07.03.2015

رتبیل آهنگ شامل

زن فرشته نیست!

 

فرهنگ تظاهر در هر جامعه، به خصوص در جوامع عقب مانده، رایج و گاهی هم فرهنگ حاکم است. دلیل این امر هم بر همه روشن است: هرچه تفاوت میان آرزوها و واقعیت های یک جامعه (یا فرد) بزرگتر باشد، به همان پیمانه فرهنگ تظاهر رواج و کاربرد بیشتر می داشته باشد. به همین دلیل است که به طور مثال ملتی که از دیروز خود آگاهی درست ندارد و از امروز خود رنج می برد به یکباره برای خود "تاریخ پرافتخار" 5 یا 7 هزار ساله می تراشد. به همین دلیل است که تعداد قهرمانان ملی و یا متفکرین جهانی در کشور های عقب مانده نسبت به کشور های پیشرفته به مراتب بیشتر است. و به همین دلیل است که حالا در آستانه ی "هشتم مارچ"، روز جهانی زن، بخش اعظمی از مقاله پردازان و عریضه نویسان، قلم بر دست می گیرند تا زن را به نوبه ی خود "ستایش کنند": بعضی ها زن را فرشته می خوانند و بهشت را زیر قدم هایش می گذارند. برخی کشف می کنند که زن مادر، خواهر و دختر است. و گروهی دیگر با استناد به کتاب های آسمانی زن را جنس ضعیف خوانده و خواهان احترام گذاشتن به "مقام والای" زن می شوند. 

اما کمتر پیش آمده است که ما مقاله پردازان و یا عریضه نویسان تمام این صفات شاعرانه را که برای یک روز به پای زن می ریزیم، کنار بگذاریم و حقیقت را آن طوری که است بیان نماییم، و آن اینکه: زن انسان است.

همین – نه کمتر و نه بیشتر از این. انسان یعنی چه؟ یعنی موجودی که دارای صفات خوب و بد می باشد. یعنی موجود آزاد، موجودی که حق دارد تا خودش برای خودش در تمام عرصه های زنده گی اش تصمیم بگیرد.

یعنی حق دارد تا زنده گی کند، به طور مثال به خواست و انتخاب خودش درس بخواند، کار کند، عاشق شود و اگر خوشبختی را در وجود خود احساس کرد از صبح تا شام و از شام تا صبح برقصد، آواز بخواند و به آواز بلند بخندد...

پس هر اندیشه و یا دین و آیینی که انسان بودن انسان را زیر سووال می برد به درد بشریت نمی خورد. این که کدام خدای زمینی و یا آسمانی در کدام کتاب به تعبیر کدام مردان چه در مورد زنان حکم می کند، نباید تا جهان است رسمیت داشته باشد. اگر انسان بودن زن را قبول داریم، پس باید برایش حق زنده گی کردن را هم بدهیم. بنابر این، تجلیل از "مقام والای زن" به معنی تجلیل از یک جنسیت است و به این اساس، در حقیقت توهین به زن است و نه تمجید از او.