برگرفته ار ششماره 13 آسمایی  منتشره جنوری سال 2000

 

گام درست در يك راه دراز

نخستين همايش نهاد های فرهنگی

گزارشگر : دکتور سید مسعود خلوتی

 

نخستين همايش مسوولين رسانه هاي گروهي و انجمنهاي فرهنگي افغاني در آلمان به تاريخ 25 اكتبر سال 1999 ع به ابتكار و دعوت مجلهء آسمايي ، در شهر مونشنگلادباخ داير گرديد. در همايش ، مسوولين و نماينده گان رسانه هاي گروهي و انجمنهاي فرهنگي و نيز شماري از شخصيتهاي فرهنگي افغاني مقيم آلمان ، شركت نموده بودند.
همايش به ساعت سه بعد از ظهر ، با تلاوت آيات چند از كلام الله مجيد ، توسط دكتور خوشحال روهي ، آغاز به كار كرد . سپس استاد محمد اعظم عبيدي ، طي سخنان كوتاه در بارهء كار همايش ابراز نظر نموده و براي اشتراك كننده گان در امر خدمت به احياي روحيهء وحدت ملي در مسير منافع و مصالح علياي ملي ، و حرمت به مفاخر تاريخي و فرهنگي ، آرزوي موفقيت نمود .
متعاقباً حميدالله عبيدي در بارهء مفكورهء همايش به شكل ميز مدور ، جريان نظرخواهي كتبي و فهرست مدعوين و پيامها و نامه هاي واصله عنواني ميزبان و همايش ، معلومات ارايه نمود و به پرسشهاي مربوطه درين رابطه پاسخ گفت .
ميزبان ، روشن ساخت كه بيش از ده نفر از مسوولين رسانه هاي گروهي و انجمنهاي فرهنگي و نيز شماري از شخصيتهاي فرهنگي كه قبلاً وعدهء اشتراك در همايش را نموده و برخي نيز در نظرخواهي هم فعالانه سهم گرفته بودند و به سبب حوادث غير مترقبه و مصروفيتهاي رسمي نتوانستند شخصاً در همايش شركت كنند ، با ارسال پيامهاي تيلفوني و كتبي آرزومندي خود را براي موفقيت همايش ابراز داشته اند . موصوف همچنان گفت كه تنها " كانون فرهنگي افغانهاي مقيم شهر هامبورگ " كه يكي از حلقات افغاني فعال در هامبورگ است ، طي نامهء مفصلي عنواني ميزبان و شركت كننده گان همايش ، دلايل عدم اشتراك خود را توضيح داده است ، كه بايد آن را نيز مورد توجه قرار داد .
به پيشنهاد ميزبان ، همايش در همان آغاز كار به اين قرار رسيد كه به شكل ميزمدور به كار خود ادامه داده و نيز همسو با آن تصميم گرفت تا ميز مدور رياست نه ، بل گرداننده گي شود . سپس حميدالله عبيدي با اتفاق آرا به حيث گرداننده و دكتور خوشحال روهي و آقاي سيد منير سپاس به حيث منشيان ميز مدور انتخاب شدند .
شركت كننده گان پس از بحث طولاني بالاخره توافق نمودند تا كار ميز مدور روي موضوعات آتي متمركز گردد :
- جستجوي اهداف و وظايف مشترك ، براي كار مشترك ‏؛
- دشواريها و كاستيها در پيشبر كار فرهنگي و جستجوي امكانات براي حل اين مسايل ؛
-ايجاد روابط و همكاريهاي متقابل ميان نهادهاي فرهنگي افغاني .
همچنان قرار شد تا پس از جمعبندي نتايج همايش ، دو نفر كارشناس در مورد تكنولوژيها و امكانات معاصر ارتباطي و اطلاعاتي و امكانات استفاده از آنها در همكاري متقابل ميان نهاد هاي فرهنگي و هم شيوهء همكاريهاي متقابل ميان مولفان و ناشران ، اطلاعات ارايه نموده و به پرسشهاي حضار پاسخ بگويند .
