09.2014 .10

زرغونه عبیدی

نگاهی به کتاب  «وضع حقوقی زنان افغان از عهد امانی تا عهد کرزی»

 

اثر  کانديد اکادميسين محمد اعظم سيستانی

 

ارزش نوشته های بزرگوار سیستانی صاحب برای آنانی که او را میشناسند و آثار شان را خواننده اند به خوبی معلوم است. در اینجا از دیدگاه خود به عنوان زن افغان، میخواهم از محتوی کتاب ارزشمند شان که چندی قبل به دستم رسیده است، سخنی چند بگویم و گوشه یی از عاطفه و سپاسم را راجع به محتوی آن که آیینه وار سرنوشت تلخ زنان افغان را در تاریخ مذکر جامعه ی افغانی، به شکل دقیق و همه جانبه بازگو نموده است، بیان نمایم.
 
کتاب " وضع حقوقی زنان افغان از عهد امانی تا عهد کرزی " در ۳۷۶ صفحه، شش فصل و ۱۰۰۰ نسخه، به مصرف خود ایشان در سال ۲۰۱۳ در سویدن به چاپ رسیده است. ایشان این کتاب را به خواهران افغان شان هدیه داده اند و بنابر خواهش شان این کتاب باید توسط دوستان، جهت مطالعه در قدم اول در اختیار فعالین حقوق زن، در قدم دوم به اختیار ریاست امور زنان در ولایات و در قدم سوم به دسترس کتابخانه های ولایت قرار داده شود.
در فصل های این کتاب، نویسنده با جمع آوری آثار گرانمایه ی نویسنده گانی نظیر محترم داکترصاحب سیدعبدالله کاظم، محترم سیدهاشم سدید، استاد نگارگر، استاد غلام علی آیین، و دیگر نویسنده گان عرصه ی حقوق بشر و نیز آثار کتبی معتبر که در متن کتاب از آنها نام گرفته شده است توانسته است از دیدگاه های مختلف، از وضعیت رقتبار زن افغان در طول تاریخ مذکر و به خصوص در سی سال اخیر، از بدبختی و مظلومی زن افغان، از شقاوت، خشونت و بد رفتاری مرد، از تجاوز، از آتش بیداد عدم برابری جنسیتی، نقض حقوقی، واقعیت های شرم آور و خونین زنده گی تحمیلی بر زنان افغان را بازگو نموده و ناگفته های پنهان در پشت درهای بسته را افشا نماید. کتاب با مقاله یی به نام " اهمیت کار داکتر سید عبدالله کاظم در بارۀ زنان افغان " آغاز میگردد.
ابعاد وحشتناک اشکال خشونت در مقابل زن افغان، که در این کتاب سلسله وار تذکر داده شده است، میتواند کوه را به لرزه بیاندازد. واقعات تجاوز جنسی بر کودکان، دختران و زنان، فروش زنان و حتی تبادله ی زنان با حیوانات، قاچاق زنان به منظور رفع شهوت جنسی مردان به کشورهای دیگر در جهان، لت و کوب ها، قطع اندام ها، ازدواج های اجباری با عواقب بسیار خطرناک برای زن به خصوص در دهات افغانستان، که بازرسی به این قضایا را مردان خانواده و جرگه ها ریش سفیدان به دست دارند و به اساس عرف و شرع عمل مینمایند، واقعه به واقعه بیان گردیده است. در چنین جرگه ها حکم قتل،  به آتش کشیدن و یا سنگسار کردن صادر شده و این احکام در مقطع های گوناگون این سه دهه، عملی گردیده است. ناگفته نباید گفت که یک تعداد نهایت کم این قضایا علنی گردیده اند.
این جمله ی کتاب مرا بگریه میاندازد: " در واقع برای ما مردان جای شرمساری است، جای ننگ و خجالت است که با مادر و خواهر و زن و ناموس خود چنین وحشیانه برخورد میکنیم و آنگاه خود را مرد افغان، مسلمان، مجاهد، ملا و طالب خطاب میکنیم"-  گریه ی شرم بر زشت فطرتی انسان نما هایی که چنین جنایاتی را مرتکب میشوند و گریه خوشی  و  افتخار به نویسنده ی این کتاب و هم قلمان شان،  انسانهایی که با کرامت انسانی بزرگان تاریخ، صلیب گناهان دیگران را بر شانه های شان میکشند.
سیستانی میگوید " دراین شکی نیست که در پامال نمودن حقوق اجتماعی و مدنی زنان افغانستان، فرهنگ سنتی جامعه و طرز برداشت این فرهنگ از شریعت، نقش مهمی دارند، ولی نکته یی که در برخورد نا برابر و ظالمانه با زنان در افغانستان نباید هرگز فراموش گردد، مسُله ی قدرت است. یعنی در یک جامعۀ سنتی مردان و به خصوص اهل قدرت که دارای طرز تفکر مرد سالارانه اند، میکوشند به صورت خود کار سلطه و حاکمیت بلا مانع خود را بر زنان ثابت نگهدارند ".
