نشر : 28.11.2011

 

واکنش ها و تبصره ها در فیسبوک

 

به ارتباط نوشتار

افغانستان و خطر صوبه ششم شدن

 

 

در گروه مباحثاتی آسمایی

 

سیدابراهیم حیدرسید

 بنظر بنده امروز پاکستان آسیب پذیرتر از آن است که بتواند چنین خطری تلقی شود. بی ثباتی سیاسی داخلی پاکستان - مشکلات موجود بین نظام ملکی و نظامیان پاکستان- وجود مراکز تروریزم در خاک پاکستان- مخصوصا در تقابل قرار گرقتن منافع پاکستان با منافع غرب در منطقه - خدشه دار شدن چیثیت بین المللی پاکستان و منزوی شدن جهانی پاکستان در یک سطح قابل ملاحضه ای این خطر را کاهش میدهد. موجودیت پیمان استراتیزیک بین هند و آمریکا و حالا امضای چنین پیمان استراتیزیک بین افغانستان و این دو کشور پاکستان را هر چه بیشتر منزوی میسازد. ایران بنا بر مشکلات برنامه ای هسته خود قبلا در یک انزوای جهانی بسر میبرد. فکر میکنم اگر سیاست مردان افغانستان بتوانند با درایت عمل کنند و از این فرصت ایجاد شده بهترین استفاده را ببرند موقعیت افغانستان در منطقه و جهان ثابت تر و بهتر خواهد شد. مشکل تاریخی افغانستان که همانا موقعیت جیو پولتیک و جیو اکونومیک اش است امروز میتواند یک برتری و فرصت باشد اگر ما با کله عمل کنیم. دنیا عاشق قاش و ابروی افغانها نیست که از هر سو دست دراز میکنند و میخواهند با ما پیمان استراتیزیک ببندند. در این گیرودار منافع باید منافع خود را شناسای کرد و موقعیت خود را تثبیت. با مهر سید

 

 

حمیدالله عبیدی

دوست گرامي آقاي حيدر سيد، من با شما موافقم که پاکستان با دشواري هايي مواجه است و اما حفظ ، پشتيباني و رهبري شبکه هاي ياد شده به حيث ابزار جنگ نيابتي ضد افغاني، نشان مي دهند که پاکستان از هدف بلعيدن افغانستان دست نه برداشته است. همچنان با شما موافقم که اگر افغان ها آگاهانه ، خردورزانه و متحدانه عمل کنند، دفع و رفع خطر کاملا ممکن است.

 

سیدابراهیم حیدرسید

عبیدی عزیز!1- این شبکه های تروریستی که ابزار جنگ پاکستان بوده و هست روزی روزگاری در جهت منافع غرب میجنگیدند بنا برای پاکستان مشکل ساز نبودند ولی امروز اوضاع تغیر کرده و این شبکه های تروریستی شده اوبال گردن پاکستان. ما شاهد خواهیم بود که پاکستان با همین آتش که خود افروخته خواهد سوخت چنانچه امروز میبینیم. 2- خوب اینکه پاکستان در قبال افغانستان چه نیتی دارد بر همگان مبرهن است ولی امکان تحقق این رویای پاکستان روز به روز محدود و محدود تر میشود و اوضاع به نفع افغانستان در حال تغیر است( مشروط بر عملکرد ماست).3- در مورد خط دیورند بنده در کمنت اولم عمدا تماس نگرفتم چون اساسا این یک بحث عملی نیست. در شرایط فعلی نه زور مطرح کردن این موضوع در ما وجود دارد و نه امکان طرح مسالمت آمیز این معضله وجود دارد. یک نکته را نباید فراموش کنیم که بحث روی خط دیورند در هر شرایط و زمانیکه صورت بگیرد در حقیقت بحث تجزیه پاکستان است و بالفرض اگر چنین چیزی واقع شود باید بدانیم که تجزیه پاکستان تغیرات وسیع جغرافیایی را در منطقه در بر خواهد داشت و تنها محدود به پاکستان نخواهد ماند.