پس از تعيين موضوعات اساسي براي بحث ، نخست پيامهاي واصله خوانده شد و آنگاه بالاخره ميز مدور مباحثات خود را روي موضوعات اساسي متمركز ساخت .
يك خوبي كار آن بود كه يك دور تبادل نظر ميان شركت كننده گان به صورت كتبي صورت پذيرفته بود . اين شيوه فرصت آن را فراهم ساخته بود تا همه با نظرات ، ديدگاهها و موقفهاي شركت كننده گان فعال پيش از پيش آشنا باشند . از جمله به همين دليل در جريان بحث همه ميكوشيدند مختصر و مشخص صحبت كنند . همچنان از آنجا كه از هر نهاد فرهنگي تنها يك نماينده حضور داشت ، لذا ميتوان گفت كه ميزبان نه كثرت حضار بل فراهم آوري فضاي كاري موثر را هدف قرار داده بود . صحبتها به هر دو زبان پشتو و دري جريان داشت و از اين نظر هيچ مشكلي پيش نيامد . برغم حضور كاملاً مشهود طيف متنوع نظريات ، ديدگاهها ، و مواضع ، از اول تا آخر در تالار فضاي بردباري ، احترام متقابل و كوشش براي درك متقابل حاكم بود .
گرچه در برنامه يك وقفه براي تفريح مدنظر گرفته شده بود ، اما كار ميز مدور بدون وقفه الي ساعت هشت شب - يعني يك ساعت بيشتر از مدت پيبيني شده - ادامه يافت . در نتيجه ميزبان تصميم گرفت تا چاي ، قهوه ، آب و نيز خوردني ساده يي كه تهيه شده بود ، در جريان كار سرويس شود .
اگر بخواهم يك تصوير كلي و واقعبينانه از همايش ارايه كنم ، بايد از فضاي زيبا و سادهء سالون كه در آن ميزها به شكل مربع چيده شده بودند ، نبود تشريفات و تعارفات اضافي و بيجا ، كار خوب تداركاتي قبلي در طي چند ماه ، بحثهاي خوب و پرمحتوا ، فضاي سازندهء حاكم بر همايش و بالاخره مهمتر از همه آگاهي بر نياز تغيير در جو مناسبات متقابل ، ارادهء تشخيص وجوه اشتراك و هنر شكل دادن وفاق در مورد نكات اساسي مورد بحث را كه به حيث يك يادگار نيك در ذهنم نقش بسته است ، يادآوري بكنم . و اما دو كاستي اساسي را هم بايد ياددهاني نمود :
- پنج ساعت كاري ، ظرف زماني بسيار كوچكي بود ، كه از اول تا به آخر فشار آن كاملاً محسوس بود ، به خصوص كه در بخش اول وقت زيادي در بحث روي مسايل كم اهميت تر سپري شد و براي مسايل مهمتر وقت بسيار كم باقي ماند .
- عدم حضور نماينده گان شماري از نهادهاي فرهنگي افغاني .
و اما برغم اين دو كاستي ، ميتوان گفت كه همايش يك گام مهم و در خور اهميت در يك راه درست بود . اگر اين روند تداوم يابد و با حفظ فضاي سازنده و ارادهء نيك ادامه يابد ، در همايشهاي بعدي بر طيف تنوع شركت كننده گان افزوده شود و به مرز فراگير نزديك گردد و نيز تدارك طوري باشد كه زمان كافي براي كار روي مسايل مطروحهء اساسي اختصاص يابد و مهمتر از همه روحيه يي كه در همايش وجود داشت در كار و كوشش هر يك از نهادهاي شركت كننده و در مناسبات متقابل شان نيز متبارز شود ، آنگاه شايد بتوان گفت كه تجربهء كاملاً نوي در مناسبات متقابل ميان روشفكران ، فرهنگيان و دست اندركاران امور فرهنگي در كشور ما در حال پيدايش است - تجربه يي كه متأسفانه هيچگاه تا كنون شاهدش نبوده ايم .
