سخنرانی رییس جمهور غنی در هجدهمین نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم انسلاک
۰۳ عقرب - ۱۳۹۸ـ باکو، آذربایجان
رییسجمهور علییف، سران دول و حکومتها، رؤسای سازمانهای بینالمللی و منطقهیی، خانمها و آقایان.تغییر مختلکننده، مشخصهی غالب وضعیت جهان حاضر است. اینکه آیا این تغییر به یک عامل تسریعکننده برای تحولات نوین بدل میشود و یا به یک قوهی ویرانگر، وابسته به چگونگی و کیفیتِ رهبری و مدیریت میان کشورهای ماست. ما باید بافت کنونی را تعبیر کنیم، نحوۀ پاسخگویی به آن را شکل دهیم و آمال و نیازهای مردممان را برآورده سازیم. پذیرش و استقبال از مزیت همکاری (cooperative advantage) و عمل بر اساس آن، همان طوری که اصول باندونگ بر آن تأکید کرده، زمینۀ تقویت توانایی جمعی ما را برای مقابله با تغییر مختلکننده، میسر خواهد ساخت.
بافت کنونی جهان، دارای پنج مشخصه میباشد که ویژگیهای اساسی راهبردها و پالیسیهای ما را تعریف خواهد کرد.
نخست، رقابت برای قدرت، دوباره قد عَلَم کرده که نتیجۀ آن، سیاستهای قرن بیست و یکم را مشخص خواهد کرد.
دوم، تهدید شبکههای تروریستی فرامرزی، وسط مدت و درازمدت بوده و نیازمند همکاری و انسجام متفاوتتر از گذشته بین دولتهاست.
سوم، سطح و محدوده اقتصاد جرمی، به طور اخص فعالیت کارتلهای فرامرزی قاچاق مواد مخدر، به صورت مستقیم خوشبختی و سعادت جوانان و رفاه خانوادهها را در همه کشورهای جهان، تهدید میکند.
چهارم، احتمال دارد که انقلاب صنعتی چهارم تعریف کار، ثروت و خوشبختی را در سطح بیپیشینه تغییر بدهد.
پنجم، ما با تغییرات زیستمحیطی روبرو هستیم و باید اراده سیاسی خود را منسجم ساخته و با این تغییر مقابله کنیم.
متأسفانه، قواعد بازی که به صورت فرضی بین دولتهای مستقل نافذ بوده و روابط شان را کنترول میکند، علاوه بر این که از نورمها و اصول باندونگ فاصله گرفته، از سوی بعضی از کشورهای همسایه ما نقض نیز میشوند. از این رو، عدم انسلاک/عدم تعهد و بیطرفی مثبت، باید دوباره تعریف گردیده و روح تازه در آن دمیده شود تا بتواند منافع جمعی ما را تضمین نموده و آینده ملتها و شهروندانمان را مصئون سازد.
از زمان ایجاد جنبش عدم انسلاک بعد از نشست باندونگ تا حال، ما میتوانیم از موفقیتهای قابلملاحظهمان تجلیل نموده و از ناکامیهایمان بیاموزیم. هندوستان، نه تنها انعطافپذیری و توانایی خود را در عرصه نظم مردمسالاری نشان داده، بلکه خلاقیتهای کسب و کار (کارآفرینی) خود را نیز بیش از پیش اثبات کرده است. توانایی اندونیزیا به خاطر مقابلۀ همزمان با چالشها در عرصههای دموکراسی، صلح، رشد و حکومتداری خوب، دلیل روشن برای تجلیل از این موفقیت و آموختن از آن است. مالیزیا با دیدگاه ۲۰-۲۰ نخستوزیر ماهاتیر محمد، برای همه کشورها، الهامبخش بوده است.
