ( دهقان ) بوده است.
ببرک ارغند گرچه از دیر زمانی دست اندرکار نویسنده گی بوده است؛ ولی رمانهای پر آوازهء« پهلوان مراد و اسپی که اصیل نبود » و « کفتربازان » اوج کار آفرینشی وی به شمار رفته و این دو رمان توجه کسانی را هم  که پیشتر از آن به دلایل سیاسی و اندیشه یی حاضر نبودند وی را در جرگهء نویسنده گان سرشناس افغانستان بپذیرند، جلب کرد و با واکنش های تحسین آمیز آنان مواجه گردید.  رمان« پهلوان مراد و اسپی که اصیل نبود » در سال روان خورشیدی (1386)اقبال تجد ید چاپ یافت.
آثار داستانی موصوف را به صورت کل میشود به دو بخش جدا نمود : آثار قبل از مهاجرت و آثار بعد از مهاجرت.
آثار قبل از مهاجرت (به اروپا) عبارت اند از :
1 - دشت الوان ، مجموعهء داستانهای کوتاه ؛
2- د فترچهء سرخ ، مجموعهء داستانهای کوتاه ؛
3- مرجان ، مجموعهء داستانهای کوتاه ؛
4- شوراب ، داستان دراز ؛
5 - حق خدا حق همسایه ، داستان دراز ؛
6 - اندوه ، داستان دراز که اقبال چاپ ِ مستقل و جداگانه را نیافت و در پاورقیهای روز نامهء انیس آن زمان باقی ماند ؛
7- راه سرخ ، داستان دراز ؛
8- مردان ِ مسلح ، نمایشنامه ( در ستیژ کابل ننداری به نمایش درآمد. )
9- آدمها ، نمایشنامه.
داستانهای کوتاه ِ « مردی که حامله بود» ،« صبحگاه در خانهء قنات» ،« کوچه های آتش گرفته» و عدهء دیگراز نوشته های وی در مطبوعات کشور به صورت پراگنده به چاپ رسیده اند.  و عده یی از داستانهای کوتاهش به گونهء مثال :« میرزا و دوستش حمزه» ،« حافظ من و زمزمه» ،« خواستم پشک داشته باشم» و داستلن ِ« فیروزه بانو» در گیرو دار حوادث و جنگهای داخلی کشور از میان رفته اند.
آثاری که در هجرت نوشته است عبارت اند از:
10- داستانهای کوتاه ِ« شهر ِ شکسته» ، « و سوم این که» ، « سایه» ، « آیینه و خنجر» ،« کلید هفتم« ، « یلدا » ، « شراره » ،« مرغ آمین»و« ساز ها و آوازها » که عده یی از این نوشته ها به شیوهء ریالیسم جادویی نگارش یافته اند.
11- « پهلوان مراد واسپی که اصیل نبود» ، رمان در چهار صد و بیست و هفت صفحه ؛
12-« کفتربازان »، رمان در چهار صد و پنجاه صفحه ؛
13-« سفر ِ پرنده گان ِ بیبال »رمان در چهار صد وشصت وپنج صفحه.
فلم هنری لحظه ها به اساس داستان همین نویسنده روی نوار آمده است.

۱۴- «لبخندِ شیطان » رمُان  دوجلدی در (۱۱۴۹) صفحه ؛

۱۵- «خانواده ما» ،‌رمان در (  ) صفحه.


ببرک ارغند پس از ناگزیری ترک افغانستان در کشور هالند اقامت گزید. وی به تاریخ ۲۲ آگست سال ۲۰۱۹ در اثر بیماریی که عاید حالش بود چشم از جهان بست.