در رابطه با نتايج همايش مونشنگلادباخ و نيز همايش بعدي در فرانكفورت ، مصاحبه هاي كوتاه با حميدالله عبيدي مبتكر و ميزبان نخستين همايش نهادهاي فرهنگي و آقاي حشمت مجاهد ميزبان همايش بعدي را به توجه تان ميرسانيم :
 دكتور سيد مسعود خلوتي : آقاي عبيدي ، هدف شما از اين ابتكار چي بود ؟
 حميدالله عبيدي : طوري كه قبلاً نيز گفته ام ، بخواهيم و يا نخواهيم ، وجود تنوع نظريات ، ديدگاهها ، برداشتها و مواضع ميان روشنفكران افغان يك واقعيت است . بدون ورود به بحث فلسفي و تيوريك و تنها از روي تجربهء نظامهاي استبدادي نيز ميتوان ديد و دانست كه همسان سازي نه ممكن است و نه مفيد . از نظر من تنها مساله يي كه ميتواند مطرح باشد اين است كه اين تنوع چگونه از چهارچوب زيانبار كوشش براي حذف متقابل - كه در نظامهاي استبدادي تك حزبي و انحصار طلب شكل خونين و فاجعه بار نابودي مخالفين و دگر انديشان را نيز داشته - نجات يابد و ماهيت و شكل و سوي متمدن و سازنده كسب كند . در اين رابطه ، به نظر من ، پذيرش ارزشهاي جهانشمول آزادي انديشه و بيان ، و گفت و شنود در فضاي بردباري و احترام متقابل ، ترك منطق زور و پندارهاي خام انحصار حقيقت و رجوع به زور منطق ، تبديل نكردن اختلاف به دشمني و پذيرش ارجحيت منافع و مصالح علياي ملي بر هرگونه منافع ديگر ، اجتناب از تعصبات قومي ، زباني ، منطقوي ، مذهبي و امثالهم و احساس مسووليت در برابر سرنوشت ملي و آيندهء افغانستان كه خانهء مشترك همهء افغانها است و بايد باشد ، حايز اهميت بنيادي است ... من در تماسهاي متعددم با شمار زيادي از فرهنگيان و نهادهاي فرهنگي متوجه شدم ، كه در اين رابطه همسوييهاي زيادي موجود هست و به اين نتيجه رسيدم كه حلقهء مفقود همانا تماس و گفت و شنود ميباشد ، لذا خواستيم با اين ابتكار كوششي بكنيم در جهت ايجاد پلي براي گفت و شنود و شناخت متقابل ميان مجمع الجزاير پراكندهء محافل ، حلقات و نهادهاي فرهنگي مهاجرتي افغاني .
 دكتور سيد مسعود خلوتي : آيا فكر ميكنيد كه چنين پلي با اين همايش بوجود آمد ؟
 حميدالله عبيدي : به نظر من اين تنها يك گام بود در يك راه طولاني و اما درست ‏. پيشبيني يقيني آينده دشوار است و اما برگزاري همايش و جريان كار آن اثبات كرد كه برغم دشواريها ، ميتوان كارهاي مثبتي نيز انجام داد .
 دكتور سيد مسعود خلوتي : آيا فكر ميكنيد كه گسترش اين روند ميتواند اثر مثبتي بر اوضاع كشور داشته باشد ؟
 حميدالله عبيدي : من بر اين نظر هستم كه اگر مثلاً در مقياس آلمان ، هموطنان افغان كه اكثريت مطلق شان مردمان درسخوانده هستند ، در مرحلهء اول بتوانند در حل مسايل مشترك مهاجرتي شان گامهاي مثبتي بردارند ، آنگاه اين توقع كه در بهبود اوضاع در مقياس ملي نيز سهم مثبتي ايفا كنند ، غير واقعبينانه نخواهد بود.