از افریقا تا کشورهای قفقاز بعد از شوروی سابق و آسیای میانه و علیالخصوص آذربایجان با رهبری مدبرانه رییسجمهور علییف، تا کشورهای خلیج، درسهایی برای رهبری و مدیریت گذارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی وجود دارد که باید مستندسازی گردیده و با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. امیدوارم که این مستندسازی در زمانی که شما [رییسجمهور علییف] رهبری جنبش عدم انسلاک را برعهده دارید، صورت پذیرد.
متأسفانه، ما شاهد ناکامیهای بسیاری نیز بودهایم. سرنگونی یوگسلاویای سابق و به تعقیب آن تصفیه قومی/نژادی، قتل عام در رواندا، ادامه خشونت و انحطاط عزت و کرامت انسانی در فلسطین و میانمار، از جمله حوادثی هستند که وجدان ما را جریحهدار میسازد.
ما، مردم و حکومت افغانستان، چهل سال، با دنیایی از آشفتگی و بینظمی مقابل شدیم و به عنوان صحنهای برای خلق یکی از بزرگترین فجایع زمان، مورد استفاده قرار گرفتیم. افغانستان برای دهها سال، به عنوان یکی از اعضای جنبش عدم انسلاک و حامی سرسخت بیطرفی بود، اما تجاوز شوروی به افغانستان در کریسمس ۱۹۷۹، سقف زندگیهای ما را فرو نشاند. سطح و اندازه ویرانی که مردم ما متقبل شدند، وحشتناک است: یک و نیم میلیون شهید، یک میلیون معلول، حدود ده میلیون تن مهاجر و میلیونها تن بیجاشده داخلی. بر اساس تخمین بانک جهانی، هزینهی خساراتی که افغانستان در عرصه زیربنایی و فرصتهای از دست رفته بین سالهای ۱۹۷۸ الی ۲۰۰۱متقبل شده، بالغ بر ۲۴۰ میلیارد دالر است.
حادثه یازدهم سپتمبر فرصتها و همکاریهای تازهای برای ما به میان آورد. ما همیشه از شرکایمان در سازمان ناتو و دیگر کشورهای همکار که از هیچ گونه کوشش مالی و جانی برای تأمین آزادی ما و امنیت و خودشان دریغ نکردند، سپاسگزار خواهیم بود. به طور اخص، ایالات متحده امریکا که بیش از دو هزار نظامی – زن و مرد – این کشور با قربانی جانهای خود، بهای گزاف پرداختند. از برکت انتقال مسؤولیت جنگی و عملیاتی به نیروهای افغان در اول جنوری سال ۲۰۱۵، تلفات نیروهای امریکایی از آن زمان تاکنون به اندازه قابلملاحظهای کاهش یافته است، و نیروهای امنیتی و دفاعی افغان، ۹۰ درصد عملیاتها را به تنهایی انجام میدهند.
در صورتی که طالبان و حامیانشان که برای آنان پناهگاه و حمایت شبکهیی فراهم میکنند، پیشنهاد صلح ما را میپذیرفتند، شمار قوای بینالمللی بیش از اکنون کاهش مییافت و نیازی به حضور دوامدارشان در افغانستان احساس نمیشد. متأسفانه، طالبان که پناهگاهها، مواد مخدر و روابط شان با شبکههای تروریستی در سطح بینالمللی امکان فعالیت را برایشان میسر میسازد، کشتار تمامعیار را در مقابل غیرنظامیان افغان به راه انداخته و در حال توسعه سرمایهگذاری خود روی مکتب و تفکر خشونت و ویرانگری به خاطر نابود ساختن ما هستند.
بنابراین، صلح پایدار اولویت ما بوده و ما کاملاً متعهد به آوردن صلح برای مردم خود و منطقه هستیم. بر اساس اصول جنبش عدم انسلاک، ما به همه همسایگانمان دست دوستی میدهیم و پیشنهاد صلح خود به طالبان را تجدید میکنیم.
