10.2014 .15

زرغونه عبیدی

در مورد جوانترین برنده ی جایزه ی صلح نوبل در تاریخ

از ورای برنامه تلویزیون سی ان ان صدای بلند و مصممی را که گویی میداند با این خبرش همه را غافلگیر خواهد نمود، میشنوم : جایزهء نوبل صلح سال 2014 به دو فعال دفاع حقوق اطفال- ملاله یوسفزی از پاکستان و کایلاش ساتیارتی از هندوستان داده میشود. کار در کمپیوتر را رها کرده و با دقت خبر  را دنبال میکنم. توربیون جگلند رییس کمیتهء نوبل ناروی به ادامه میگوید :

در کشورهای غریب دنیا، بیشتر از 60% نفوس شان در سن پایینتر از 25 سال قرار دارند و برای پیشرفت مسالمت آمیز در دنیا، شرط عمده مراعات کردن حقوق اطفال و نوجوانان میباشد. این دو شخصیت به خاطر مجادلهء شان در دفاع از حق سواد آموزی اطفال و نوجوانان تحت فشار، مستحق دریافت این جایزه گردیده اند. کمیته معتقد بر آن است که اطفال باید امکانات آن را داشته باشند تا به مکتب بروند و باید از هر نوع سواستفاده محافظه گردند.

رییس کمیته در مورد جوانترین گیرندهء صلح نوبل در جریان تاریخ اهدای این جایزه میگوید:
ملاله از سالها بدینسو  از حق سواد آموزی دختران دفاع نموده و او  مثال خوب آنست که حتی اطفال و نو جوانان میتوانند برای بهبود احوال خویش سهم خود را ادا نمایند.
ملاله یوسفزی با همه نوجوان بودن اش، نام و چهرهء نا آشنا نیست. تاریخچهء زنده گی او که همچو افتخار را نصیبش نموده است سرنوشت مشابه هزاران کودک را در افغانستان و دنیا دارد و اما تنها او یگانه و اولین نوجوان در تاریخ اهدای جایزهء نوبل در دنیا میباشد.

ملاله یوسفزی که نام خانه گی او گل مکی است، به تاریخ دوازدهم ماه جون سال 1997در منگوره خیبر پختونخوا، به دنیا آمده . از قوم پشتون و مسلمان میباشد و قبل از زخمی شدن با فامیلش در در دره سوات اقامت داشت. ملاله گزارش‌هایی از زنده گی مردم منطقه، به ویژه زنان و دختران را در وبلاگ خود منتشر می‌کرد.

طالبان قبلاً خانواده او را تهدید به قتل کرده بودند و آنها انتظار حادثه برای گل مکی را داشتند...

در زمان تسلط طالبان پاکستانی بر منطقه سوات دختران می‌ترسیدند به صورت شان اسید پاشیده شود یا توسط این شبه نظامیان دزدیده شوند. برخی از دختران بدون پوشیدن یونیفورم، با لباس معمولی و به صورت پنهانی به مکتب می‌رفتند در حالی که کتابهای شان را در زیر شالهای شان پنهان می‌کردند. ملاله  گفته بود که می‌خواهد  در آینده در رشتهء حقوق تحصیل کرده و وارد دنیای سیاست شود.

به تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۲ در منطقه دره سوات موتر شاگردان مکتب،  در راه برگشت از مکتب به خانه، توسط گروه طالبان توقف داده شده و به قصد کشتن بر گردن و  سر ملاله که در جستجویش بودند فیر میکنند. ملاله به بیمارستان انتقال یافته و  گلوله ها از سرش و گردنش خارج ساخته میشوند.

طالبان پاکستانی که مسوولیت ترور ملاله را بر عهده گرفته بودند ، وی را  "نماد کفر و هرزه گی" ، «جاسوس غرب و سزاوار مرگ» خوانده و اعلام نمودند که اگر او زنده بماند وی را خواهند کشت. طالبان در بیانیهٔ خود نوشته‌اند:  «اسلام دستور کشتن جاسوسان دشمن را صادر کرده است». در این بیانیه سپس آمده است: «شریعت می‌گوید که حتا یک کودک می‌تواند کشته شود، اگر مخالف اسلام باشد».

پس از تداوی در پیشاور و راولپندی ،‌ ملاله در اکتبر سال ۲۰۱۲ جهت تداوی به لندن فرستاده شد. ملاله در شعبه ی تازه تاسیس یافته ی شفاخانه ی ملکه الیزابت در بیرمنگام، جایی که عمدتاْ نظامیان زخمی بریتانوی تداوی میشوند- بستری گردید. پس از مدتی پدر ملاله نیز به حیث اتشهء  تحصیلی در بیرمنگام تعیین گردید.