 دكتور سيد مسعود خلوتي : در رابطه به نامهء " انجمن فرهنگي افغانهاي مقيم هامبورگ " و نظريات انتقادي صريح مندرج در آن چي گفتنيي داريد ؟
 حميدالله عبيدي : طوري كه ميدانيد من در همايش با تأكيد اصرار ورزيدم تا متن كامل اين نامه و نيز نامه ها و پيامهاي ديگر خوانده شوند . تأكيد بخصوص من روي اين نامه براي آن بود كه همايش بايد با علل ، دلايل و منطق عدم اشتراك انجمن مذكور در همايش آشنا ميشد و آنچه را كه منطقي است مد نظر ميگرفت ، تا زمينهء تفاهم براي اشتراك آنها در همايشهاي بعدي فراهم ميگرديد . طوري كه در بالا عرض داشتم همسان سازي ، نه ضرور است ، نه ممكن و نه مفيد . وجود اختلاف هم در جهان تنوع انديشه ها ، ديدگاهها و مواضع ، امري است طبيعي . تنها حرفي كه ‌باقي ميماند همانا ‌اجتناب از تبديل اختلاف به دشمني و رعايت ارزشها و موازين متمدن و پابندي به منافع عمومي ميباشد ، كه پيشتر به آنها اشاره كردم .
 دكتور سيد مسعود خلوتي : محترم آقاي حشمت مجاهد ، ميخواستم نخست نظر شما را در مورد نخستين همايش نهادهاي فرهنگي افغاني در مونشنگلادباخ بپرسم ؟
 حشمت مجاهد : به نظرمن اين همايش اولين گام در راه تماس ، شناخت و همكاري ميان رسانه ها و نهادهاي فرهنگي مهاجرتي افغاني بود - گامي بس مشكل كه با موفقيت برداشته شد .
فكر ميكنم اگر كوشش ميشد تا طيف وسيعتري از رسانه ها و نهادهاي فرهنگي در جلسهء مذكور شركت كنند ، بهتر ميبود ؛ ولي گفته اند كه در كار خير عجله خوب است ، لذا خود را قناعت ميدهم .
دشواري ديگر ،كوتاهي وقت جلسه بود . در چنان يك مدت كوتاه حتي آشنا شدن با هم دشوار است ، بگذريم از اين كه بررسي همه پيشنهادات و اتخاذ تصاميم براي كارهاي مشترك چقدر سختتر ميباشد .
معلوم است كه در هركار آغازش مشكل است . ياددهانيهاي من براي آن بود تا از تجربهء گذشته براي بهبود كارهاي آينده بهره بگيريم . و اما به صورت كل ابتكار آسمايي يك گام درست و اميد بخش بود و نتايج اش نيز قناعت بخش .
 دكتور سيد مسعود خلوتي : ميخواستم در مورد آماده گي ها براي جلسهء دوم كه در فرانكفورت به ميزباني شما دعوت خواهد شد بپرسم ؟
 حشمت مجاهد : قسمي كه قبلاً خدمت شما به عرض رسانيدم و شركت كننده گان جلسهء مونشنگلادباخ نيز تأكيد داشتند، ما در كوشش هستيم تا در جلسه فرانكفورت شمار بيشتري از نماينده گان رسانه ها و حلقات ، محافل و انجمنهاي فرهنگي ، از جمله كساني كه قبلاً نتوانسته و يا نخواسته بودند اشتراك كنند ، سهم بگيرند . از شركت كننده گان دور اول نيز تقاضا داريم تا در اين راه با جلب توافق ساير نهادهاي فرهنگي و فرستادن آدرسهاي آنها به ما براي ارسال دعوتنامه ها همكاري بفرمايند .

