20.09.2005



کاهش ميزان مشارکت مردم در انتخابات

و

علل و پيامدهای احتمالی آن



گرچه تا روشن شدن نتايج انتخابات در افغانستان بايد کم از کم دو هفته چشم به راه ماند ، و اما با آن هم همين اکنون چند نکته روشن گشته اند :

- مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی در برابری با انتخابات رياست جمهوری ، به گونهء چشمگير اندک بوده است

- مخالفين نتوانستند مانع از برگزاری انتخابات شوند

- هيچ ادعای جديی در مورد مداخلهء دولت در انتخابات مطرح نشده است

تحليل گران در مورد اين که چرا ميزان مشارکت مردم در انتخابات حدود بيست و سه درصد کم تر از انتخابات رياست جمهوری بود ، علل گوناگون را برشمرده اند که آن ها را می توان چنين خلاصه کرد :

1- حضور شمار کثير ، فعال و پر زرق و برق جنگ سالاران که مردم را از انتخابات دلزده ساخت

2- مردم از اين که پس از انتخابات رياست جمهوری حد اقل توقعات شان برآورده نشده است ، دلسرد شده اند

3- مردم از جايگاه و اهميت پارلمان و شوراهای ولايتی به حد کافی آگاهی نداشتند

در مورد اين که کدام يک از اين علل بيشتر از ديگر علل باعث کاهش مشارکت مردم شده است ، دشوار است در کشوری که ميکانيزم معاصری برای سنجش ذهنيت عامه وجود ندارد ، به صورت دقيق سخن گفت .

برخی مقامات دولتی و نيز مؤظفين ملل متحد ابراز داشته اند که معمولاً در کشورهای ديگر نيز سهم گيری مردم در انتخابات پارلمانی در برابری با انتخابات رياست جمهوری کمتر است و از سوی ديگر ممکن است که برگزاری دو انتخابات در مدت کمتر از يک سال برای مردم خسته گی آور بوده باشد.

تصور اين که کاهش ميزان مشارکت دليل امنيتی داشته بوده باشد ، به دليل اين که ميزان مشارکت در ولاياتی مانند قندهار بلند تر بوده است ، چندان موجه خوانده نشده است.

برخی تحليل گران کثرت شمار کانديدان را نيز از شمار علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات معرفی کرده اند . و امّا ، اين استدلال چندان دقيق به نظر نمی رسد ، زيرا اگر اين کانديدان اعتبار لازم را ميان مردم می داشتند ، در آن صورت بايد می توانستند هواداران خود شان را برای مشارکت در انتخابات بسيج بکنند .

کاهش ميزان مشارکت مردم در انتخابات ، همچنان نشان می دهد که گروه ها و عناصر سالم انديش و هواخواه دموکراسی ، نتوانستند در مبارزات انتخاباتی توانايی چندانی از خود برای رسانيدن پيام شان به مردم و جلب نظر مردم ، نشان بدهند .

به نظر تحليل گران خوشبين ، مهم اين است که انتخابات پارلمانی و شوراهای ولايتی بدون دشواری های جدی برگزار شد . طبعاً از ديد کسانی که مسؤوليت تدارک و سازماندهی انتخابات ، تأمين امنيت انتخابات و تحقق آخرين مرحلهء توافقات بن را بر عهده داشتند ، برگزاری انتخابات به خودی خود امر مهمی به شمار می رود .

و امّا ، مسألهء مهمتر اين است که چی کسانی در نتيجهء اين انتخابات به شورای ملی و شوراهای ولايتی راه خواهند يافت .

با توجه به امکانات گسترده يی که جنگ سالاران و عناصر هنجارگريز ديگر در اختيار داشتند و از آن در روند کارزارهای انتخاباتی شان به گونهء وسيعی کار گرفتند و با توجه به ميزان اندک مشارکت مردم در انتخابات ، اين هراس بی پايه نيست که جنگ سالاران و وابسته گان شان و عناصر هنجارگريز ديگر ، به گونهء گسترده در پارلمان و شوراهای محلی حضور يابند .

با توجه به تجربهء کار پارلمان های دههء قانون اساسی ( 1964-1974) - با وجودی که در شرايط صلح آميز و عادی انتخاب شده بودند - و با توجه به اثرات ، نتايج و پيامدهای بحران های خونينی که افغانستان از سر گذرانده است و با توجه به ترکيب نامزدان و امکان راه يافتن شمار کثيری از عناصر هنجار گريز و دارای سابقهء نامطلوب ، به پارلمان و شوراهای ولايتی و با توجه به خلای موجوديت احزاب نيرومند هوادار دموکراسی ، اين پيشبينی غيرواقعبينانه نيست که تا رسيدن به زمان و شرايطی که پارلمان و شوراهای ولايتی در افغانستان بتوانند نقش بايد و شايدی ايفا بکنند ، هنوز راه درازی درپيش است .

تا جايی که به کاهش ميزان مشارکت مردم در انتخابات ارتباط می گيرد بايد گفت که اين بدون شک نشانهء هوشدار دهنده يی به آقای کرزی و جامعهء بين المللی است - هوشدار در مورد اين که مردم دارند کم کم خوشبينی شان را به علت عدم ايفای وعده هايی که آقای کرزی و جامعهء بين المللی به مردم افغانستان داده اند ، از دست می دهند . نمی توان پيشبينی کرد که واکنش آقای کرزی و جامعهء بين المللی به اين هوشدار چی خواهد بود - بايد انتظار کشيد و ديد که اصلاً آنان اين مسأله را به بررسی خواهند گرفت و به آن توجه خواهند کرد و يا خير .