رسیدن به آسمایی:  19.01.2011 ؛ نشر در آسمایی: 19.01.2011

پرتو نادری


دشمن در تاریکی توطیه می کند

و ما همه گی از تاریکی می ترسیم!

این حادثه مامون را عقب نه خواهد زد!


حادثه ی تیزاب پاشی بر روی رزاق مامون نویسنده و خبرنگار شناخته شده ی کشور، همه گان را غافلگیر ساخته است. در نوع خود این نخستین حادثه یی است که یک نویسنده در افغانستان این گونه مورد حمله قرار می گیرد.

این حادثه همه جامعه ی فرهنگی افغانستان را تکان داده است. من می پندارم که ظاهراً مهاجم هدف از بین بردن مامون را نه داشته ؛ بلکه برنامه چنین بوده است تا چشم های او را از او بگیرند.

این امر می توانست دو نتیجه را در پی داشته باشد. نخست این که مامون از نوشتن باز می ماند، دو دیگر این که او در تمام عمر مردی می بود، زمین گیر، از پانشسته و گرسنه. خدای من زمینگیری و گرسنه گی چی درد برزگیست! در کشوری که غم نان بزرگترین دغدغه ی فرهنگیانش را می سازد، نویسنده ی نابینای آن چی گونه می تواند گردونه ی سنگین زنده گی را به پیش براند. شاید آن ها خواسته بودند تا با این اقدام اهرمنی خویش مامون را در تمام عمر شکنجه کنند.

چشم های مامون آسیب نه دیده اند، جای شکر و شادمانیست. خواست خداوند چنین بوده که در هنگام حادثه مامون آن عینک های سیاه دودی اش را در چشم داشت و این عینک مانع آن گردید تا قطره های تیزاب در چشمان  او نفوذ کند.

من با شناختی که از مامون دارم این حادثه او را عقب نه می زند، او بار دیگر به میدان می آید و این بار باجدیت و سرسختی بیشتر از گذشته خواهد نوشت.

دشمن به هدف سیاه خود نه رسیده است که تا باد چنین بادا! و اما باید هشیار بود که این هنوز پایان کار نیست. حادثه از مامون آغاز شده است. مامون نخستین است نه فرجامین. دشمن در تاریکی توطیه می کند و این جا تا که می بینی همه سو تاریکیست. دشمن در تاریکی توطیه می کند« و ما همه گان از تاریکی می ترسیم».

هنوز معلوم نیست که در پشت این حادثه چی دست های بیرونی و درونی دخیل اند؛ اما امروز چهار شنبه بیست و نهم جدی 1389 من زمانی که به دیدن مامون به شفاخانه ی چهارصد بستر رفته بودم، مامون به خبرنگاران می گفت که از مدت زمانی مورد تهدید بوده است. چنان که پس از انتشار کتاب« رد پای فرعون» میزان چنین تهدید هایی افزایش داشته است.

او با صراحت جمهوری اسلامی ایران را متهم ساخت که این عمل تروریستی کار آن هاست. او گفت که در کتاب« رد پای فرعون» با استفاده از اسناد زیادی ثابت شده است که نه تنها دولت ایران در ترور احمد شاه مسعود قهرمان ملی کشور دست داشته ؛ بلکه ایران پیوسته در هوای تجزیه ی افغانستان نیزبوده است. در این کتاب فرعون سمبولی است برای ایران و مامون رد پای ایران را دردو دهه ی گذشته در رویداد های سیاسی و جنگی افغانستان دنبال کرده است.

ایران در حالی در افغانستان به وسیله ی یک نویسنده متهم به اجرای یک عمل تروریستی می شود که هم اکنون ایران در ذهنیت مردم افغانستان به حیث یک کشور دوست جایگاهی نه دارد. فکر می کنم ایران با متوقف ساختن دست کم دو هزار تانکر مواد سوختی افغانستان در خاک خویش در این سرمای سوزان نفرت بی پایان مردم افغانستان را بر ضد خویش بر انگیخته است.

مامون می گفت که با نشر این کتاب سرمایه گذاری پنجاه ساله ی ایران در افغانستان بر باد شده و جمهوری ایران از این ناحیه بسیار خشمگین است. او همچنان گفت که سفارت ایران در کابل باری ناشر این کتاب را نیز تهدید کرده بود که از پخش این کتاب جلو گیری کند.

در سالهای اخیر مامون بیشتر یک چنین کتاب هایی را به نشر رسانده است مانند کتاب راز خوابیده که جستجویی است در پیوند به قتل داکتر نجیب رییس جمهور سابق افغانستان. یا کتابی در رابطه به چگونه گی قتل احمد ظاهر آواز خوان عزیز مردم افغانستان و یاهم کتابی در ارتباط به قتل یعقوبی وزیر امنیت رژیم نجیب.

بدون تردید در این کتاب ها رشته راز های از پرده برون افتاده اند که می تواند که کسان زیادی را که به گونه یی در این ماجرا ها دخیل بوده اند با مشکلاتی رو به رو سازد.

تا کنون سفارت ایران در پیوند به گفته های مامون چیزی نه گفته است.

اما دولت چی خواهدکرد؟ می دانم که رییس جمهور این عمل را شدیداً تقبیح می کند و بعد تاکید می کند که حادثه علت یابی شود و عامل یا عاملان آن دستگیر و محاکمه شوند و ماجرا در همین جا به پایان می رسد.

من هراس دارم که اگر دولت عاملان این حادثه را نه تواند شناسایی و دستگیر کند، چی معلوم شاید همان سلسله ی« قتل های زنجره یی» که هر شبی نویسنده یی ، دانشمندی، روزنامه نگار و اندیشه پردازی در ایران به گونه ی مرموزی کشته می شد، این جا در افغانستان نیز آغاز گردد.

مامون نام نمادینی به کتاب خود داده است، اضافه از سه دهه است که دستان فراعنه های روزگار در افغانستان هستی ما را و آرامش ما را تاراج می کنند.

فرعون ها نمرده اند. فرعون ها بیدار اند. در شفاخانه برای مامون گفتم، جستجوی رد پای فرعون می تواند چنین نتایجی را در پی داشته باشد، به تلخی خندید و گفت: بلی فرعون لگد های محکمی هم دارد، پس لگد های فرعون....

حادثه بسیار هشدار دهنده است، این در حالیست که فرهنگیان افغانستان از هیچ گونه مواظبتی بر خوردار نیستند، اگر این هم دولت در دستگیری عاملان این حاثه کم بیاید بدون تردید به گفته ی مامون فرعون لگد های دیگری نیز حواله کرد ، شاید این بار کور کننده و شاید هم کشنده .....

چهار شنبه 29 جدی1389
شهر کابل