 

حمیدالله عبیدی

حيدر سيد گرامي ، من به تفصيل در مورد ديورند نه پرداخته ام. از نظر من پرداختن به اين بحث در شرايطي که پاکستان از هدف بلعيدن افغانستان دست نه برداشته است ، بحث انحرافي است. درخواست حق خود اراديت را نخست بايد کساني که از اين حق محروم شده اند مطرح کنند و باز اگر ما شيمه و توان داشتيم و به نفع خود دانستيم بايد در مورد موقف خود در قبال آن تصميم بگيريم. در مورد برخي تبعات تجزيه ي پاکستان با شما موافقم. در مورد مادر و پدر آن شبکه ها با شما موافقم. و اما اسلامگرايي عمدا و پلان شده توسط پاکستان دامن زده شده است- هم به منظور دستيابي به اهدافي که در نوشتارم به آن ها تماس گرفته ام و هم براي سرکوب ملي گرايان پشتون ، بلوچ و سندي و حفظ يک پارچه گي پاکستان. من با شما در اين مورد که ممکن است اين آتش روزي خود پاکستان را بسوازند، تا حدي موافقم. تا حدي گفتم ، چون هنوز هم مهار اين شبکه ها محکم در دست آي اس آي قرار دارد.

 

در صفحه حمید عبیدی در فیسبوک

 

نقیب صمیم

عبیدی صاحب من کاملا با شما موافقم

 

وارث فضل

آیا می شود این موضوع را توضیح بدهید

 

حمید عبیدی

هموطن عزيز آقاي فضل ، چي چيزها را بايد توضيح داد . در متن نکات مورد نظر توضيح شده اند. باز هم

اگر پرسشي داشته باشيد مشخص طرح بفرماييد تا در حد توان به جواب آن بپردازم

 

وارث فضل

این که چی گونه می توان مانع پاکستان شد

 

حمید عبیدی

من در نوشتار اصلي به اين امر اشاره کرده ام که چي گونه مي توان با اين خطر مقابله کرد: «افغان ها تنها با بیداری ، آگاهی و اتحاد ملی می توانند در برابر این توطیه شوم ضد افغانی پاکستان از خود دفاع کنند. تحقق این امر از طریق یک حکومت توانا و برخوردار از همکاری آگاهانه ، وسیع و صادقانه ی همه عناصر ، حلقات ، گروه ها و نیروهای افغانی بر پایه ی یک برنامه ی واحد برای رفع عوامل داخلی بحران و همزمان با آن استفاده ی موثر از کومک های متحدین بین المللی، می تواند میسر گردد. در این صورت متحدان بین المللی افغانستان نیز مطمین خواهند شد که «سرمایه گذاری» آنان در افغانستان به هدر نه خواهد رفت. برای تحقق این چانس، افغانستان زمان زیادی در اختیار نه دارد. پس لازم است بدون از دست دادن وقت همه ی امکانات و توانایی های افغانی برای تحقق این چانس بسیج گردند. روشن ساختن منابع و ابعاد خطر مهلکی که بقای افغانستان را تهدید می کند، می تواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد تا افغان ها آگاهانه و متحدانه برای دفاع از افغانستان و تامین آینده ی آن به پاخیزند. چی گونه گی برخورد با این وظیفه و دَین ملی روشن ترین معیار و محک برای تشخیص چی گونه گی تعهد به منافع و مصالح عالی مردم افغانستان خواهد بود

 

وحید رضا

من با شما موافقم. خیلی آموزنده و جامع و جالب. ممنون از لطف و زحمت تان

 

 

تیمورشاه سدوزی

تحلیل بسیار جامع است. اما ایکاش...

 

راضیه نور

مطلب بسیار جالب و خوب . عبیدی صاحب بسیار تشکر

 