 

نتایج نخستین همایش رسانه های گروهی، حلقات و انجمن های فرهنگی افغانی در آلمان


به تاريخ 25 سپتمبر سال 1999 به دعوت مجلهء آسمايي ، همايش نهادهاي فرهنگي افغاني ( رسانه هاي گروهي و حلقات و انجمنهاي فرهنگي ) مقيم آلمان ، در شهر مونشنكلادباخ داير گرديد .
شركت كننده گان همايش پس از تبادل نظر و بحث همه جانبه روي نكات آتي توافق نمودند :
1- پيشبرد كار فرهنگي بر مبناي منافع ملي و روحيهء وحدت ملي و مخالفت با هرگونه تبعيض نژادي ، قومي ، مذهبي ، زباني و سمتي .
2- توسعهء منظم تماسها و روابط ميان نهادهاي فرهنگي ، مبادلهء نشرات و اطلاعات و اشتراك در محافل همدگر .
3- پذيرش تنوع نظر ، اجتناب از تبديل اختلاف نظر به خصومت ، آماده گي براي ديالوگ روي مسايل مورد اختلاف در فضاي برده باري و احترام متقابل .
4- كومك به همدگر ، از طريق مبادلهء تجارب و امكانات .
5- همكاري جمعي در زمينهء فراخواندن سيمينارهاي علمي و ميزهاي مدور براي بحث روي مسايل جامعهء افغاني .
نتايج نخستين همايش رسانه هاي گروهي ، حلقات و انجمنها فرهنگي افغاني در آلمان
6- همكاري جمعي در زمينهء تنظيم بهتر و موثرتر آموزش زبانهاي رسمي افغانستان توسط كودكان ، نوجوانان و جوانان مهاجر افغان و آشنا ساختن آنها با تاريخ و فرهنگ ملي .
7- همكاري در زمينهء ايجاد شبكهء سراسري پخش نشرات موقوته و غير موقوتهء افغاني .
8- كوشش در جلب توافق ساير نهاد هاي افغاني براي اشتراك در همايشهاي بعدي .
9- تشكيل همايش انجمنها ، حلقات و نشرات فرهنگي ، به شكل ميز مدور ، همه ساله بر اساس ميزباني دوراني ، و تصميم گيري روي نكات مشترك بر اساس وفاق كامله . ما از آماده گي تلويزيون بهار ( فرانكفورت ) براي ميزباني همايش بعدي كه در جنوري سال 2000 برگزار ميگردد ، استقبال نموده و براي آقاي حشمت مجاهد ، و كليه همكاران تلويزيون بهار در تدارك همايش مذكور ، آرزوي موُفقيت مينماييم . ما ، اميدواريم ساير نشرات ، حلقات و انجمنهاي فرهنگي نيز در همايش مذكور سهم بگيرند . ما ، به آقاي حشمت مجاهد ، صلاحيت ميدهيم تا به حيث ميزبان همايش بعدي ، امور تدارك و برگزاري همايش مذكور را بر عهده گرفته و با نهادها و شخصيتهاي برازندهء فرهنگي تماس برقرار نموده و توافق ايشان را نيز براي اشتراك در همايش جلب نمايند .
 

 

نكته ها و گفته ها


در اين جا بخشهايي از تبادل نظر كتبي و نيز گفت و شنود در جريان كار همايش نهادهاي فرهنگي را كه به دعوت آسمايي برگزار شد، به خدمت خواننده گان گرامي تقديم ميكنيم . از اين كه بنابر كمبود جا بسا گفته هاي ارزشمند بسياري شركت كننده گان ديگر را بازتاب داده نتوانستيم از آنها معذرت ميخواهيم .


