رویداد ها از چشم شین شیر آغا


منابع بين المللي:
ملل متحد سال دوهزار را سال " زن و صلح " اعلام نمود .


 شيرآغا :
اين كار ملل متحد ، به درازي تاريخ ، به پهناي جغرافيه و به روشني آفتاب بيخي نادرست ميباشد .
اعلام سال 2000 به حيث " سال زن و صلح " به اين معني است كه گويا اين 2000 سال پيش و پس از ميلاد مسيح گويا سالهاي "زن و جنگ " بوده باشند؟!
در حقيقت از ماقبل تاريخ تا به تاريخ و از آن زمان تا كنون سراسر تاريخ ، تاريخ مرد و جنگ بوده است و از شواهد و قراين چنين برمي آيد كه به احتمال زياد الي مابعد تاريخ نيز چنين خواهد بود .
به هر رو ، به نظر من بايد جنس ظريف ، ظرافت كند و بر اين اتهام ملل متحد اعتراض نمايد و بخواهد كه چون اين هزاران سال ماقبل تاريخ و تاريخ، هميشه " سال مرد و جنگ " بوده است ، اكنون بايد سالي هم " سال مرد و صلح " اعلام شود ، تا اين نيمهء هميشه جنگجو و جنگاور و جنگندهء و يا در يك كلمه اين جنس زمخت به خود آيد و با مطالعهء تاريخ خود به جاي جنگ به صلح فكر كند .

***

يكي از شركت كننده گان جلسهء روم :
بهترين خاطره ام [ از جلسهء روم ] از لحظاتي است كه يكي از اعضاي هيات ، در حضور پادشاه سابق در بارهء قصر دلكشا و مراسم با شكوه رسم و گذشت در گذشته ها ياد كرد . اعليحضرت گفتند هيچيك از آن خاطره ها مرا به خود نميكشد . گفتند بهترين خاطرات من از لحظاتي است كه در نورستان و پكتيا و بدخشان و ديگر نقاط وطن ، در دهكده ها و دامن كوه ها تنها قدم ميزدم . جوانان و نوجوانان به ديدنم مي آمدند ، با من مينشستند و قصه ميكردند ، و از همه چيز ميگفتند و با هم رفيق ميشديم .


شيرآغا :
اگر ژورنالستان محترم افغاني مانند دهاتي بچه گان افغان لباس پوشيده و به جاي مراجعات مكرر و بيحاصل دفتري در دهات نزديك روم گشت و گذار كند ، شايد بالاخره بتوانند به مراد برسند و چانسي براي مصاحبه با شاه سابق نصيب شان شود.

***


رسانه هاي خبري بين المللي :
يك دسته طياره ربايان ، يك طيارهء شركت هوايي آريانا را كه مصروف يك پرواز داخلي از كابل به مزار شريف بود ربوده و پس از فرودآمدن در ازبيكستان ، قزاقستان و روسيه ، به لندن آوردند . اين پرواز برغم ممنوعيت شوراي امنيت بر پروازهاي بين المللي آريانا ، صورت پذيرفت .


شيرآغا :
اين عمل اثبات كرد كه اگر افغانها با هم همكاري كنند ، هيچكس و حتي شوراي امنيت نخواهد توانست تصاميم خود را بر افغانها تحميل كند و مثلاً مانع پرواز آريانا به خارج شود .

***

رسانه هاي خبري بين المللي :
كوفي عنان سرمنشي سازمان ملل متحد ، يك ديپلومات هساپونوي را به جاي ابراهيمي به حيث نمايندهء خاص خود در امور افغانستان ، تعيين نمود .


 شيرآغا :
تا به حال هر كسي را كه سرمنشي به حيث نمايندهء خود در امور افغانستان تعيين كرده ، مبصرين صايبنظر افغاني آن را به فال نيك گرفته اند . مثلاً ، وقتي نوربرت هول يك ديپلومات جرمني به اين سمت تعيين گرديد ، گفتند تعيين ديپلومات يك كشور قدرتمند غربي به اين ماموريت نشان دهندهء آن است كه اكنون ملل متحد جداً در صدد حل قضيه است . و باز زماني كه وظيفه بر عهدهء يك مسلمان عرب افريقايي گذاشته شد تبصره كردند كه چون او مسلمان است و از كشور عقبمانده ، در داد و معامله با برادران مسلمان خود از يك كشور عقبماندهء ديگر موءفقتر خواهد بود ... و اكنون كه پس از ناكامي ديگران يك هسپانوي پا به ميدان گذاشته چه خواهند گفت ؟!
تا جايي كه معلومات ناقص بنده ميرساند ، هسپانويها مانند افغانها مردمان خونگرم و سلحشور و «مردانه صفت» هستند . رنگ مو و پوست شان هم با شباهت دارد .
پس از مرگ فرانكو ، كه با سقوط دادن جمهوري هسپانيا در يك جنگ خونين داخلي به حيث يك ديكتاتور زمام امور را برعهده داشت ، خوان كارلوس پادشاه هسپانيا شد . او به خاطر شهامتش در دفع تلاش نظاميان براي كودتا ، بر محبوب خود نزد ملت افزود .
در هسپانيا همه ساله مراسمي برگزار ميشود كه در شهرها گاوهاي نر پرزور و مست را به كوچه ها رها ميكنند و جوانان براي اثبات «مردانه گي» خود جلو اين حيوانات خطرناك و بلند شاخ ميدوند . در اين مراسم همه ساله شماري از گاوهاي به هيجان آمده و خشمگين موءفق ميشوند بر شرمگاه تني چند از اين جوانان جسور شاخ بزنند و يا آنان را زير پاكنند.
همچنان بايد گفت كه گاوبازي كه يك بازي خطرناك است ، بازي ملي هسپانيا به شمار ميرود.
اين كه آيا نمايندهء هسپانوي الاصل ملل متحد خواهد توانست تا راه مهار بحران فاجعه بار ناشي از كودتاهاي ثورين را در افغانستان بيابد يا نه پرسشي است كه در آينده پاسخ يقيني آن را خواهيم دانست . و اما لااقل در " سال زن و صلح " بايد به آقاي سرمنشي سازمان ملل متحد گفت كه در ميان اين هفت نماينده اش در طول اين بيست و چند سال تا به حال يكبار هم زني به اين ماموريت برگزيده نشده است . معلوم نيست چرا ملل متحد فكر ميكند كه مثلا ، امير امارت و يا ريس دولت اسلامي و يا هم اين يا آن رهبرتنظيم و يا قومندان ، خداي ناخواسته از زن خوش شان نمي آيد؟!...
از سوي ديگر اصلاً چه بدي دارد اگر يكبار چند زن به حيث نماينده و معاون نماينده و امثالهم براي تأمين صلح در افغانستان توظيف شوند ؟! اگر آنان خلاف انتظار همه توانستند صلح بـياورند ، هم خرما و هم ثواب و اگر هم مثلاً موءفق نشدند لااقل اين امر كاملاً ثابت خواهد شد كه توانايهاي ديپلوماتيك زن و مرد - مانند تمام توانايهاي فكري ديگر اين دو جنس - با هم برابر اند .

***

برگرفته از شماره 14 آسمایی- مارچ 2000