رسیدن:  29.11.2011 ؛ نشر : 30.11.2011

خالد خسرو

خطر پاکستان و راه مقابله با آن

 

اساسی ترین تهدید برای افغانستان خطر هژمونی و بلندپروازی های ستراتیژیک پاکستان در منطقه است و البته با وجودی که احساسات ضد پاکستانی در کشور ما قوی است اما با این حال درک این خطر و مبارزه با آن نیازمند یک سلسله آمادگی ها و ظرفیت سازی ها می باشد.

درک این خطر در قدم اول مهم است. پاکستان در درون مبارزه شدید با نفوذ هند در منطقه است؛ مبارزه یی که جنون آمیز و غیر قابل درک به حساب می آید. در عصری که تجارت و گسترش سرمایه حرف اول را می زند، کشوری می خواهد از طریق تروریسم و انتخار موقعیت منطقه یی خود را تثبیت نماید. بدون شک، این کشور از بدو تاسیس خود را در مواجهه با دهلی جدید فرض کرده و برای مقابله با این به هر سیاست و اقدامی دست زده است؛ از جنگ نظامی گرفته تا حمایت از گروه های تروریستی جهت اجرای عملیات های تروریستی در خاک هند.

در عین حال که پاکستان از بحران های شدید اقتصادی و سیاسی و اجتماعی رنج می برد، هند با دموکراسی قوی و اقتصاد رو به پیشرفت خود از پایه های اقتصاد آسیا به حساب می آید که در چند سال آینده در کنار کشور های قوی غربی قرار می گیرد. رشد اقتصادی این کشور ایدیال بوده و جمعیت زیاد و تحصیلکرده ی آن، در عین حال که چالش های خود را دارد، به فرصت خوب برای این کشور تبدیل شده است. از این رو، رویارویی پاکستان با هند رویا رویی یک کشور بحران زده و فقییر با یک کشوری قوی و با ثبات است.

تنها در جای که پاکستان با نفوذ هند مبارزه کرده می تواند، تروریسم و خرابکاری است. استراتژی پاکستان ضربه زدن به هند است.. پاکستان نیاز دارد که اختلافات خود را با هند کاهش داده و از روابط مفید تجاری با این کشور بهره ببرد. به جای صرف وقت بالای رقابت نظامی به فکر گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی با دهلی جدید بر آید. اما جنرال پاکستانی که سکان اصلی سیاست خارجی و داخلی این کشور را به دست دارند، وفادار به آن نوعی ناسیونالیسم پاکستانی اند که هژمونیک و مقابله جویانه است و در بهترین حالت دارای یک پارانویای ویرانگر است.

نمی توان فراموش کرد که افغانستان با استفاده از فرصت روابط اقتصادی، سیاسی و تعلیمی خود را با هند گسترش داده است. از این راه، کشور ما فایده های زیاد اقتصادی و اجتماعی برده است. اما در عین حال این روابط به ترس پاکستان از نفوذ هند دامن می زند. حکومت افغانستان بارها تلاش کرده است که گسترش روابط با هند را برای امنیت پاکستان بی خطر نشان بدهد اما سیاست گزاران پاکستانی این موضع افغانستان را باور نداشته و در مقابل بالای حکومت ما از طریق تقویت طالبان و گروه حقانی فشار می آورند تا این مناسبات کاهش پیدا کرده و افغانستان سیاست نزدیک تر با پاکستان را دنبال نماید.

بسیاری از تحلیلگران افغان باور دارند که افغانستان حتا در صورتی که خط دیورند را به رسمیت بشناسد و در روابط خود با هند تجدید نظر نماید، بازهم اسلام آباد روابط خود را با کابل حسنه نخواهد نمود. اما در واقعیت امر اساس دیپلماسی منطقه یی افغانستان روابط نزدیک با تمام کشور های منطقه است. از این جهت افغانستان نیز مایل است که به جای مقابله جویی با پاکستان روابط اقتصادی و سیاسی خود را با آن گسترش دهد. به عنوان مثال، به رغم حساسیت های حکومت و مردم، آقای کرزی در اسلام آباد با این کشور قرارداد آموزش اردوی افغانستان را به امضا رسانید که یک گام بزرگ در راستای حسن نیت از جانب کابل به حساب می آمد. اما پاسخ اسلام آباد به این حسن نیت تحریم کنفرانس بن به بهانه حمله ناتو بالای سربازان پاکستانی بود.