" ... چه گونه ميتوان ... فضايي را ايجاد نماييم تا از يك طرف خود را در آن بيابيم و از جانب ديگر براي نسل جوان ما كـــــــــــــــــه كم كم هويت ملي خود را از دست ميدهد، پل ارتباطي را ايجاد نماييم تا از فرهنگي پر بار و سنن پسنديده آبا و اجداد خود بي بهره نماند ... "
عبدالواحد نظري
مسوول فرهنگي انجمن همبسته گي


" ... فرهنگ را بالاتر از سياست و نظريات و تعلقات سياسي ، گروهي و تنظيمي بايد قرار داد ... فرهنگ افغاني ما بدبختانه در سالهاي اخير همواره از حوادث دردآلود سياسي و جنگ رنج برده كه منتج به تويي ها و مني ها گرديده و فاصله ها زياد و كينه توزي و نفرت جاي مهر و محبت را گرفته است..."
سيد منير سپاس
به نماينده گي برخي حلفات فرهنگي در شتوتكارت


" ... بايد پرسيد : ... ما با كدام كوله بار تجربه آمده ايم ؟ ما " فرهنگيان " چقدر آگاه و يا ناآگاه در به فلاكت كشيدن مردم افغانستان دست داشته ايم ؟... "
شعيب حازم
پرديوسر برنامهء تلوبزيوني سرود آزادي


" ... تعلقات قومي ، قبيلوي ، زباني ، سمتي ، مذهبي ، انديشه يي ، سازماني و امثالهم ، بر افغانيت ما مقدم نيست و نبايد باشد ، افغانستان خانهء مشترك همهء افغانها است و هر كس بايد حق خدمت و سهمگيري در حل مسايل مربوط به وطن مشترك مان را داشته باشد . . . "
نورمحمد غفوري
مدير مسوول جريدهء اختر


" . . . من ميخواهم صاف و ساده و به شيوهء وطني چند حرفي بگويم ... انجينير صاحب عبيدي ، كه در وزارت فوايد عامه بودند ، ميدانند كه ما در رياست راه سازي و ميدان سازي يونتي داشتيم به نام يونت پينه كاري . وظيفهء اين يونت آن بود تا خرابيهاي وارده بر راه ها را - اگر پخته بوند يا خامه - ترميم كند تا سركها براي عبور و مرور مناسب باشند . حال هم اگر گردهم آيي براي آن باشد تا مثل يونت ترميم كاري در احيا ي رشته هاي مصدوم وحدت ملي سهم مثبتي بگيريم و زخمها را التيام بخشيم ، در آن صورت من حاضر به همكاري با شما و همه شخصيتها ، حلقات و انجمنهاي فرهنگي در اين راه هستم . . . "

انجينير عبيدالله نويد
متصدي تلويزيون نواي افغان


" ... بيش از اين نبايد رسانه هاي گروهي به مثابهء افزار جنگ رواني بين گروه هاي سياسي ، نژادي ، عقيدتي و لساني مورد استعمال قرار گيرد و نبايد عاملي باشد در جهت انفلاق و انشقاق و انشعاب اجتماعي ... رسانه ها بايد به ادبيات تحقير و سلوك خفت آور با انسانها در همهء سطوح اجتماعي پايان دهند ، زيرا اين لحن و بيان ، جدايي ساز است و كينه پرور . تراكم كينه ها و خشمها فرجام ويرانگري دارد ، كه ما هم اكنون مزهء تلخ آن را در تجربهء ملي خويش مي چشيم ... "
آذرخش حافظي
مدير مسوول جريدهء نداي صلح


... انجمنهاي فرهنگي ما بايد بتوانند زبان مادري را از جمله زبانهاي رسمي مكاتب بسازند ... چنين كار مشتركي باعث نزديك شدن خانواده هاي افغان نيز ميشود... "
سيمين حيدر فضل
معلم زبان دري در هايدلبرگ


“ ... با كمال تأسف ، تعصبات زباني ، قومي و مذهبي در وطن ما و در بين مهاجرين وجود دارد. به نظر من بهترين راه مقابله با آن در كارهاي كلتوري و پرورش اطفال و نوجوانان ما ، دوري از تعصب است . بياييد اصل روحيهء افغان بودن و هموطن بودن را در نوشته ها و اعمال خود رعايت كنيم تا سرمشق فرزندان ما باشد ... "
عبدالرحيم همايون ثمر
متصدي تلويزيون ارغوان