نجیب داوری

محترم عبیدی صاحب، حقیقت همانست که شما ابراز داشته ائید. پاکستان در انتظار بیرون رفت آخرین سرباز ناتو از افغانستان است. در عین زمان تجربه ثابت ساخته است که دولت مداران جمهوری اسلامی پاکستان و کرنیل های قدرتمند سازمان استخبارات نظامی آن همانطوریکه در گذشته بندو -واز اجرای قطعنامه های ملل متحد و معاهده ژینو در مورد افغانستان نبوده اند، در آینده هم به چنین قطعنامه ها وقعی نخواهند گذاشت. همزمان با این وقتی پاکستان با هیله و نیرنگ توانست رژیم داکتر نجیب الله را سقوط و ابر اردوی افغانستان را با مصرف ناچیز تار ومار کند. نابود ساختن اردوی بی تجربه و حقوق بگیر فعلی برایش به اصطلاح وطنی نصوار هم نخواهد بود. از طرف دیگر پاکستان با فرستادن تعدادی زیاد معاشخور و آدم های خدایی خدمتگار بداخل افغانستان و راه انداختن تبلیغات بی امان علیه قوای یاری صلح ملل متحد تا حد زیادی روح و روان مردم را در اختیارش دارد؛ و متاسفانه که این پروسه تا آنجا پیشرفت کرده است که حتی تعدادی از افراد چیز فهم (وحتی آنهایکه در موسسات دریافت کننده کمک از کشور های خارج و انجوها کار، و معاش دالری دریافت میدارند، وخوب هم میدانند که با بیرون رفت قوت های ناتو از افغانستان کار ومعاشات ایشان هم در خطر خواهدافتاد) نیز علیه قوت های ناتو دست به تبلیغات میزنند. طور مثال مکتوب متحدالمال حزب به اصطلاح همبستگی ملی را علیه پیمان استراتیژیک با کشور ایالات متحده شما هم حتما ًدریافت نموده ائید. از طرف دیگر استفاده از کمپیوتر وانترنت در افغانستان برای مردم عوام بسیار محدود و حتی ناچیز است. و مطالعه روزنامه ها وجراید حتی در شهر کابل آنطوریکه در جریان سالهای دهه های چهل، پنجاه وشصت هجری علاقمند داشت . دیگر کمترعلاقمند دارد. و به این ترتیب نوشته های ملی و وطنپرستانه روز نامه های هشت صبح، آرمان ملی و ارا ده خواننده چندانی در داخل افغانستان ندراند. با اینها سر در گمی تعدادی از روشنفکران و نشریات صوتی، تصویری ، چاپی وآنلاین خارج از کشور و عدم درک وآگاهی تعدادی از این آغایان و نشریات از آنچه که شما در مقاله روشنگر و انکار ناپذیر تان ابراز داشته ائید، نیز کاملاً هویداست؛ به گونه مثال در همین صفحه فیس بوک که باشما درحال مباحثه هستم تعدای از این به اصطلاح روشنفکران به گونه علیه امضای پیمان استراتیژیک با آمریکا مطالبی را آنلاین نمودند. این نوشته ادامه دارد. فعلا ً باحرمت

 

راضیه نور

نظریات بسیار خوب ، جالب و آموزنده

 

نجیب داوری

محترم عبیدی،مسایل کاملاً واضح و روشن اند. خطر جدی وکاملاً باالفعل میهن عزیز ما را تهدید میکند. اینکه ما چطور بتوانیم این خطر را دفع نمائیم-همانطوریکه شما گفته اید، به ضرورت حیاتی بیداری و اتحاد افغانی برای نجات ملی بینهایت و مساوی به آب حیات ضرورت احساس میشود. ولی باز هم سوگمندانه باید گفت که سازمان های استخباراتی ایران و پاکستان در این مورد هم از قبل غم ما را خورده و طی سی سال اخیر اختلافات سمتی ، زبانی وقومی را شدیداً دامن زده اند. که با کمال تأسف پروسه این اختلافات حتی در سطوح بالای روشنفکری جامعه ما ریشه دوانیده که ما شاهد جنگ و جدال لفظی وقلمی تعدادی از چنین به اصطلاح روشنفکران در بعضی از نشرات بیرون مرزی اعم از تصویری و انترنتی میباشیم که پیهم به سر همدیگر میکوبند. ولی به هم حال، حالا که اگر واقعاً روشنفکران میهن به بقای افغانستان میآندیشند. باید با دید واقع بینانه دست بدست هم داده و در مقابل توطئه پاکی ها به پا خیزند و الی خواهی نخواهی... حالا دیده شود که ازمیان هزاران - هزار عضو افغان فیس بوک، چند نفر از آنها در بحث ایکه شما راه انداخته ائید سهم میگیرند. و نظر شانرا به ارتباط واقیعت انکار ناپذیر توطئه همسایه ها علیه میهن دوست داشتنی ما به تحریر در میآورند. با حرمت

 

 

در گروه فیسبوکی جنبش روشنگری

 

محمد محسن جمشید

 محترم عبیدی صاحب . یگانه راه نجات وطن مان در وحدت و یکپارچگی ان است. که بسیار دقیق و با دلایل بیان و ارائه شده است...... - اما این پاکستان=؟ که در 1947 ساخته شد. هدف استعمار و استمار (انگلیس) چه بود ؟ ایا همان پلانها شصت سال قبل که انگلیس در منطقه مطرح داشت. همه و همه عملی شده است.؟ - ایا هنوز هم انگلیس حامی این ساخته و بافته خود نیست ؟ ... - پاکستان=؟ به زور میخ همین حامی خود میدان تازی نمی کند ؟

 

عبدالوهاب کروخی

پاکستان نه قدرت و نه توان این همه کار های بزرگ ونابودی افغانستان را دارد این پلان انگلیس ها و امریکا ست که رهبران افغانستان را در یک نقطه ضعف ..خود فروشی ودالر پرستی به دام انداخته و هر چه بخواهد توسط خود ما افغان ها عملی می کند یکی را بجان دیگری انداخته اگر ما اعتماد به خود واعتقاد به حقانیت خدا وند ج می داشتیم هرگز این همه بلا ها بر سر ما نمی آمد هر روز افغان ما هموطن ما برادر ما خواهر ما فرزند ما بدست دشمنان ما کشته نمی شد راه نجات وحدت دوستی و خود شناخته گی ما می با شد و قناعت به همین چیزی که در کشور خود داریم میبا شد .

