رسیدن:  14.12.2013  ؛ نشر :  23.12.2013

هارون یوسفی

 خواب

 

خواب میدیدم که طالب «من» شده

آدمِ بیدار و جنتلمن شده

واسکت را مانده در یک موزیم

صاحبِ پتلون و پیراهن شده

شعر میگوید به سبکِ عشقری

یارِ تولستوی و جک لندن شده

هیدفونِ آیفونِ او به گوش

محوِ سمفونیِ بتهوفن شده

جانمرگی از طریقِ فیسبوک

دوست با صد هزاران فن شده

مینوازد تبله و تنبور و نی

عاشقِ سازِ هری هرن شده

سینما را دوست دارد همچو جان

 پیروِ مدهوری و متهن شده

خانمش که معدنِ خندیدن است

دستیارِ آمرِ معدن شده

دخترش در مکتبِ نازو انا

درس خوانده واقعآ یک زن شده

چون شدم بیدار،دیدم وای وای!

مثل طالب ها خواص من شده