رسیدن به آسمایی: 03.05.2010 ؛ نشر در آسمایی: 03.05.2010

هوشدار!

- هر نوع مسووليت ارتکاب آثار اين صفحه  بر عهدهء شخص کاکه تيغون است!

- کليهء مسووليت های ناشی از خواندن آثار کاکه تيغون بر دوش شخص خوانندهء آن ها می باشد!

 

کاکه تیغون

کاکا! تخم داری؟

چهار روز رخصتی در پیش است. آدم را ترس فرا می گیرد. نه! کم است. دود از کلۀ آدم بلند می شود. نه برای اینکه چهار روز رخصتی کم است، بلکه برای اینکه آدم نمی داند چگونه می توان از چهار روز،استفادۀ هشت روز را کرد. حرص در حد اعلای آن.
همکارم مثلی که از خطوط چهرۀ آدم های مغضوب، کشف اسرار می کند، می گوید :
- چرا لندن نزد برادرت نمی روی؟
ـ نمی شود. خانمش خانه نیست. در چهار روز آنقدر مرا تخم خواهد خوراند که تا چهل روز صدای قُدقُدم، نیم اروپا را مرغ زده خواهد ساخت.
خانه که می رسم تلویزیون را روشن می کنم. بعد از اخبار یک برنامه است در مورد تخم. 45 دقیقۀ مکمل. چیزهای در مورد تخم می گویند که شک دارم خود مرغ از ده درصد آن باخبر باشد. آنقدر پروفیسور و داکتر و فلان و فلان می آیند و در مورد تخم می گویند که من پس از 45 دقیقه دیگر مطمین می شوم که این مرغ است که از تخم پیدا شده و نه برعکس.
یک برنامۀ 45 دقیقۀ تلویزیونی و حل یکی ازمهمترین معماهای خلقت.
حس حسادتم به غلیان آمد. ما آنقدر تخم نداریم که این ها، کارشناس ِ تخم دارند. اگر قرارباشد ما پنج دقیقه فلم در مورد ــ مثلاً ــ تخم بسازیم، از کی دعوت کنیم برای چنین برنامه ای؟
میان این همه کارشناس تخمی، آیا یکی دوتا کارشناس تخم هم پیدا خواهد شد؟
در کودکی ها وقتی ما را برای خریدن تخم می فرستادند،گاهی سررشتۀ احتیاط ودقت از دست ما بدر می شد. از دکاندار بی دریغ می پرسیدیم :
کاکا! تخم داری؟
با این سوال ساده، مثل آنکه بیضه در کلاه آنها شکستانده باشیم،غیرتی می شدند. موءدب های شان با اشارۀ دست می فهماندنت که ،گمشو! لوده!
عصبانی تر های شان در جواب می گفتند : برو از ننه ات پرسان کو!
حال شما خود قضاوت کنید، کودک با کدام منطق از ننه ی که خودش اورا برای تخم خریدن فرستاده، بپرسد که تخم دارد یا نه؟
چند وجب آنسوتر از این جغرافیا،دکاندار شاید به جواب کودک بگوید :
برو از بابات بپرس!
مرزها نمی توانند ذهن سیال را در بند بکشند. تخم، اینسو چنین است و آنسو چنان. اینجا باید ننه ها تخمی باشند و آنجا بابا ها. مهم اما این است که شما در یک جغرافیای تخم شکن و بیضه ستیز، حرف های تان را آنگونه بگویید که هیچ خایه یی نجنبد.

سه نگردیده خایه، گر آن را
خصیه خوانند و تخم یا بیضه

4 اپریل 2010