 

حمیدالله عبیدی

 جمشيد گرامي ، نشانه هايي موجود اند که ميان بريتانيا و امريکا در مورد چي گونه گي برخورد با پاکستان اختلافاتي موجود اند. به هر صورت با فروپاشي اتحاد شوروي و تغير در مناسبات غرب و هندوستان و تبارز چين به حيث يک قدرت جهاني و رقيب جدي غرب و بالاخره هم تبارز پاکستان به حيث مرکز و ماشين صدور تروريزم ، نه تنها منطق اتکا بر پاکستان به حيث پايگاه نفوذ غرب در منطقه از ميان رفته است، بل پاکستان خود به يک درد سر و منبع خطر براي منافع غرب مبدل شده است. به باور من پاکستان امروز بر ميخ اتحاد ستراتيژيک با چين و ناتواني هاي غرب بازي مي کند. و اما بحثي که من مطرح کرده ام همانا خطر مهلکي است که از سوي پاکستان متوجه افغانستان است.

 

محمد محسن جمشید

محترم عبیدی صاحب. به نظر من پاکستان=؟ وسیله است در دست انگلیس غرض تطبیق پلانهاش با موجودیت سه قرنه اش در منطقه... (منافع امریکا و انگلیس حال کمی در تضاد اند.) حامی خطر تنها انگلیس است در قبال افغانها... چون انگلیس علاقه ندارد که هند (غلام و برده دیروزش ..) عضو دایمی شورای امنیت شود.و.و.و این نظر بنده بود که عرض شد. باز هم ممنون تان

 

 

عبدالوهاب کروخی

بلی همین طور است بیشتر ا نگلیس ها درین ما جرا ها نقش دارد .و انتقام خود را از مردم افغانستان توسط پاکستان به هم دستی خود افغان ها یعنی رهبران نام نهاد افغانستان عملی می سازد .اگر چنین نیست با موجودیت این همه کشور ها و قوای بین ا لمللی چرا هنوز جنگ است چرا هنوز کشتار افغان ها ادامه دارد چرا هنوز مشکل مرزی افغانستان با پا کستان که خود انگلیس ها بوجود آورده بودند حل نمی کنند .

 

حمیدالله عبیدی

جمشيد گرامي ، فراموش نه کنيم که بريتانيا ديگر آن بريتانياي پيش از جنگ دوم جهاني نيست. ديگر اين که سياست بر منافع استوار است. در سياست دول بزرگ و با تجربه احساسات جاي چنداني نه دارد. اينان بر مبناي خرد و محاسبات دقيق سياست هاي خود را طرح مي کنند تا به منافع مورد نظر برسند. و اما مي توان گفت که که سياست قدرت هاي ياد شده و به خصوص بريتانيا مثل توپ هفت پوسته است: ما تنها رنگ پوسته ي بيروني اش را ديده مي توانيم و نه رنگ همه پوسته هاي دروني اش را .

 

 

محمد محسن جمشید

محترم عبیدی صاحب . ممنون تان هدف من همین است. که انگلیس هنوز هم در منطقه همام انگلیس است .و.و.و. به امید وحدت و یکپارچه گی افغانان عزیز مان در جهت وحدت ملی ، تحکیم امنیت و عدالت در راه ترقی و دموکراسی ..و.و.

 

 

 

عبدالوهاب کروخی

در همین محا سبات دقیق بالاخره این قدرت ها در چاهی گمراهی غرق می شوند و خود درین پلان های نا سالم خود می سوزند به امید کاشتن تخم دوستی محبت صلح صفا در میان این مردم افغانستان

 

حمیدالله عبیدی

بلي مهم همين است که ما افغان ها از تجارب تلخ گذشته درس بگيريم. با گفتمان ملي - روشنگرانه ، گفتمان هاي فرقه گرايانه را به حاشيه برانيم. منافع و مصالح علياي مردم افغانستان را بر هرگونه منفعت ديگر رجحان دهيم . روحيه ي هموطني افغاني و وحدت ملي را تقويت نموده و براي رفع بحران و تامين فرداي بهتر افغانستان کار کنيم. تا جدا استيم انگشتان افگاريم ما- مشت اگر گرديم از آن دندان ها خواهد شکست

 

 

 

مولانای تلخ

 نظر صایب ودقیق است. را ه دیگری وجود ندارد. باید با عادت بار اندازی به دوش بیگانگان پدرود گفت. اگر ما شایستگی آزادی و پی ریزی زندگی ملی خودرا نداریم ؛ در همیشه روی این پاشنه خواهد چرخید.

