رسیدن: 03.01.2012 ؛ نشر : 30.01.2012
حمیرا نکهت دستگیرزاده
آستین گمشده گی
یک شکر در ترانۀ دیدار می دمدیک شهر در نگاه ِ سپیدار می دمد
فردا، چراغ کوچۀ دیروز ها به دست
در انتهای این شب بیدار می دمد
می آید و به شانۀ من تکیه میزند
وقتی که عشق در شب دیدار می دمد
از آستین گمشدگی های دختری
دستی به روی چهره و رخسار می دمد
از انتهای شوق گلو سبز میشود
از اشتیاق واژه صدا نار می دمد
اینجا فروغ یاد کسی آفتاب را
می خواند و به شیوۀ تکرار می دمد
29-09-2011
لینک ها: