نشر :  23.09.2013

حمید عبیدی

نگاهی به انتخابات پارلمانی آلمان  و نتایج آن

 

نتایج  انتخابات:

اتحاد دیموکرات مسیحی - سوسیال مسیحی :  41,5 درصد آرا  (انتخابات سال 2009 :  33،8 درصد آرا) و 311  نماینده در  پارلمان فدرال

حزب سوسیال دیموکرات : 25,7 درصد آرا (انتخابات سال 2009 :  23،0 درصد آرا) و 192نماینده در  پارلمان فدرال

حزب چپ: 8,6 درصد آرا (انتخابات سال 2009 : 11،9  درصد آرا) و 64 نماینده در  پارلمان فدرال

حزب سبزها: 8,4 در صد آرا (انتخابات سال 2009 :  10،7 درصد آرا) و 63  نماینده در  پارلمان فدرال

حزب لیبرال دیموکرات :  4،8 در صد آرا (انتخابات سال 2009 : 14،6 درصد آرا) چون نصاب حد اقل 5 درصد آرا را نه توانست به دست بیاورد، وارد پارلمان شده نه توانست

حزب  الترناتیف برای آلمان : 4،7 درصد آرا ( این حزب تازه تشکیل شده  است) چون نصاب حد اقل 5 درصد آرا را نه توانست به دست بیاورد، وارد پارلمان شده نه توانست

احزاب و اتحادهای انتخاباتی دیگر : جمعن 4،2 درصد ؛ اینان چون هیچیک نصاب حد اقل 5 درصد آرا را نه توانستند به دست بیاورند، وارد پارلمان شده نه توانست

شمار واجدان شرایط رایدهی :  61,9 میلیون نفر

شمار کسانی که  از حق رای خود استفاده کردند : 44,29 میلیون نفر

درصد اشتراک رایدهنده گان :  71,5 درصد ( انتخابات 2009 : 70,8 درصد)

رای های قابل اعتبار : بیش از 98 درصد  ( کمتر از دو درصد آرا باطل اعلام شدند)

*

تازه گی های  پارلمان نو  آلمان

- اتحاد دیموکرات مسیحی - سوسیال مسیحی پس از سال 1990 بیشترین درصد آرا را کسب نمود.

- حزب لیبرال دیموکرات آلمان برای اولین بار از زمان بنیادگذاری جمهوری فدرال آلمان در پارلمان فدرال حضور نه خواهد داشت.

- حزب چپ به رغم آن که نسبت به انتخابات قبلی آرای کمتری به دست آورده ، ولی از نظر شمار نماینده گان به سومین فرکسیون قوی پارلمانی مبدل شده است.

 

**

علل برد و باخت

واقعیت این است که اقتصاد آلمان که بزرگترین اقتصاد اروپا است،  در مرحله ی کنونی موتور اقتصاد اروپا به شمار می رود.  دوثلث آلمان ها از وضعیت اقتصادی راضی اند. همچنان از دید  شمار  شاغلان به کار، آلمان در اروپا در موقعیت ممتاز قرار دارد.  انگلا مرکل و حزبش پیروزی شان را از جمله مدیون همین واقعیت اند.

و اما این نیز حقیقت است که دستآوردهای کنونی اقتصاد آلمان  محصول اصلاحاتی است که  گرهارد شرویدر صدراعظم سوسیال دیموکرات سابق آلمان ، تحت نام «اجندای 2010» طرح و به اجرا گذاشت.  این اصلاحات گرچی از نظر اقتصادی پردستاورد بودند، و اما به ویژه  لیبرال ساختن بازار کار و مهار کردن دستمزدها  سبب بروز گرایش ها و عوارضی گردید که  سبب کاهش وزن و اعتبار حزب سوسیال دیموکرات شد.

حزب سوسیال دیموکرات  گرچی «اجندای 2010» را در اصل برای حل مسایل بنیادی در آلمان درست و اجتناب ناپذیر میداند، و اما  به روشنی اعتراف کرده است که  برخی مولفه های  این اجندا  سبب بروز گرایش ها و عوارض منفی شده و یا هم مورد سوواستفاده قرار گرفته اند و طرح هایی را برای تعدیل این مولفه ها در مسیر تامین عدالت اجتماعی در برنامه ی انتخاباتی خود ارایه نمود. و اما چنان که نتایج انتخابات نشان میدهند  حزب سوسیال دیموکرات نه توانسته است زمینه های حرکت چرخشی در مسیر اعاده ی نفوذ  و اعتبار قبلی خودش را فراهم سازد.

در واقع  نه تنها حزب سوسیال دیموکرات آلمان، بل در مجموع احزاب سوسیالیت و سوسیال دیموکرات، هنوز یک ویزیون سوسیال دیموکراسی در قرن 21 و به اصطلاح در شرایط جهانی شدن را ارایه کرده نه توانسته اند.

 آن چی که تونی بلیر  به نام  «راه سوم»  برای دمسازی سوسیال دیموکراسی با شرایط و الزمات امروزین  ارایه کرد و گرهارد شرویدر  با الهام از آن با طرح و تحقق «اجندای 2010» در آلمان انجام داد، با توجه به نتایج و پیامدهای منفی اجتماعی آن شدیدن  سبب کم رنگ شدن  مدل «جامعه ی رفاه همه گانی» گردیده است ،  نه میتواند ویزیون برای سوسیال دیموکراسی در قرن 21 باشد.

از سوی دیگر شتاینبروک را به رغم ذکاوت  و همه جنبه های مثبت دیگر توانایی های ذهنی اش ، نه میتوان مانند ویلی برانت، هلموت شمیت و گرهارد شرویدر ، شخصیت کرزماتیک نامید. او سهم چندانی در بلند بردن محبوبیت حزبش ایفا کرده نه توانست. او حتا نه توانست همه کاستی های سیاست و اجراات حکومت و ریسک هایی را که روش حکومتداری مرکل میتواند برای آینده ی آلمان داشته باشد، برای ذهنیت عامه به طور قناعت روشن بسازد.

برخلاف  در پیروزی حزب بر سر اقتدار،  محبوبیت شخص صدراعظم  انگلا مرکل نقش بارز داشت؛  به این معنا که بسیاری ها به خاطر وی به حزبش رای دادند و نه این که به خاطر حزبش به وی رای داده باشند. نظر سنجی ها نشان میدهند که دوثلث آلمان ها از کار انگلا مرکل به حیث صدراعظم کشور شان راضی اند. اکثریت مردم فکر میکنند که وی نه برای سیاست حزبی ، بل برای کشورش خدمت میکند. او کار مناظره ، مباحثه و مجادله ی سیاسی با احزاب دیگر را به همکارنش واگذاشته است . همچنان تا به حال کسی نه توانسته است در مورد وی کوچکترین سند و مدرکی مبتنی بر خلاف رفتاری و سوواستفاده ارایه کند.

تضعیف شدید محبوبیت حزب سبزها در یک سال اخیر که از بالاتر از 20 درصد به پایینتر از ده درصد سقوط کرد، نیز یکی از علل عدم تحقق آرزومندی پیروزی ایتلاف سوسیال دیموکرات ها و سبزها به شمار میرود.

***

پرسش ها در مورد ایتلاف حکومتی  تازه

دیشب با روشن شدن نخستین نتایج انتخابات رقبای عمده ی خانم مرکل، پیروزی وی را تبریک گفتند. از امروز خانم مرکل در جستجوی شریک ایتلافی تازه  است.

اکثریت آلمان ها امیدوارند که ایتلاف بزرگ دیموکرات مسیحی - سوسیال مسیحی و حزب سوسیال دیموکرات ( ایتلاف سیاه- سرخ)  کشور شان را در دوره ی تقنینی تازه رهبری کند. چنین ایتلافی از سال 2005 تا 2009 نیز حکومت را در دست داشت  که نامزد کنونی حزب سوسیال دیموکرات پییر شتاینبروک  کرسی مهم وزارت مالیه را در آن عهده دار بود.

شتاینبروک در حال کنونی اشتراک در ایتلاف بزرگ را برای حزبش توصیه نه میکند. به رغم آن هم  تشکیل چنین ایتلافی  محتمل ترین گزینه به شما می رود. و اما، شکی نیست که سوسیال دیموکرات ها برای اشتراک در چنین ایتلافی خواهان امتیازات قابل ملاحظه یی در برنامه ی حکومت (توافقنامه ی ایتلاف) خواهند شد. تشکیل چنین ایتلافی منجر به تشکیل حکومت با ثبات و توانا در آلمان خواهد گردید و قادر خواهد بود نه تنها برنامه های خود را با داشتن اکثریت قاطع در بوندستاگ ( پارلمان فدرال) بل همچنان در بوندس رات ( شورای نماینده گان ایالات آلمان) هم به تصویب برساند.

گزینه ی  محتمل دیگر تشکیل ایتلاف دیموکرات مسیحی - سوسیال مسیحی و حزب سبزها ( ایتلاف سیاه- سبز) است.

از دید عددی ایتلاف احزاب سوسیال دیموکرات ، سبز و چپ ( سرخ - سرخ- سبز) در پارلمان منتخب آلمان حایز اکثریت است. و اما هم حزب سوسیال دیموکرات و هم حزب سبز ها در برابر تلاش های رقبای انتخاباتی شان برای ترساندن رایدهنده گان از احتمال تشکیل ایتلاف «سرخ-سرخ-سبز»  از پیش  ایتلاف در سطح حکومت فدرال با حزب چپ را به کلی منتفی  اعلام داشته اند. اگر دو حزب اخیرالذکر به رغم مواضع آشکار شان در جریان مبارزات انتخاباتی ، به چنین ایتلافی بپردازند، این یک عهد شکنی تلقی خواهد شد و بر اعتبار و اعتماد  احزاب مذکور  صدمه وارد خواهد کرد. و اما، نزد رایدهنده گان دارای گرایش چپ ( اعضا و هوادران حزب چپ و نیز بخش هایی از اعضا و هوادران احزاب سوسیال دیموکرات و سبز ) نیز این پرسش وجود دارد که وقتی نیروهای چپ در پارلمان اکثریت دارند، چرا یکی از این احزاب باید کومک کنند تا انگلا مرکل و حزب محافظه کارش هنوز هم بر سر اقتدار بمانند.

این که سوسیال دیموکرات ها و سبزها  با امتناع از ایتلاف با حزب خانم مرکل، در عمل موجب برگزاری انتخابات تازه شوند، بسیار بعید به نظر میرسد؛ زیرا به احتمال  بسیار این سبب تقویه ی بیشتر خانم مرکل و حزبش و برگشت حزب لیبرال دیموکرات به پارلمان فدرال خواهد شد. و اما این بعید نیست که حکومت ایتلافی «سیاه -سرخ» و یا «سیاه- سبز» پس از دو- سه سال دچار وضعیتی شود که موجب برگزاری انتخابات زودرس گردد.

 

****