به صورت تاریخی روابط افغانستان و پاکستان هرگز خوب نبوده است. تاریخ کوتاه این کشور نشان می دهد که ادعای مرزی ما و روابط نزدیک با هند بی اعتمادی نهادینه شده را میان دو کشور به وجود آورده است. در نهایت پاکستان تصمیم گرفته است که مناسبات خود را با افغانستان نه از طریق بهبود روابط که از طریق روی کار آوردن یک گروه دست نشانده یی مانند طالبان در کابل، قوی سازد. در نهایت افغانستان از نظر پاکستان باید یک منطقه حایل امنیتی باشد؛ مصوون کردن مرزهای جنوبی و شرقی خود. پاکستان کشمیر را نیز از همین زوایه نگاه می کند.

پاکستانی ها با تسخیر کابل توسط طالبان در سال 1996 میلادی به این هدف خود دست یافته بودند. اما با سقوط طالبان در 2001 این رویای شیرین ستراتیژیک به پایان رسید و اسلام آباد برای تسخیر مجدد کابل یک جنگ فرسایشی را توسط طالبان آغاز کرد. این کشور امیدوار است که امریکایی ها با نا امید شدن از پیروزی در افغانستان در سال 2014 در یک توافق آبرومندانه با طالبان کابل را ترک بگویند. یعنی از طریق روند مصالحه به قدرت این گروه در کابل بیفزاید و در عین حال ایالات متحده واضح سازد که همانند عراق آخرین سرباز خود را در چند سال آینده بیرون می کشد.

اما این سناریوی ایدیال با توافقات ستراتیژیک امریکا و افغانستان با مانع بزرگ رو به رو شده است. با وجود تلاش های امریکا و افغانستان جهت تشویق اسلام آباد برای حمایت از روند گفتگو های صلح در کشور، پاکستان پاسخ هر تلاش را به بدترین شیوه ممکن می دهد. امریکایی ها در این اواخر از طریق استخبارات پاکستان با نمایندگان گروه حقانی نشست هایی داشته است. اما پاسخ این گروه حمله شدید به سفارت امریکا در کابل بود.

احمد رشید، نویسنده پاکستانی، به خوبی توضیح می دارد که اسلام آباد زمانی از روند مصالحه در افغانستان حمایت می نماید که امریکا جدول زمانی خروج نیروهای خود را مشخص سازد. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد یک شکست سیاسی برای حکومت افغانستان به حساب خواهد آمد که می کوشد با امضای سند همکاری های ستراتیژیک با ایالات متحده خطر نفوذ پاکستان را دفع کند. فعلا نشانه های امضای سند ستراتیژیک میان دو کشور بیشتر از عدم وقوع آن است.

به هر حال، اسلام آباد باید بپذیرد که افغانستان 2011 میلادی با افغانستان سال های 1990 میلادی متفاوت است. به ویژه در صورتی که سند همکاری های ستراتیژیک با افغانستان به امضا رسد، اسلام آباد نمی تواند به تسخیر کابل توسط طالبان دل ببندد. در آن صورت بایستی طالبان را تشویق به مصالحه با حکومت موجود افغانستان نماید که دستکم از شکست و فروپاشی این گروه جلوگیری نماید. اما باید حکومت با هوشیاری متوجه باشد که الزاما روند صلح افغانستان را لبنان دیگر ننماید تا طالبان قدرت همانند حزب الله را در درون کشور در اختیار نگیرند.

در نهایت باید گفت که راه مقابله به هژمونی پاکستان آغاز اصلاحات فراگیر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط حکومت ما است. قرار است در کنفرانس بن حکومت بالای تعهدات خویش به جامعه جهانی در قسمت حکومتداری خوب تاکید نماید. اجرای این اصلاحات گزینه ی موثرتر، حتا به نسبت گسترش قوای مسلح افغانستان، می باشد.
 

***

لینک های مرتبط با موضوع:

- افغانستان و خطر صوبه ششم شدن

 

- واکنش ها و تبصره ها در فیسبوک