رسیدن به آسمایی:04.07.2009 ؛ نشر در آسمایی: 06.07.2009
نورالله وثوق
مداری
خانهِ بی صاحب
مپنداری که دردم بی نشان است
ضمیر کوهِ دل آتشفشان است
میان خانهِ بی صاحبِ ما
شده دیری که مهمان میزبان است
***
سفر
پی فریاد مردی پاگذارید
به میدان نبردی پاگذارید
سفر بد نیست اما تکسواران
به کوی رهنوردی پاگذارید
***
ایدز نژاد
پزشک کوچه ی ما کج نهاد است
پی تزریق ویروس فساد است
بخون این گذر سوگند یاران
نگاهش ناقل ایدز نژاد است
***
بچهِ فلم
درین کانال سریالی که جاری است
سراپاصحنه های شرمسا ری است
بیا تا لخت و عریانت بگویم
که نا م بچهِ فلمش مداری است
***
کانال داغ
هوای شهرآه من چه سرد است
سر هرکوچه طوفانی بگرد است
صدا برد ر فریا دِ نگاهم
زکانال جها نِ داغ ودرد است
***
گشتی کج
کج اندازان سرِ لج را گرفتند
سراغِ کُشتی کج را گرفتند
مشو غافل زپی لنگی که دستی
فریبِ نامروج را گرفتند
***
چرخ و چنبر
بیا تا سینه را سنگر بسازیم
برای این همه تن سر بسازیم
سرودی آنچنان از دل برآریم
که چرخ ناله را چنبر بسازیم
***
چشم مزرع
تورا ازنوهوای امتیاز است
دو دستت پیش مرد و زن دراز است
دَرَو کن آنچه رادیروز کِشتی
که چشم مزرع ما بازبازاست
***
جنایت یا عدالت
جنایت را عدالت نام کردیم
وطن را صحنهِ اوهام کردیم
چه کس خواهد فرود آورد روزی
الاغی را که ما بربام کردیم
***
تردستان
وطن را ازته جان می پرستم
که مدیونم بدو تازنده هستم
ولی ترسم که تر دستانِ ناپاک
بریزند آب پاکی روی دستم
***
وجدان جهان
درینجا دور باطل یکه تاز است
به جز حق آنچه میخواهی مجاز است
تریبونِ دلم دارد پیامی
که وجدا نِ جهان درخواب ناز است