نویسنده در این کتاب (که در سال ۲۰۱۳ نوشته شده ) تقاضا نموده است تا برای جلوگیری و ممانعت از خشونت علیه زنان، قانون منع خشونت علیه زنان به حیث یکی از مبرم ترین قوانین کشور اهر چه زودتر نافذ و تطبیق گردد . اینک این قانون وضع گردیده است و اما در رجوع به این مقوله " بشر چون صالع و پاک بود به قانون نیازمند نیست و چون متخلف و بدکاره شد، قانون نمیتواند جلو اش را بگیرد " همه آگاه بر آنیم که جمعی از  افراد ناصالح در سرزمین ما، چگونه با این قانون برخورد نموده اند.
 در بخش مقدمه به قلم نویسنده ی کتاب آمده است: " نهاد های حقوق بشر به اين باور رسيده اند که حل مشکل زنان افغانستان به هيچ صورت ممکن نخواهد بود، مگر اينکه سطح سطح دانش دراين کشور بالا برود. اما بالا بردن سطح دانش در افغانستان خود امريست که با وجود مساعد بودن شرايط دست کم دو نسل ديگر زمان لازم دارد. آنعده زنانی که در امور اجتماعی، سياسی و حقوقی زنان فعال اند با خشونت و تهديد مواجه اند. اکثریت اين تهديدات از طريق شبنامه ها متوجه آنان می شود". این تهدیدات از آن زمان تا حال با حملات فزیکی بالای فعالین حقوق زن و همکاران شان ادامه دارد و خود سند بر آنست که ضعف  دولت و دولتمردان میتواند هر قانون قوی را به ضعف تطبیق آن مواجه بسازد.                                                        
 خواهر ما شکریه بارکزی، عضو پارلمان و یکی از فعالان حقوق زنان در افغانستان، در آمده های این کتاب چنین گفته است: "هر گاه موجودی را در زير کوله باری از هزاران درد هستی، منجمد و بی روح و دردمند از حوادث زمان و منزوی از جهان تمدن و فاقد آزادی های بشری، می يابيد، اين زن افغان است! ". برداشت آن ژورنالیست امریکایی که در این کتاب نیز ذکر گردیده، پس از سقوط طالبان چنین ثبت زمان گردیده است: " زن افغان، شهروند درجه هیچ ".
نویسنده در این کتاب توانسته است با سلاح قلمش، جانیان همه جنایات های تاریخ در قبال زن را به خصوص در این سه دهه ای اخیر، دستگیری و به محاکمه بکشاند و بدین ترتیب در حضور وجدان، رسالت وظیفوی خود را در قبال وطن و دختران وطن انجام بدهد.
این قلم توانا توانسته است تا قرار دادن حوادث و قربانیان اش را از یکسو و  جانیان و جنایت شان را از سوی دیگر در این کتاب، در جا و مقام لازم امکان پذیر بسازد.
محترم سیتانی صاحب!
 شما این کتاب را با مصارف شخصی خویش به چاپ رسانیده اید. امیدوارم همانطوری که آرزو نموده اید، این کتاب به دست فعالین حقوق زن و از طریق کتابخانه های ولایات به خصوص در اختیار خواننده ی مرد قرار گرفته باشد. امیدوارم واقعیت های بیان شده در این هزار نسخه، بتواند در دست آنانی که آن را بخوانش میگیرند، از دست به دست و  از دهن  به دهن در روشن ساختن ذهنیت ها کومک نماید.
برای خواننده یی که این سطور را بخواند سؤالی بجا در ذهن خطور خواهد کرد و آنهم این که، چگونه فعالین حقوق زن و آنهم در ولایات، توانایی پخش و استفاده از همچو مطالب تابو شکن را خواهند داشت-به خصوص این که دایره ی فعالیت و آزادی زنان در افغانستان و به خصوص در ولایات روز بروز تنگتر و امنیت شان خرابتر و خطرناکتر گردیده است!؟
پیدا کردن جواب قناعت بخش به این سؤال کار ساده یی نیست و اما با آگاهی از مشکلات فراوانی که فعالین حقوق زن در راه  پیاده نمودن اهداف شان دارند، میتوان گفت که عملی نمودن اهداف زنان و حفظ دست آورد های شان تنها در موجودیت پیشرط های زیر ممکن است:
-  موجوديت  حکومت توانا و حاکمیت قانون
-  تامین ثبات و امنيت
- مبارزه برای به رسمیت شناختن و رعایت حق انسانی زن در  مطابقت با موازین حقوق بشر
- همبسته گی گسترده ی فعالان دفاع از حقوق زنان

طبعا روشنگری از جمله در زمینه ی تامین حقوق زنان یک امر لازمی برای فردای بهتر جامعه و کشور ما است. از جناب سیستانی باید به خاطر این کار روشنگرانه ی شان ابراز سپاس نمود.