ملاله در (۱۲ جون ۲۰۱۳) با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک سخنرانی نموده و این نخستین حضور او در انظار عمومی از زمان سووقصد به جانش بوده است.

وی در سخنرانی خود از حق تحصیل برای همه کودکان دفاع کرد و خواستار مبارزهء جهانی علیه بی‌سوادی شد. ملاله از تمامی قدرت‌های جهان خواست تا ستراتژی‌های خود را در جهت برقراری صلح تغییر دهند. او در بخش دیگری از سخنانش تاکید نمود که چون زنان بیشتر از همه رنج میکشند، لذا مبارزه برای  احقاق حقوق زنان  برایش الویت خواهد داشت. ملاله از سیاستمداران خواست تا برای تضمین  حق برخورداری همه کودکان ابرای رفتن به مکتب، دست به اقداماتی ضروری بزنند.

گوردون براون، صدراعظم سابق بریتانیا و نماینده سازمان ملل در بخش آموزش و پرورش که روز ملاله را سازمان دهی کرده است، در این مراسم گفت: این دختر نحیفی که شدیداً زخمی شده بود، حالا نماد نیرومندی شده است.

ملاله پیش از دریافت جایزهء نوبل این جوایز را دریافت داشته بود:

- جایزه ی مادر تریزا برای خدمات اجتماعی (۲۰۱۲)

-  جایزهء سیمون دوبوار (۲۰۱۳)

- جایزهء تعلیم و تربیه بریتانیا (۲۰۱۳)

- انتخاب در فهرست  ۱۰۰ شخصیت تاثیرگذار جهان توسط مجله ی تایمز

-  لقب سفیر وجدان توسط امنستی انترنیشنل

- جایزه ی شهروند جهان توسط کلینتون فوندیشن

- جایزه صلح اکسفورد

- جایزه ی بین المللی کودکان

- جایزهء آنا پلیتکوفسکیا

- جایزه آزادی اندیشه پارلمان اروپا موسوم به جایزه ساخاروف

بعد از ختم اعلام رییس کمیتهء نوبل ناروی، بلادرنگ میکروفون به ملاله داده میشود و او با صدای جوان، مطمین و بلند با گفتن  بسم الله الرحمن الرحیم  صحبت خود را شروع مینماید.

شنیدن کلام بسم الله الرحمن الرحیم، ایستادن این نوجوان در لباس وطنی اش بر تربیون و در مقابل شخصیت های مشهور جهان، بالای من تاثر عاطفی بسیار عمیق داشت. ملاله یکبار هم به سوی متن تحریریی که روی کاغذ دارد ، نگاه نمینماید. او بار دیگر خطاب به حاضرین و به جهان از حقوق اطفال برای زنده گی و سواد آموزی، از صلح در دنیا و مشخص از صلح میان پاکستان و هندوستان صحبت مینماید و آرزو دارد تا در مراسم اهدای جایزه به او و کایلاش ساتیارتی، سران هر دو کشور همچو یک مناسبت را به فال نیک گرفته و با هم دست دوستی بدهند. ملاله از آرزوهایش برای آینده صحبت مینماید.
من با احساس احترام ، محبت و افتخار به این نوجوان که تقدیر و تلاشهای وی او را برای کارهای بزرگ برگزیده است، گوش میدهم و به او آفرین میگویم.

بعد از ختم خبر،  آرزوی سریع پخش این خبر مرا به سوی کامپیوتر میکشاند و این خبر را در کانون همآهنگی زنان  به نشر میرسانم.

اهدای جایزهء نوبل صلح، به یقین این سووال را که آیا ملاله  مستحق ترین شخصیت برای این افتخار بوده است مطرح میسازد،  به خصوص در کشورهایی عقب نگهداشته شده که در آن انسان های بیشماری از سالیان زیاد با اندکترین امکانات بهترین تلاشها را جهت دفاع از حقوق انسان های دیگرانجام میدهند. در این مورد هموطنان ما در شبکه های اجتماعی نظرات گوناگون ابراز داشته اند.
از نظر من این انتخاب، یک نماد مهم برای مدافعین حقوق انسانهای محروم و به خصوص اطفال و نوجوانان محروم در کشورهای عقبمانده است. 
اگر قبول کنیم که اعطای این جایزه به ملاله توجه به اهمیت و ارجگزاری به کار و مبارزه ی همه نوجوانان و جوانان و به خصوص دختران  و زنان برای اهدافی است که ملاله در راه آن ها در دشوارترین شرایط، جانش را با خطر مواجه ساخت،‌ در این صورت یافتن پاسخ به پرسش استحقاق ،‌ چندان دشوار نیست.