 

 

 

TajikAsl Khorasani One thing always amaze me about our people, because they never mention the real enemy of our Nation or just look the other way and not mention about that. In farsi said ( DAR KOCHEH HASSAN CHAP KHOD RA MIZANAND ) Let me open your eyes and your ears, unless the real SNEAKS ( Saudi Arabia ) play rule in our country we never have good day or time. We must cut the head of SNEAKS to be a winner, other wise they keep coming on us, and please don't blame others because 1400 years start this poorness to our country and that time was not exist USA, PAKISTAN, ENGLAND or others and before Islam we were #1 country

 

در گروه فیسبوکی اتحاد اقوام افغانستان

 

علی مزاری

درود بر شما جناب عبيدي عزيز !

وقتيكه جامعه اي فاقد رهبري باشد بايد رهبري ديگري را بپذيرد در غير اين رويكرد در وضع اشفته حستبار باقي خواهد ماند.

مگر هم افغانستاني هاي ما از خدا و ملل ديگر دنيا چه فرصت مي خواهند ، تا به هوش آيند ، و از زشتي ها دست بكشند نه خود را بكشند و نه مردم را ، مگر جامعه اي منحت تر از جامعه افغاني در دنيا سراغ داريد ؟

 

حمیدالله عبیدی

هموطن گرامی آقای مزاری ، آیا فکر نه می کنید که این کاستی از ما روشنفکران و یا در واقع درسخوانده گان جامعه ی افغانی نیز است که نه توانسته ایم واقعیت ها را چنان که استند برای مردم بشناسانیم و راه های برون رفت از بحران و فردای بهتر افغانستان را به آنان معرفی کرده و تندروان را به حاشیه برانیم ؟!

 

 

 

شفیق حمیدی

بدبخترین جامعه اییکه قاتلین مردم ، آشوبګر و جاسوسان خارجی به زور تفنګ بالایی مردم فهرمان تحمیل میشوند همین جامعه بدبخت افغانستان است!!! ای وای به حال مردم بدبخت این سرزمین!!

 

 

علی مزاری

جناب عبيدي!

من با شما موافقم كه قشر تحصيل كرده افغانستاني رسالت روشنگري خود را در قبال مردم خود نه تنها انجام نداده است بلكه اين قشر اموزش ديده خود در بسا موارد پيشگام و پيش آهنگ تشتت و تفوق طلبي نژادي بوده اند. مثلن افغان ملتي ها بدستور اسعمار گران ميخواهند روحيه ازادگي و استقلال طلبي را در مردم ما تضعيف كنند ، آمدند طرح شيطاني و واژه جنگ سالار را به خور عوام دنباله رو دادند ، تا بتوانند مردم سلحشور و استبداد شكن را ذبون نمايند.

نكته اي كه من ميخواهم به ان اشاره كنم اين است : گذشته دو صد سال تعطيلي عقل را چگونه ميتوان جبران كرد ؟ و اين نسل واپسگراي منحت ، خود مردار را چه كار ميشود كرد ؟

 

 

حمیدالله عبیدی

مزاري گرامي، فرقه گرايي، خاصه ي شماري از تحصيلکرده گان از يک گروه اتنيک نيست. ما به حيث انسان هاي تحصليکرده ي افغانستان وظيفه داريم تا به جاي گفتمان هاي فرقه گرايانه ، گفتمان ملي-روشنگرانه و ديموکراتيک را به راه اندازيم و قوت ببخشيم. ببينيد همين جناب رمضان بشر دوست را که يک تنه و بدون حمايت کدام کشور و انجوي خارجي و امثالهم به حيث يک روشنفکر با وجدان ، بشردوست و وطنپرست افغان چي اندازه موفقيت به دست آورد. پس اگر 100 انسان ديگر آن سرزمين مثل بشر دوست باشند و دست به دست همديگر بدهند و هر کدام يک دهم موفقيت بشر دوست را کسب کنند چي نيروي عظيمي ايجاد خواهد شد.

***

 

لینک ها:

- افغانستان و خطر صوبه ششم شدن

 

- در فیسبوک