رسیدن:  29.03.2011 ؛ نشر : 30.03.2011 

رشاد وسا


استقبال از سیمین بهبهانی

«ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا

شراب نور به رگهای شب دوید بیا»



شاخه ی امید

بیا که تیرغمت سینه را درید بیا

بیا که دل ز فراقت بخون تپید بیا

نیامدی که بهار و نوای مرغان بود

کنون که موسم سرمای غم رسید بیا

نیامدی که بهار و شگوفه و گل بود

کنون که شد همه یکباره ناپدید بیا

نیامدی که جهان غرق شادمانی بود

کنون که ناوک غم در جگر خلید بیا

نیامدی که جوانی و بخت روشن بود

کنون که طایر بخت از کفم پرید بیا

خزان رسید بباغ و گل و شگوفه ی من

چنان خزان که کسی مثل آن ندید بیا

بیا که موی سرم شد بسان برف سفید

بیا که قامتم از دست غم خمید بیا

نیامدی که ببینم ترا دم مردن

ز بعد مرگ من ای شاخه ی امید بیا

24 مارچ 2010



 

ستاره باز به دامان شب دويد ، بيا / سرشك شوق ز چشمان شب چكيد بيا