اما افغانستان امروز، کشور ۱۸ سال قبل نیست. نخست، مردمسالاری در کشورما در حال برقرار شدن است. پس از برگزاری موفقانۀ انتخابات پارلمانی در چهارم اکتوبر [۲۰۱۸]، ما شفافترین و فراگیرترین انتخابات ریاست جمهوری را در کشور برگزار کردیم، که نتایج آن به زودی اعلام خواهد شد.
دوم، ما مسؤول امنیت خود هستیم. بیش از ۳۵ هزار تن از قوای کاملا رضاکار و قهرمان ما به شهادت رسیدند و قربانی دادند تا از آزادی، عزت و قانون اساسی ما حراست کنند.
سوم، حاکمیت قانون و حکومتداری در حال نهادینه شدن است و تمامی روابط ما مطابق با چارچوب قانون اساسی شکل میگیرد، زیرا ما بیش از چهارصد قانون را که به قانون اساسی ما معنی و مفهوم میبخشد، تصویب و رسماً اعلام کردیم.
چهارم، ما، به جای این که یک کشور محاط به خشکه باشیم، در حال مبدل شدن به چهارراه آسیا هستیم. ما در حال حاضر افتخار داریم که به عنوان محور اتصال بین آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، ایران، چین و دیگر همسایههایمان هستیم. علاوه بر آن ما از طریق هوا و بحر به هندوستان و دیگر همسایهها وصل شدهایم.
پنجم، قابلملاحظهترین تغییری که در افغانستان رونما گردیده، تغییر نسلی و جندر [جنسیتی] است. زنان افغان از خود نمایندگی میکنند و در سِمَتهای تأثیرگذار و دارای صلاحیت ایفای وظیفه میکنند. شایان ذکر است که تغییر نسلی در حال انجام است و به افغانها موقف رهبری بخشیده طوری که برای خود دیدگاه ۴۰ الی ۵۰ ساله ترسیم میکنند، نه یک دیدگاه ۴۰ الی ۵۰ روزه.
نتیجه روشنی که از این تغییر نسلی بدست آمده این است که اکنون افغانستان کاملاً آماده یک پروسه صلح به رهبری و مالکیت افغانهاست که به موجب آن، مردم و حکومت افغانستان تمامی شرکای خود را به سوی روندی میبرند که برای ما صلح پایدار و بردباری همیشگی به همراه خواهد آورد.
از سوی دیگر، ما به سوی خودکفایی در حرکت هستیم و توانستهایم عواید خود را به میزان ۹۰ درصد افزایش دهیم. ما اراده داریم که عواید خود را با گذشت هر دو سال دوبرابر بسازیم.
به صورت خلاصه، یک افغانستان مردمسالار، امن و مرفه، به مثابه یک سرمایه برای کشورهای همسایه، کشورهای همکار در سطح آسیا و جهان و یک همکار قابلاعتماد برای جامعه بینالمللی و جنبش عدم انسلاک خواهد بود.
بنابراین، بیایید به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم شکل مثبتی از عدم انسلاک و اصطلاحات بامفهوم بیطرفی را با پیروی از قواعد بازی که خودمان شصت سال قبل بیان کرده بودیم، به میان آوریم. افغانستان نباید به عنوان میدان جنگ نیروهای نیابتی یا عرصهای برای فرستادن عناصر نامطلوب/ناخوانده از همسایههایش به دیگر کشورهای جهان، مورد استفاده قرار گیرد. ما حق خود را برای زندگی در صلح و رفاه بدست آوردهایم و مصمم به دستیابی به هدف خود هستیم.
در اخیر، جناب رییس نشست، اجازه بدهید از شما و مردم آذربایجان به خاطر مهماننوازیشان ابراز امتنان کنم. همچنین از رییسجمهور مَدیرو به خاطر رهبری جنبش عدم انسلاک طی سالهای گذشته و انتقال این رهبری به شما ابراز سپاس میکنم.
تشکر